آن بهره رسمی که قرآن و روایات به ما آموختند که باید از این مراسم محرم ببریم دو چیز است؛ به ما گفتند اگر در حوزهها و دانشگاهها کار علمی انجام میدهید باید بدانید که علم به تنهایی سودمند نیست بلکه باید با وارستگی همراه باشد! علمِ بیوارستگی اگر زیانبار نباشد سودمند نخواهد بود، اینکه در بخشهای فراوانی از قرآن کریم فرمود: «یعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیزَکِّیهِمْ»؛ یعنی عالم حوزوی یا استاد دانشگاهی باید عالم باشد، محقّق باشد علماً، متحقّق باشد عملاً، تا بیراهه نرود و راه کسی را نبندد، نه از روحانی عالم بیعمل کاری ساخته است، نه از دانشگاهی محقّق بیتحقّق کاری ساخته است، لذا اصرار قرآن کریم این است که اگر کار علمی انجام میدهید حتماً باید با عمل صالح همراه باشد.
برخیها خیال میکنند عاشورا برای عبرت است نه برای عَبره، اما سالار شهیدان فرمود من برای دو چیز شهید شدم؛ هم برای عبرت و هم برای عَبره! عبرت گرفتن به آن عزاداری میگویند که حرکت کند، پویا باشد، از جهل به علم و از جهالت به هدایت، از کُندروی به اعتدال و از بیراهه رفتن به استقامت عبور کند، این را میگویند عبرت، عبرت یعنی عبور. آن عزاداری که تنها تماشا میکند او اهل عبرت نیست او فقط مینالد، اهل اشک است، دو روز که از عاشورا سپری شد برای او دیگر اثری ندارد چون او عبرت نگرفت و عبور نکرد و تنها تماشا کرد. اصرار قرآن کریم بر این است که «فَاعْتَبِرُوا»؛ آیات فراوانی است که خدا فرمود عبرت بگیرید، آدم ایستا که اهل عبرت نیست! آنکه عبور کرد از رذیلت به فضیلت و فرشتهخوی شد او عبرت گرفته است.
حضرت فرمود: «أنا قَتیل العبرات» من آنقدر اشک را دوست دارم که کلّ صفحه صورت را پر کند، چرا؟ این اشک خاصیتش چیست؟ آن وارستگی خاصیتش روشن است، اما این اشک خاصیتش چیست؟ پس آنکه میگوید عاشورا برای عبرت است سخنی گفته است ولی ناقص است نه کامل، کمال در این است که عبرت با عَبره همراه باشد، عَبره یعنی عبور، یعنی اشک ریختن به قدری که تمام صورت را پر کند «أنا قتیل العبرات».
قرآن فرمود تنها کُشتن، جنگ، مبارزه و حماسه کافی نیست، این برای برونمرزی است، آنچه داخله کشور را اداره میکند «رُحَمَاءُ بَینَهُمْ» است، عاطفه، مِهر، محبّت، علاقه، این زمینهٴ کشورداری است، آن گلوله، زمینه حفظ مرز و بوم است، این اشک، حفظ درونمرزی است، بنگرید آن گلوله را داشتیم و کارمان به لطف الهی انجام شد، اما این اشک را نداریم ببینید چه خطرهایی دامنگیر ما شد، قرآن فرمود: «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ»، این «رُحَمَاءُ بَینَهُمْ» یعنی چه؟ ما میخواهیم بهره عاشورایی ببریم، این «رُحَمَاءُ بَینَهُمْ» را که دستور رسمی دین است و از عاشوراها شروع میشود و از این گریهها شروع میشود این را فراموش کردیم! کشور را اشک، عاطفه، ادب، گذشت و فهم اداره میکند.
حالا معلوم شد عاشورا یعنی چه؟ اشک یعنی چه؟ عاطفه یعنی چه؟ ما خیال میکنیم این اشک فقط برای بهشت رفتن است، البته برای بهشت هم هست، اما ما را رحیم میکند، هرگز به ما اجازه احتکار نمیدهد که ما داشته باشیم و کسی گرسنه باشد، جامعهٴ حسینی هرگز اهل احتکار نیست. وجود مبارک امام صادق(ع) و دیگر ائمه(ع) نقل شده که کسی در بیابان سفره غذا پهن کرد، حضرت فرمود اینجا چرا غذا میخوری؟ عرض کرد مگر اشکال دارد؟ فرمود بله، این حیوانات تو را میبینند، تو داری غذا میخوری و اینها گرسنهاند، برو در خانهات غذا بخور، این امام است! این قبر بوسیدنی نیست! آدم با این فکر احتکار میکند؟ ! عاشورا یعنی این، مگر جامعه حسینی احتکار میکند؟ ! این با کدام عقل هماهنگ در میآید؟ عاشورا این سِمت را دارد که ما را اصلاح کند!
ارسال نظر