قلم و رسالت آن از منظر قرآن
« قلم » را رسالتی بس عظیم است، تا جائی که مقسّم حق تعالی در قرآن کریم قرار گرفته است (ن و القلم و مایسطرون). علاوه بر آن، "قلم" این توان را دارد که آنچه را در فضای ذهن آدمی خطور می کند را به زیور طبع بیاراید و آنچه را بر جهان و جهانیان گذشته را بر صفحات کاغذین تاریخ ثبت و برای همیشه جاودانه سازد. قلم است که سیلان فکر را بر سفیدی کاغذ حک میکند تا در دفتر زمان ماندگار شود. لذا می توان از آن به عنوان حافظ علوم و دانش ها، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری عالمان و پل ارتباطی گذشته و آینده بشر نیز یاد کرد.
« قلم » انسان های جدا از هم، از نظر زمان و مکان را به یکدیگر پیوند می زند، چنانکه گویی شرح همه حوادث و اندیشه متفکران در تمام طول تاریخ را در یک کتابخانه بزرگ جمع می بینی !
« قلم » رازدار بشر و خزانه دار علوم، و جمع آوری کننده تجربیات قرون و اعصار است، و اگر قرآن به آن سوگند یاد می کند به همین دلیل است و البته قلم وسیله ای برای « ما یسطرون » و نوشته ها، که قرآن به هر دو سوگند یاد کرده است. زیرا بر اساس یک تفسیر منظور از قلم « تعلیم کتابت » است و براساس تفسیر دیگر «علومی» است که از طریق کتابت به انسان می رسد.
با اینهمه تفاسیر اگر "قلم" رسالت اصلی خود را فراموش کند و در خدمت اربابان زر و زور و تزویر قرار گیرد، قادر است جهانی را به آشوب کشیده و خون هزاران هزار انسان بی گناه را نقش بر زمین نماید.
قرآن کریم سودجویانی را که مطالب خود را برای کسب درآمد به خداوند نسبت می دهند، به شدت مورد عتاب و سرزنش قرار می دهد. (فویل للّذین یکتبون الکتاب بأیدیهم ثمّیقولون هذا من عنداللّه لیشتروا به ثمناًقلیلاً فویل لهم ممّا کتبت أیدیهم وویللهم ممّا یکسبون؛ ) پس وای بر آنها که مطالبی با دست خود مینویسند. سپس میگویند:از طرف خداست، تا به بهای کمی آن را بفروشند. وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و وای بر آنها از آنچه از این راه به دست میآورند». (سورهبقره، آیه79) مفسّران گفتهاند: که علمای یهود همه ساله مستمری و رشوه دریافت میکردند تا امت خویش را از رسول اکرم برگردانند و آن اوصافی که در تورات آمده بود وارونه کنند و اوصاف دیگری را جایگزین آن کنند و آنچه خود ساختهاند، به نام دین به مردم القا کنند و اینان با دریافت آن مستمری چنین کردند و عده بسیاری را از پیروی رسولاللّه باز داشتند.
پیشینه قلم و نوشتار
تاریخ نوشتار در وسیع ترین مفهوم، به بیست هزار سال و با محدود ساختن به نظام های نوشتاری مدوّن به شش هزار سال باز می گردد. از جمله موادی که برای این امر بکار می رفته اند، سنگ، چوب، فلز، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان، صدف، گِل رُس، موم، کوزه، ابریشم، پنبه، کاغذ را می توان نام برد .
فرآیند علمی نوشتار را می توان به طور کلی در دو دسته تقسیم کرد. یک دسته خطوطی را شامل می شود که با استفاده از ابزارهای تیز چون سوزن، چاقو، قلم سنگ تراشی و جز آن بر سطح ماده نوشتاری کنده می شود. دسته دیگر شامل خطوطی است که به وسیله قلم پَر، قلم نی، چوب یا فلز، قلم مو و با استفاده از جوهر بر سطح ماده نوشتاری ترسیم می شود. نسخه برداری از نوشته ای بر سنگ یا فلز بطور منطقی در نهایت به اختراع چاپ منجر شد .
قلم در آیینه روایات
قیدواالعلم بالکتابه روایتی است منسوب به امام علی علیه السلام که فرمود علم را با نوشت به بند کشید.
در بعضی از روایات آمده است که ( انََّ اول ما خلق الله القلم ) « نخستین چیزی که خدا آفرید قلم بود ». این حدیث را محدثان شیعه از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند و در کتب اهل سنّت به عنوان یک خبر معروف نیز آمده است.
در حدیث دیگری خداوند اولین خلق خود را گوهری می داند ( اول ما خلق الله تعالی جوهره ) « نخستین چیزی را که خداوند آفرید گوهری بود ».
از سوی دیگر برخی از روایات از « عقل و خرد » به عنوان اولین مخلوق خداوند یاد می کنند ( ان ما خلق الله العقل ) « نخستین چیزی را خدا آفرید عقل و خرد بود ». اما با توجه به پیوند ویژه ای که در میان گوهر، قلم و عقل است مفهوم « اول بودن » همه آنها روشن می شود. لذا پیامبر « ام ی» (ص)، در نخستین آیات وحی (علق/آیات 1 تا 4 ) بر مسئله « علم و قلم » تأکید می ورزد و مهمترین پیام الهی را از طریق « قلم » انتقال می دهد.
پیشوایان اسلام در احادیث متعددی به یاران خود تأکید کردند که به حافظه خود قناعت نکنند و احادیث اسلامی و علوم الهی را به رشته تحریر در آورند و برای آیندگان به یادگار بگذارن. در شعری چنین آمده است که: «خداوند اینگونه برای قلم از آن روز که تراشیده شد مقدر کرده است که شمشیرهای تیز خدمتگزار آن باشند.»
این تعبیر اشاره لطیفی به تراشیدن قلم به وسیله چاقو و قرار گرفتن تیغه ای تیز در خدمت قلم از آغاز کار است و براستی « مداد علما » بر « دماء شهداء » پیشی گرفته است.
قلم و جهان جدید
در آغاز قرن بیستم، کسی این تردید را بخود راه نمی داد که قلم و کاغذ را مهمترین و مؤثرترین ابزار ذخیره سازی اطلاعات بداند، زیرا در آن زمان جوامع به لحاظ اقتصادی و فکری به جامعه های کاغذ مدار تبدیل شده بود، امّا پایه های این باور پس از چندی به لرزه درآمد و باظهور رایانه، رشد سریع تکنولوژی اطلاعات، تلویزیون، استفاده های گوناگون از فیلم ویدئو، میکرو فیلم، میکروفیش و ابزارهای الکتریکی، برتری بلا رقیب کاغذ و قلم به طور جدی به مبارزه طلبیده شده است.
اگر چه هنوز کتابخانه الکترونیکی و اداره بدون کاغذ و قلم و جامعه بدون کتاب نیامده است، اما موقعیت ابزار و مواد نوشتنی از بنیاد دگرگون شده است. بدین ترتیب فرهنگ حقیقی که از طریق تأثیر قلم برکاغذ شکل می گرفت به فرهنگ مجازی یعنی ضربات نوری و صفحات مجازی رایانه تبدیل می شود و با تمام این دگرگونی ها هر روز بر رسالت مهم قلم؛ یعنی زبان آزادگی ما انسان ها افزوده می شود.
ارسال نظر