«آموزش و پرورش» و پدیده مهاجرت نخبگان



به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، محمدابراهیم محمدی مشاور معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش در امور ارتباطات و رسانه، یادداشتی را در اختیار این خبرگزاری قرار داده است:

معلمان را می‌توان در چرخه ساختار تعلیم و تربیت قلب مدرسه و آموزش و پرورش دانست همانگونه که بدون قلب و یا نقص و ناتوانی آن، نظام سوخت و ساز بدن مختل می‌شود، بدون معلم و یا ناکارآمدی آن، نظام آموزش و پرورش نیز کم فایده و بی‌تأثیر می‌گردد؛ شاید بشود بدون کتاب و یا فضا و امکانات از پس آموزش و تربیت برآمد اما بدون معلم این مأموریت بغایت سخت و دشوار خواهد بود.

بی دلیل نیست که خداوند پیامبر را در مقام معلم به مردم معرفی کرد تا کتاب خدا را تبیبن و تفسیر نماید؛ معلم که در چرخه تعلیم و تربیت ممتاز و در مؤلفه نظام تعلیم و تربیت بی رقیب است باید محوری ترین مؤلفه در برخورداری از مهارت، مقبولیت و توان علمی و شغلی باشد.

معلمان آموزش و پرورش بر خلاف نظام آموزشی دانشگاهی و حوزوی باید افزون بر توان علمی از مهارت‌ها و ظرافت‌های لازم در امر آموزش و انتقال مفاهیم و معلومات برخوردار باشند.

به‌دیگر سخن باید معلم افزون بر توانایی علمی، هنرمندی قابل در زمینه شیوه و قالب‌های ارتباط گیری باشد.

دور از واقعیت نیست اگر گفته شود بخش عظیمی از کم اقبالی‌ها و کم‌توجهی‌ها به کلاس، مدرسه و کتاب بی ارتباط با این مهارت و هنرمندی نیست.

برای همین هم لازم است همه فرصت‌ها و ظرفیت‌ها و انگیزش‌های مادی و معنوی در زمینه آموزش‌های شغلی و ارتقای مهارت معلمی به‌کار گرفته شود.

آموزش‌های معلمان باید در قالب یک نظام برآیند محور در خدمت کلاس و مدرسه باشد؛ دانش و مهارت معلمان در زمینه برنامه، کتاب و بسته آموزشی ارتباط پیوسته ایشان را با مؤلفان و پدید‌آورندگان بسته آموزشی اجتناب ناپذیر می‌نماید.

این مؤلفان و پدید‌آورندگان محتوای آموزشی هستند که بهتر از هرکس می‌توانند ضمن طرح اهداف، انتظارات را تبیین و برای رفت و برگشت علمی، آموزشی و اعتبار بخشی اقدام نمایند.

بهتر است امر آموزش چه به صورت حضوری، غیرحضوری و یا رسانه‌ای در قالب شبکه‌ای منسجم انجام و بروندادهای آن بر اساس سنجه‌های آزمونی و مشاهده‌ای رصد و گزارش شود.

در سال‌های اخیر شوق مدرک گرایی و ارتقای مادی و معنوی و جایگاهی در جامعه معلمان کشور حرکت دانش‌اندوزی را پرشتاب ساخته است.

این انگیزه فرصتی است تا متولیان از آن به‌نفع بهبود نظام آموزش و ارتقای سرمایه انسانی آموزش و پرورش استفاده نمایند.

بی‌توجهی به این حرکت خود جوش و پرشتاب موجب می‌شود تا معلمان برخوردار از مدرک بالا بی‌ارتباط و در مواردی ناکارامد دستگاه آموزش و پرورش را با مطالبات و توقعات مواجه ساخته و این حرکت را به جای فرصت به یک تهدید آموزشی تبدیل کنند.

پیشنهاد می‌شود آموزش و پرورش با انعقاد قرارداد و مفاهمه با مراکز آموزش عالی، نیازها و گرایش‌های معلمان را در زمینه هزینه و فایده فرهنگی و آموزشی، مدیریت و مدارک ایشان را اعتبار بخشی نماید.

این اقدام ضمن هدفمندسازی تحصیل، ارتقا و تناسب کار با مدرک تحصیلی، زمینه‌های لازم را برای استفاده مناسب از توان و دانش معلمان فراهم آورده و نقشی موثر در ساماندهی رشته‌های تحصیلی با نیازها و ضرورت‌های هدف فراهم خواهد ساخت.

نکته مهم‌تر اینکه هنوز در دستگاه آموزش و پرورش مدرک نوع دوم با وجود نیاز و ضرورت و بومی‌سازی و نیازشناسی دستگاهی در کنج بی مهری قرار گرفته و بایگانی شده است.

نکته دیگر اینکه در آموزش و پرورش به دلیل عائله‌مندی و کم‌انگاری نظام آموزش عمومی هنوز پدیده مهاجرت نخبگان جدی نگرفته شده است؛ مسئله‌ای که باعث مهاجرت سالیانه هزاران نفر از بهترین‌های علمی و مدیریتی به آموزش عالی و یا مراکز دیگر شده است.

باید پذیرفت که خروج بهترین و کار‌آمدترین نیروها در دراز مدت خسارت این تهدید را محسوس و غیرقابل جبران خواهد نمود؛
فرصت ارتقای مدرک تحصیلی و کسب تخصص‌ها و خروج از دستگاه هرچند برای ذینفع خالی از فایده نباشد برای دستگاه تعلم و تربیت زیانی غیر قابل جبران خواهد بود.

بهتر این است که مدیران ستادی برای درمان مشکل از دست رفتن سرمایه‌ها چاره ای بکنند و تا دیر نشده برای احیای ظرفیت های علمی و بومی سازی گواهی های علمی و مهارتی ارزش درون دستگاهی تعریف نمایند.

ارسال نظر

Image CAPTCHA