رفراندوم برای گشودن کدام بن بست؟!



چرا در تنگناهای پاسخگویی، بعضی از دوستان به جای جاده هموار اعتماد ملی به سراغ کوچه پس کوچه‌های شبهه می‌روند و به جای بازکردن گره‌ها با سر انگشت تدبیر، قفل‌ها را با مشت و دندان می‌خواهند باز کنند؟

به گزارش خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام والمسلمین دکترمحی‌الدین بهرام محمدیان در یادداشتی عنوان کرد:

پاسخ این چند سؤال می‌تواند جوابی برای کسانی باشد که در این چند روز زمینه یک مناقشه سیاسی را فراهم ساخته‌اند:
در کدام یک از کشور های منطقه و یا اروپایی در چهل سال گذشته به اندازه ایران انتخابات برگزار شده است؟! در کدام یک از این کشورها نصاب شرکت کنندگان به پای جمهوری اسلامی می‌رسد؟

در کدام یک از این کشورها سلایق حزبی و غیر حزبی و حتی اشخاص به اندازه ایران نامزد انتخاباتی معرفی می‌کنند؟
آیا راهپیمایی و حضور مردم در بیست و دوم بهمن ماه رفراندوم سالانه برای مشروعیت و مقبولیت نظام جمهوری اسلامی محسوب نمی شود؟!

خیلی‌ها می دانند که میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی در جمهوری اسلامی با میزان حضور مردمی در جمهوری‌های ریشه دار و نظام‌های دموکراتیک تنه می زند و رقابت می‌کند. اما چرا در تنگناهای پاسخگویی، بعضی از دوستان به جای جاده هموار اعتماد ملی به سراغ کوچه پس کوچه های شبهه می روند و به جای بازکردن گره‌ها با سر انگشت تدبیر، قفل ها را با مشت و دندان می خواهند باز کنند؟

قانون اساسی جمهوری اسلامی با ظرفیت های بالایی که دارد، با رعایت و اجرای آن می توان بر مشکلات حقوقی، اجرایی و تقینی فایق آمد. اما باید پرسید کسانی که در بازنگری قانون اساسی، در برابر پیشنهاد افزودن انحلال مجلس به اختیارات رهبری، فریاد برآوردند که صدای پای دیکتاتوری و فاشیسم می آید، امروز چه شده است که برای یک دست کردن مجلس و دولت چنین اختیاری را برای رئیس قوه مجریه طلب می کنند؟

آیا فکر نمی کنند دیگر چگونه می توان ادعا کرد "مجلس عصاره فضایل ملت است، مجلس در رأس امور است"؟ آیا می خواهند این جملات را از قاموس سیاسی اندیشه امام راحل(ره) پاک کنند؟!!

راهکار و یا پیش بینی پیشنهاد دهندگان چنین طرحی، در بروز بحرانی امثال بنی صدر چه خواهد بود؟ آیا برای اینان احتمال عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور قابل تصور است؟ یا اینکه رئیس جمهور را فراتر از قوای دیگر می بینند؟

در کشورهایی که انحلال مجلس از اختیارات رئیس جمهور یا رئیس دولت است قوه قضائیه و یا دادگاه قانون اساسی اختیار عزل و برکناری رئیس جمهور و دولت را دارد، همانند پاکستان و ایتالیا و برخی کشورهای دیگر.

آیا در کشور ما با در نظر گرفتن ذایقه امروزی سیاسیون چنین چیزی بدون دخالت رهبری امکان پذیر است؟!
قصد من از طرح این پرسش ها توجه دادن افکار عمومی به ویژه اصحاب تریبون و رسانه به پیامدهای چنین  ظهارنظرهاست.

امروز توجه به مبانی تحکیم ملی و انسجام اسلامی و کار آمدی دولت برای مقابله با توطئه های بیگانگان اولویت اول است و هرگونه مشکل آفرینی فرعی و عارضی و انحراف افکار عمومی به سوی آن بازی کردن در زمین دشمن است.
و ما ارید الّا الاصلاح علیه توکلت و الیه انیب.

محی الدین محمدیان

ارسال نظر

Image CAPTCHA