سال آینده را سال رشد هوش عاطفی خود قرار دهیم!
ما ایرانیها، بهره هوشی خوبی داریم اما پژوهش ها نشان می دهد که عامل موفقیت یک انسان، بهره هوشی، درس خواندن یا آی کیو او نیست؛ بلکه موفقیت هر فرد، به میزان رشد هوش های دیگرش بعنی هوش هیجانی، هوش فرهنگی و هوش معنوی آن فرد، بستگی داره!!!
متاسفانه اغلب، فکر می کنیم ما ایرانی ها خیلی عاطفی و دارای هوش بالا در این زمینه هستیم، ولی واقعیت این که برای رشد هوش هیجانی و عاطفی، در آموزش و پرورش کشور ما، حتی یک کلاس هم تشکیل نمی شه و در نتیجه، هوش هیجانی، فرهنگی و معنوی بچه ها در کشور ما، رشد نمی یابه و در نتیجه باید این واقعیت تلخو بپذیریم که هوش هیجانی ما، پایینه!
نیاز به بحث و جدل نیست؛ نشانه هاش روشنه و هر روز می بینبم؛ افزایش طلاق، نزاع ها، رفتارهای نامطلوب ترافیکی و...، نشانه های همین چالش بزرگ تربیتی یه!!
آره به همین جهته که ما زود از دست همدیگر عصبانی می شیم، زیرآب همو میزنیم، به جای گفتگو، دنبال حذف همدیگه هستیم، سر چیزای الکی، با همدیگه قهر می کنیم، کارهای تیمی نمی تونیم انجام بدیم! و. .
ببینید اصلا ما روش دوست داشتن و دوست داشته شدن رو بلد نیستیم و نوع اصلی آن نزد ما کمیابه، ولی به جای آن، نوع قلابی ش یعنی دلبستگی، وابستگی و احساس مالکیت بر دیگری را جایگزین و این کارهای نامطلوب را خیلی خوب تمرین کرده ایم و لذا از بعضی می شنویم که: «اگر تو نباشی، من می میرم!!» و طرف هم که این حرفو می شنوه، به جای این که وحشت کنه، چقدرم خوشحال میشه!!!
آری به همین جهت رشد نیافتن هوش هیجانیه که ما استاد ایجاد احساس گناه در خودمان و دیگرانیم و آن را خیلی خوب تمرین کرده ایم!!
آره به همین جهته که اولش خودمان را فدای دیگران می کنیم تا بگویند که چه آدم خوبیه!! و در واقعیت می خواهیم مالک امور آن شخص بشیم، ولی بعد اگر مطیع صد در صدمون نباشه، فریاد بر می آوریم که: "چقدر نمک نشناسه!!!"
نتیجه این رشد نیافتگی، اینه که خیلی از ما ایرانی ها، دچار مشکل عاطفی می شیم!!! و تا آخر عمر ، شغل اصلی مون می شه: جلب توجه، مهرطلبی، تایید خواهی و تحسین جویی!!! به هر قیمت و با کشیدن رنج بسیار!!
براستی آیا ما می دونیم چه جوری عصبانی می شویم؟ چگونه غمگین می شویم؟ میزان بالای افسردگی در جامعه ی ما چه چیزی را نشان می دهد؟
آری ما نمی دانیم که چگونه احساساتمان را بروز دهیم و چگونه آن ها را مدیریت و چگونه از آنها به صورت صحیح، استفاده کنیم.و اینها همان نشانه های رشد ناکافی هوش هیجانی ماست!!
مردم عزیز و مسئولان محترم آموزش و پرورش ما باید توجه داشته باشند که رشد و بالندگی هوش هیجانی، اکتسابی است. یعنی باید مدیریت احساسات و عواطفمون را یاد بگیریم.
بیایید این حقیقت را باور کنیم که این هوش، با یادگیری، اتفاق می افتد مادرزادی نیست!!
اکنون خود شما یاد گرفتن و رشد دادن هوش هیجانی خودتون را جدی بگیرید. این یک معضل بزرگ تربیتی کشور ما است که به سه هوش مهمتر بعنی هوش هیجانی، فرهنگی و معنوی توجه نمیشه!!!!
هوش هیجانی، حاصل یادگیری و شکل گیری فرایندهای شبکه ی عصبی در مغز و اتصال های سیناپسی و میدان های مغناطیسی ذهنی است که پایه ی رفتارهای عاطفی و هیجان های ما هستند.
برای آموزش و رشد سرمایه های درونی خودتون، در سال آینده، برنامه ریزی کنید و وقت بگذارید.
ارسال نظر