در گذر از واژگان متون ادب و معرفت بشری کلید واژهها و عبارات زیبا و بامسمایی رخ مینماید که تارک نشین صحیفه دانش و قافله سالار علم و اندیشه اند و واژه «معلم» یکهتاز آن است.
اگر علمی در وجودمان به ودیعه گذاشته میشود، اگر جهالتی رخ برمیبندد و توانایی رخ میتابد و اگر چراغ راه مسیر پرتلاطم زندگی با سوختن گوهری گرانبها شعلهور میشود و جهان جهالت و تاریکی را به دنیای روشنایی رهنمون میسازد، همه وامدار یکهتازی موجودی الهی به نام معلم است.
او میسوزد تا بسازد، میرویاند تا رویاننده شود آن کودکی که بیتاب لحظه شمار آموختن و رویش روز افزون است.
حرمتش چه سترگ است، آنجا که شغلش به سان انبیاء و رسالتشان شمرده میشود، نگاهش همزاد و همراه مهربانی است،کلامش بشارت دهنده الهی و نهیبش رهاننده گمراهی است.
او توشهساز معرفت بیشمار است و سفره دانایی را با هنرمندی خود بر خانه دلمان میگستراند و پرتو سخنش در اقتدار کلام پیامبران و امامان است.
قرنهاست نام « معلم» در ضمیرناخودآگاه مان با ایثار، گذشت، آموختن بیمنت و مهربانی همراه با متانت مترادف شده است.
انسانیتش الگوی برای انسان شدن و کلام نافذش روحنواز قلبهای تشنه داناییمان است.
اگر روز یا هفتهای برای پاسداشت او نامیده میشود نه برای دلخوشی و گذران ایام است؛ بلکه یادآوری برای تواناییمان است و این که بدانیم دانستن و توانستنها همه متاثر از توانایی اوست.
پس نکوداشت او یادآور گرامیداشت روشناییهای پایدار زندگیمان یعنی دانایی و توانایی است و این حرمت نهادن به اندازه روز و هفتهای در سال نیست؛ بلکه تعظیمی همیشگی و جاودانه میخواهد تا هر زمان آموزگار خود را در هر شرایطی و هرموقعیت هستیم دست بوس مهربانِی ها و قدردان الطاف بیکران او باشیم؛ پس ای منادی علم و معرفت و نویدبخش کمال و انسانیت روزت مبارک.
ارسال نظر