هویتزدایی از آموزشهای سنتی، یک سم است و اعتبارزدایی از آموزشهای الکترونیکی یک غبن


معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی معتقد است هویتزدایی از آموزشهای سنتی، یک سم است و اعتبارزدایی از آموزشهای الکترونیکی یک غبن و باید دانشآموزان را در ساحتهای مختلف، تربیت کرد و این مهم در آموزش غیرحضوری محقق نمیشود.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، امروز چهارشنبه 28 مهرماه در راستای اجرای برنامههای زیرنظام پژوهش و ارزشیابی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با هدف ارتقاء سطح دانش علمی اداره کل شهرستانهای استان تهران نشست تخصصی با عنوان "آموزش و پرورش پساکرونا: الزامات و اقتضائات" بهصورت حضوری و وبیناری برگزار شد.
دکتر حسن ملکی در این نشست با اشاره به موضوع آموزش در دوران پساکرونا اظهار کرد: پیش از ورود به بحث اصلی لازم است مقدماتی را طرح کنم؛ مورد نخست آنکه یک سری اهداف تربیتی اصیل در اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین و همینطور برنامهی درسی ملی بهعنوان سند فرعی مطرح است که این اهداف اصیل تربیتی نه با کرونا عوض میشود و نه با پساکرونا تغییر پیدا میکند. اهداف تربیتی که ما در اسناد بالادستی داریم و به احتمال زیاد کارشناسان محترم پژوهش و سایر همکاران به این اسناد مراجعه کردهاند میدانند که برخی از این اهداف قابل تغییرنیستند. باید تلاش کنیم آنها را بشناسیم و برای عملیاتی شدن آنها برنامه داشته باشیم.
ضرورتهای آموزش در دوران پساکرونا
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ضرورتهای آموزش در دوران پساکرونا را برشمرد و گفت: هنر ما در پساکرونا باید حفظ تعادل میان آموزشهای حضوری و مجازی باشد.
وی افزود: برخی اهداف تربیتی ما ریشه در آموزههای وحیانی و تعلیمات قرآنی دارند که اگر شما به برنامهی درسی و سند تحول بنیادین رجوع کنید از این اهداف اصیل مبتنی بر آموزههای وحیانی را بهطور متعدد ملاحظه میکنید. بنا ندارم در اینجا به همهی اهداف که ریشه در تعلیمات قرآنی ما دارند و با زمان تغییر نمیکنند و ما باید تابع آنها باشیم و عملیاتی کنیم بهطور تفصیلی اشاره کنم، فقط به یک جهتگیری کلی اشاره میکنم و آن این است که ما در تعلیم و تربیتمان، یک تعلیم و تربیت یکپارچهی عقلی، ایمانی، علمی، عملی و اخلاقی دانشآموزان را داریم که اگر آنها به این اهداف رسیدند بتوانند موقعیت خودشان را نسبت به خودشان، نسبت به خدا، نسبت به دیگر انسانها و نظام خلقت بهدرستی درک کرده و توانایی اصلاح مستمر موقعیت فردی و اجتماعی خودشان را کسب کنند.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با بیان اینکه این جهتگیری ما در هدفها، ارتباطی به کرونا و پساکرونا ندارد گفت: ممکن است شرایطی مانند کرونا موانعی ایجاد و در فرایند تحقق این اهداف اختلال ایجاد کنند، اما ماهیت این اهداف برآمده از شرایط نیستند، بلکه شرایط باید خود را وفق بدهند تا تعلیمات مبتنی بر آموزههای وحیانی و قرآنی ما در مدارس تحقق یابد و دانشآموزان متناسب با این اهداف تربیت شوند. البته یکسری اهداف تربیتی هم وجود دارد که ریشه در یک سری واقعیات اقتصادی و اجتماعی متغیر دارند و تغییر میکنند و نمیتوان گفت آنها اهداف ثابت هستند بلکه برآمده از برخی تحولات و فعل و انفعالات برآمده از شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امثال اینها هستند.
وی تأکید کرد اگر ما از پساکرونا حرف میزنیم و میگوییم که باید اینطور عمل کنیم و اینطور عمل نکنیم باید توجه داشته باشیم که ما یک سری اهداف تربیتی اصیل داریم که نظام تربیتی باید خودش را مسئول بداند تا زمینهسازی کرده و شرایطی فراهم کند که اهداف با درصد بالایی در مدارس ما تحقق یابد و شرایط اجراییاش را فراهم کند، با آسیبهای مخل آن اهداف مقابله کرده و آسیبشناسانه برخورد و در جهت رفع آنها هم تلاش کند.
پرهیز از عصرپنداری و سهلانگاری
وی افزود: نکتهی دوم این است که ما در مواجهه با پساکرونا باید از دو طرز تلقی ناصحیح و ناروا پرهیز کنیم؛ که یکی از آنها «عصرپنداری» و دیگری «سهلانگاری» است. این دو باید در خصوص فهم دوران پساکرونا مورد توجه یک کارشناس تعلیم و تربیت قرار بگیرد. دربارهی پساکرونا باید نسبت به این دو اصل پرهیز کرده و واقعبینانه برخورد کنیم. نباید نسبت به پساکرونا بهعنوان عصری که در انتظارش هستیم و او در انتظار ماست طرز تلقی داشته باشیم که بهدنبال آن باری از چه باید کردها و چه کنمها را به ذهن خود تحمیل کرده و بعد نتوانیم بهدرستی تصمیم بگیریم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با بیان اینکه تغییرات فناورانه در زندگی ما و همه جهان رخ داد، اما ربطی به کرونا نداشت اظهار کرد: درست است که کرونا آن را تشدید کرد و باعث شد سریعتر به آن بپردازیم، اما فناوری از سالهای قبل و نحوهی بهرهبرداری از فناوری اطلاعات در تصمیمگیریهای تعلیم و تربیت در جوامع بشری شکل گرفته بود و مبادا این طرز تلقی ایجاد شود که کرونا آمد و ما را به فناوری و آموزش مجازی متصل کرد.
دکترملکی افزود: بله، بنده هم تصدیق میکنم که اگر کرونا نبود شاید با این سرعت عمل به آموزشهای مجازی و یادگیریهای الکترونیکی روی نمیآوردیم؛ اما باید توجه کرد که این مسئله علتهای متعددی دارد و باید تلقی ما نسبت به این پدیده اینگونه باشد که گویی در راهی حرکت میکنیم، به یک نقطهی طوفانی رسیدهایم. در یک جاده، نه راه تغییر میکند و نه هدف عوض میشود و ما در همان راه قرار داریم و به سوی اهداف مورد انتظار حرکت میکنیم اما پدیدهای مانند کرونا با ابعاد منفی که برای جامعهی ما ایجاد کرد باعث شد نحوهی حرکتمان را بازاندیشی کنیم وگرنه هدف ما همان هدف است و راه ما همان است.
وی تصریح کرد که بنابراین نباید عصرپنداری کنیم و اینطور تلقی کنیم که کرونا دارد تمام میشود و میخواهیم وارد عصر نوینی به نام پساکرونا بشویم که این تلقی بزرگنمایی از پساکرونا است. البته در مقابل این طرز تلقی ناصحیح نباید دچار سهلبینی شویم و لازم است که هوشیاری خود را تقویت کرده، مطالعات لازم انجام شود و کارشناسان توجه کنند و بدانند ضرورتهای مطالعاتی چه هستند و باید شما کارشناسان خودتان را به تواناییهای مربوط به آموزش مجازی تجهیز کرده و از نگاه عصرپنداری و سهلانگارانه پرهیز کنید. این نگاه باعث میشود که پساکرونا را نوعی رجعت بدون مانع به آموزشهای مدرسهای در نظر بگیریم. همانطور که نباید عصرپنداری داشته باشیم، سهلانگاری هم دربارهی پساکرونا روا نیست و باید واقع بین باشیم. واقعیتها را به درستی بفهمیم و مواجههی خودمان را با واقعیات موجود و آتی به درستی مدیریت کنیم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی دربارهی تحولات آموزش و پرورش در دوران پساکرونا نیز گفت: وقتی اوضاع فعلی به اتمام رسید علیالظاهر به یک شرایط بدون مسائلی که امروز گرفتارش هستیم میرسیم؛ در آن زمان باید چه تحولاتی را مدیریت کنیم؟ چه ضرورتهایی را باید بپذیریم و آنها را در ادامهی اوضاعی که از قبل از کرونا در زندگی ما شروع شده بود ادامه دهیم؟ یکی از آنها ضرورت وجود ابزار الکترونیکی شخصی در تعلیم و تربیت است که برخی عنوان یادگیری سیار را هم به آن اطلاق کردهاند که بارزترین مصداقش همین گوشیهای تلفن همراه باشد که در دست همگان است.
گوشی هوشمند در دوران پساکرونا به مثابهی یک ابزار اساسی آموزش
وی افزود: برخورداری از گوشی هوشمند در دوران پساکرونا به مثابهی یک ابزار اساسی آموزش و عنصر مهم فعالیتهای یادگیری و یاددهی در نظام تعلیم و تربیت ما مورد پذیرش قرار گرفته است ولی در پساکرونا این پذیرش با قوت بیشتری نمایان خواهد شد و جامعهی ما دیگر نخواهد توانست گوشیهای همراه را از دانشآموزان بگیرد. اکنون نوجوانان ما متوجه شدهاند که میتوانند از طریق این ابزار اطلاعات زیادی بهدست آورده و چیزهای زیادی یاد بگیرند. این موضوع بهعنوان یک ضرورت در دوران پساکرونا مطرح شده است. قبل از کرونا مدیریت مدارس و حتی والدین مراقب بودند که دانشآموزان با گوشی تلفن همراه وارد کلاس درس نشوند، زیرا نظر این بود که در فرایند یاددهی - یادگیری اختلال ایجاد میکند، اما اکنون به یک ضرورت تبدیل شده است.
لزوم توجه به سواد رسانهای بهعنوان یکی از شایستگیهای معلم
دکترملکی با اشاره به اینکه ضرورت دومی که مطرح است لزوم توجه به سواد رسانهای بهعنوان یکی از شایستگیهای معلم است گفت: آنها که در نظام تعلیم و تربیت کار کردهاند؛ میدانند که مسئلهی شایستگیهای معلم امروز بهعنوان یک مقولهی مهم در دنیا مطرح است و مطالعات بسیاری روی آن انجام شده و خواهد شد، زیرا اگر معلم از یک سری شایستگیها برخوردار نباشد نخواهد توانست دانشآموزان را به اهداف مورد انتظار برساند.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ادامه داد: شایستگیهایی را مطرح میکنند که برخی مربوط به امور تخصصی و برخی مربوط به تربیت اجتماعی دانشآموزان و سایر ابعاد میشود. اما شرایط کرونایی باعث شده است که برای پساکرونا یک واقعیت مسلم را بپذیریم و آن واقعیتی به نام «سواد رسانهای» است که ما باید در پساکرونا برای آن برنامه داشته باشیم و موضوع تقویت سواد رسانهای در دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه برخورداری از قابلیت و توانمندی مربوط به سواد رسانهای یکی از شایستگیهای حرفهای برای تصدی شغل معلمی است عنوان کرد: اگر معلمی همه شایستگیها را داشته باشد اما سواد و مهارت رسانهای نداشته باشد؛ نمیتواند در این اوضاعی که آموزشهای مجازی و محتوای الکترونیکی به یک ضرورت تبدیل شده بهرهبرداری درستی داشته باشد. البته این هم مسئولیت ما را در سازمان پژوهش زیاد میکند که بهطور ویژه کارگروهی تشکیل دادهایم؛ بنابراین سواد رسانهای معلمان در دوران پساکرونا یکی از اضلاع شایستگیهای حرفهای است که باید به آن پرداخته شود.
دکتر ملکی ادامه داد: ضرورت سوم این است که ما باید از هویت زدایی از مفهوم سنتی مدرسه پیشگیری کنیم. یکی از چالشهای شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس بود و بهطور نابهنگام در آموزشهای حضوری توقف بهوجود آمد و باعث شد آموزشهای مجازی رواج یابد و خانوادهها، مدارس، دانشآموزان، معلمان، مربیان پرورشی، همه و همه در برابر این واقعیت خضوع کردند، زیرا راهی به جز خاضع شدن نداشتند. واقعیتی بهوجود آمده بود به نام تعطیلی مدارس؛ آموزشهای حضوری بهطور نابهنگام تعطیل شد و قریب به دوسال است که با این واقعیت دست و پنجه نرم میکنیم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی افزود: انشاءالله آرام به سمت بازگشایی مدارس حرکت میکنیم، اما نکته این است که در پساکرونا احتمالاً بسیاری ازدانشآموزان این سؤال را مرور خواهند کرد که "وقتی میتوانیم از طریق فضای مجازی مطالبی را بیاموزیم و یاد بگیریم چه نیازی هست که در مدرسه حضور یابیم؟ ".
وی با تأکید بر اینکه باید مهارتهای لازم را بهدست بیاوریم، معلمان ماهرتر باشند، جوانها مهارت لازم را بهدست بیاورند و از وجوه مثبت آموزشهای مجازی بهرهبرداری کنیم عنوان کرد: ضمن اینکه به این امر اعتقاد داریم ولی هرگز معتقد هم نیستیم که باید جایگزین آموزش حضوری بشود. بلکه آموزش مجازی بهعنوان روشی که میتواند جایگزین آموزش حضوری بشود نگاه نمی کنیم و شاید وجه ممیزهی نظام آموزشی ما با نظامهای آموزشی دیگر در همین است.
دکتر ملکی افزود: مزهی تربیتی آموزشهای حضوری در ذائقهی همه هست و این معنا را درک کردهاند که در آموزش حضوری آثار و برکات و خیری هست که هرگز در آموزشهای مجازی قابل وصول نیست و به همین علت در همین ایام کرونایی هم ملاحظه کردید که تعدادی کشورها مدارسشان را تعطیل نکردند، برخی جاها مدتی تعطیل بودند و سریع بازگشایی کردند. مقالات متعددی نوشته شد و وبینارها و سمینارهایی برگزار و اغلب دیدگاهها این بود که آموزش غیرحضوری و تعطیلی مدارس باعث افت تحصیلی نامرئی شده است.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی افزود: دانشآموزان علیالظاهر نمره میگرفتند و نمرات بالایی هم کسب میکردند و بعضاً والدین بهجای آنها حل مسئله میکردند و این هم جزء حواشی طبیعی این رویداد است که بهوجود آمد اما معلوم نیست چقدر تربیت شدند و چقدر یاد گرفتند. اکنون که برخی مدارس باز شدهاند یک عقبماندگیهایی تحصیلی محسوس است و آموزشهای غیرحضوری این ظرفیت را برای دستیابی به اهداف تربیت وسیع ندارد.
تقویت بنیانهای نظری آموزش حضوری
وی با بیان اینکه ما و همهی همکاران نظام تعلیم و تربیت باید ضمن استمداد از بهرهمندی از آموزشهای مجازی باید در برابر هویتزدایی از مفهوم سنتی مدرسه هم بایستیم و برنامههای پیشگیرانه برای این مسئله هم داشته باشیم اظهار کرد: نکتهی دیگر که باید در دوران پساکرونا روی آن کار پژوهشی انجام شود و نه صرفاً کار کارشناسی، «تقویت بنیانهای نظری آموزش حضوری» است. باید از طریق مطالعات، پژوهشها، شورای پژوهشی ادارات کل استانها، در ستاد و سازمان روی این زمینه کار شود. باید بنیانهای نظری به جامعهی معلمان معرفی شود. اگر از آموزشهای حضوری حمایت میکنیم دلیل علمیاش چیست؟ فراتر از این سخنانی که مطرح میکنیم مبنای نظری آموزشهای حضوری کداماند.
دکتر ملکی تأکید کرد که باید نظریهپردازان ما روی مبانی نظری این مسئله کار کنند اگر بنیانهای نظری یک موضوع را معلوم نکنیم صرفاً با گفتار و بخشنامه و خواستنها کار درست نمیشود و باید روی بنیانهای نظری کار شود و بر پایهی آن برنامههای عملیاتی طراحی و به جامعه معرفی شود و آرام به این سمت برویم که آموزشهای حضوری صیانت شوند.
مزایای آموزشهای حضوری
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با بیان اینکه یکی از آفتهای اوضاعی که پیش آمد، ضمن برکات این فهم فناورانه این است که دانشآموز به یک بی نیازی از آموزشهای حضوری برسد، به اهم مزایای آموزشهای حضوری اشاره و عنوان کرد: در آموزشهای حضوری نظام ارتباطی اثربخش برای دانشآموزان و معلمان فراهم میشود. انسان اصالتاً یک موجود اجتماعی است و اگر کار اقتصادی، سیاسی و تربیتی میکند باید آن را در اجتماع انجام دهد. سرشت انسان سرشت تفردگرا نیست. این یک مکتب و امکان تربیتی است که در آموزشهای غیرحضوری بهطور طبیعی وجود ندارد.
امکان بهرهگیری از الگو در آموزش حضوری
وی افزود: اثر دیگر آموزش حضوری این است که امکان بهرهگیری از الگو را برای دانشآموزان فراهم میکند. معلم برای دانشآموزان سرمشق، الگو و اسوه است. بین معلم و متعلم رابطه ظریف و عمیقی وجود دارد که آن را در جای دیگری نمیتوان یافت. این امکان بهرهبرداری از الگو در آموزش حضوری تحقق مییابد و متعلم باید معلم را بدون واسطه ببیند. هرقدر واسطه بیشتر به میان بیاید اثرگذاری الگو کمتر میشود. بسیاری اهداف تربیتی ما از طریق الگوگرفتن محقق میشود. بسیاری اخلاقیات و اهداف تربیتی، معنوی، اخلاقی و اجتماعی با الهام از رفتار معلم دست یافتنی است.
دکترملکی با بیان اینکه سومین ویژگی آموزش حضوری یادگیری پنهان است که در برخی منابع بهعنوان برنامهی درسی پنهان از آن یاد میشود گفت: مراد از این یادگیریها، یعنی یادگیریهای قصد نشده و پیشبینی نشده که در محوطهی مدرسه و حیاط مدرسه و تعاملات دانشآموزان با یکدیگر محقق میشود. گاهی دانشآموزی چیزی از این طریق کسب میکند که هرگز از برنامهی درسی رسمی کسب نمیکند که گاهی میتواند منفی و گاهی اوقات هم مثبت باشد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با تأکید بر اینکه باید دانشآموزان را در ساحتهای مختلف، تربیت کرد و این مهم در آموزش غیرحضوری محقق نمیشود اظهار کرد: امکاناتی که مربوط به ظرفیت بالای تعلیم و تربیت چندساحتی میشود در آموزش غیرحضوری وجود ندارد. اگر از آموزش حضوری حمایت میکنیم به علت عظمت و ارزشی است که دارد.
لزوم بازتعریف عناصر برنامهی درسی در دوران پساکرونا
وی بر لزوم بازتعریف عناصر برنامهی درسی در دوران پساکرونا تأکید و اظهار کرد: برنامهی درسی یعنی محتوا، معلم، روش، فضا، زمان، محیط، ارزشگذاری و امثال اینها. بازاندیشی و بازتعریف عناصر در دوران پساکرونا لازم است و باید روشها و شیوههای دستیابی به اهداف تربیتی اصیل را مورد توجه عمیق قرار دهیم و دربارهی محتوا بازاندیشی کنیم.
دکترملکی با اشاره به اینکه از آغاز سال تحصیلی جاری، محتوای برنامهی درسی آموزش غیرحضوری به مدارس بخشنامه شد گفت: اگر این برنامه را ملاحظه کنید متوجه میشوید که بازتعریف عناصر برنامهی درسی به چه معناست. هریک از عناصر برنامهی درسی باید با نگاه یادگیری ترکیبی، تلفیقی مورد توجه قرار بگیرد. اخیراً معتقدیم پساکرونا دورهی یادگیری ترکیبی است؛ نباید از آموزش سنتی هویتزدایی شود و نه به آموزشهای مجازی بیاعتنایی شود. هویتزدایی از آموزشهای سنتی، یک سمّ است؛ بی اعتنایی به آموزشهای الکترونیکی غبن است.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تأکید کرد: بی تردید آموزش غیرحضوری هرگز نمیتواند جایگزین آموزش حضوری مستقیم و چهره به چهره شود اما باید بپذیریم که این اتفاق افتاده و نظام تعلیم و تربیت ما در پساکرونا با سؤالات جدّی مواجه خواهد شد. آموزش و مدرسهی مجازی از جمله مواردی است که میتواند در پساکرونا به یک گفتمان آموزشی قوی تبدیل شود و نظام تعلیم و تربیت ما را تحت تأثیر قرار دهد. در برابر این پدیده نه باید منفعل باشیم و نه فعال منفی باشیم و در برابر این واقعیت بایستیم. مکلفیم از امکانات یادگیری الکترونیکی بهرهبرداریهای لازم را داشته باشیم.
وی افزود: باید در پساکرونا هنرمان حفظ تعادل باشد. باید برنامهی عملیاتی داشته باشیم و کار کنیم. یادگیری الکترونیکی طوری باشد که جا را برای آموزشهای حضوری تنگ نکند و آموزشهای حضوری هم نباید با آموزش مجازی تحجری و انجمادی برخورد کند باید توازنی در برخورد با این دو واقعیت ایجاد کنیم تا بتوانیم دانشآموزان را متوازن تربیت کنیم.
انتهای پیام