ارسال نظر



نقش آموزش و پرورش در توسعه همه جانبه

عبدالرضا امانی فر ، رئیس گروه بررسی و تحلیل محتوای استان بوشهر

نظام آموزشی به طور عام و آموزش و پرورش به طور خاص را می ­توان یکی از مهم­ترین عوامل موثر بر توسعه دانست. اگر توسعه را «انتقال از مرحله­ای پائین ­تر در سلسله مراتب اجتماعی جوامع به مراحل بالاتر از آن»(لهسایی­ زاده، 1378: 12) بدانیم، نهاد آموزش و پرورش می­ تواند کلیدی ­ترین نقش را در گذار جوامع از این مراحل ایفا نماید. زیرا از طریق توسعه­ ی نظام آموزشی کارآمد، اهداف دیگر توسعه نیز قابل دستیابی می­ شوند.

اهمیت نقش و تاثیر آموزش و پرورش بر ابعاد دیگر توسعه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قابل انکار نیست. نظام آموزشی را می‌توان شالوده و نقطه­ ی عزیمت جوامع توسعه­ نیافته به سمت توسعه ­یافتگی دانست. از طریق نظام آموزشی کارآمد و متوازن می‌توان به تولید، بسط و گسترش دیگر شاخص­ه ای توسعه دست یافت. نویسندگان کتاب «صورت­بندی اجتماعی و فرهنگی مدرنیسم» آموزش و پرورش (Education) را مرکز پروژه­ی روشنگری می­ دانند که با ایده­ ی پیشرفت فکر، پیروزی عقل، پیشرفت ­های علمی و نظم عقلانی جامعه همبسته است(باکاک و تامپسون، 1955: 268).

در دهه ­های 1960 شولتز و دنیسون (1962) نشان دادند که آموزش به طور مستقیم از طریق اصلاح مهارت­ها به ظرفیت ­های تولیدی نیروی کار و به رشد درآمد ملی کمک می­کند. این یافته ­ی­ مهم منجر به تحقیقات گسترده در زمینه ی سرمایه­ گذاری در امر آموزش شد (ساخارو، پولس و مورین، 1370: 29). از نظر هریسون نیز سرمایه­گذاری برای پرورش انسان به همان اندازه بازده دارد که برای ساختن ماشین (1364: 250). از نظر هانتیگتون نیز فراگرد آموزش برای توسعه ضرورت اساسی دارد (لمکو، 1367، 23).

میشل کرمر، کانر برانن و راشل گلنرستر در سال 2013 «چالش­های نظام آموزش و یادگیری را در جهان در حال توسعه» مورد بررسی قرار داده­اند. از نظر آنها در این کشورها تکنولوژی به صورت بالقوه می­تواند آموزگاری و پاسخگویی را بهبود بخشد، ولی بهبود و اصلاح نظام آموزشی پیش­دبستانی و دوره­های بعد از آن چالش­های بزرگ آینده در این کشورها می باشند.

اندی گرین و همکاران در سال 2007 تحقیقی در مورد نظام آموزش و توسعه در دوره جهانی شدن با تمرکز بر کشورهای آسیای شرقی نظیر چین، هند و سریلانکا انجام داده ­اند. آنها در این تحقیق به مرور ادبیات جهانی شدن با تلفیق آن با ادبیات نظام آموزشی و توسعه پرداختند. ارزیابی آنها این بود که توسعه اقتصادی کشورهای شرقی در بین دهه ­های 1960 تا 1990 میلادی موفقیت­ آمیز بوده است. آنها به این نتیجه رسیدند که تغییرات ناشی از جهانی شدن و توسعه اقتصادی، نظام آموزشی و افزایش مهارت را مرکز و محور فرآیندهای توسعه قرار داده است.

لاکهید و ورسپور در سال 1991 به بررسی «بهبود نظام آموزش ابتدایی در کشورهای در حال توسعه» پرداختند. به عقیده­ ی آنها در سطح ابتدایی،‌ باید نگرش­ های بنیادین و رویکردهای آموزشی بهبود یابند. این­ها شامل بهبود برنامه درسی، مواد آموزشی، زمان یادگیری و آموزش موثر می ­شود.

مفهوم «توسعه» مفهومی پیچیده، گسترده و دارای ابعاد چندگانه ­ای است. به همین دلیل اشاره به یک تعریف خاص از «توسعه» یا تئوری واحدی در مورد فرآیند «توسعه» تقریباً امکان­ پذیر نیست. توجه صاحب­نظران رشته ­های مختلفی چون جامعه­ شناسی، اقتصاد، سیاست، مردم­ شناسی و... و رویکردهای متفاوت تئوریکی، گواهی بر این گستردگی و پیچیدگی است. در ذیل با توجه به رویکرد ویژه ­ی این مقاله، چند تعریف از مفهوم «توسعه» بیان شده است. این تعاریف بیشتر در چارچوب نظریه­ های انتقادی توسعه معنی می­ یابند و نیازهای کشورهای در حال توسعه را مطمح نظر دارند.

بروگفیلد توسعه را این گونه تعریف می­ کند: «توسعه عبارت است از پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و کاهش نابرابری» (لهسایی ­زاده، 1378: 11). سیرز معتقد است که «کم شدن فقر، بیکاری و نابرابری از پایه­ های اساسی توسعه در مناطق می‌باشند» (همان: 16)‌.

در چند سال اخیر مفاهیمی چون «توسعه همه­ جانبه»، «توسعه پایدار»، «توسعه یکپارچه» و «توسعه انسانی» مطرح شده­ اند. هنگامی که سخن از توسعه همه­ جانبه به میان می­ آید، منظور این است که توسعه باید تمام بخش ­های جامعه را در برگیرد و نیز هم­زمان باشد. در توسعه همه­ جانبه، هدف نهایی سلامت بشر و انسان­ها به طور کلی است. به همین لحاظ است که از توسعه انسانی سخن می ­رود. در توسعه انسانی هدف ایجاد محیطی توانبخش برای همه مردم است تا به واسطه آن حیات طولانی، سالم و خلاق داشته باشند.

نظام آموزش و پروش در زمینه کاهش فقر، نابرابری، بیکاری و دیگر شاخص ­های توسعه همه جانبه و انسانی می­ تواند بسیار موثر باشد. این امر متوجه متولیان و مسئولان کشوری و وزارت آموزش و پرورش است که به توسعه­ ی متوازن شاخص­ های آموزشی از قبیل تعداد آموزشگاه ­ها، کلاس ­ها، مدارس نمونه دولتی و استعدادهای درخشان، ساختمان ­های در اختیار آموزش و پرورش، مدارس شبانه روزی، مدارس فنی و حرفه­ای و در کل توزیع عادلانه بودجه در مناطق مختلف همت گمارند. زیرا در صورتی فرایند توسعه به معنای عام به اهداف خود می­رسد که در هر بعد نیز به صورت همه ­جانبه­ ای رشد نماید. بسیاری از صاحب ­نظران وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن را از نشانه­ های مهم توسعه ­نیافتگی می ­دانند. در حقیقت کشورهایی که امروزه به عنوان کشورهای توسعه­ یافته شناخته می ­شوند، ضمن این که از شاخص ­های اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردارند، توزیع درآمدها و امکانات نیز در این جوامع نسبتاً عادلانه است. اما در کشورهای توسعه ­­نیافته هم مقادیر این شاخص­ ها پایین است و هم توزیع آنها بسیار ناعادلانه است.

منابع:

-ساخارو، پولس و مورین (1378) آموزش برای توسعه، ترجمه پریدخت وحیدی و حمید سهرابی، تهران: سازمان برنامه و بودجه

- لهسایی­ زاده، عبدالعلی (1378) جامعه ­شناسی توسعه، تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور

- لمکو، فوناتان (1367) «شناخت پیچیدگی­ های توسع اقتصادی در جهان سوم»، ماهنامه اطلاعات اقتصادی و سیاسی، شماره 23

هریسون، پل (1364) درون جهان سوم، ترجمه شاداب وجدی، تهران نشر فاطمی

- Bocock, Robert and Kenneth Thompson (1995) Social and Cultural Forms of Modernity, Blackwell publisher Ltd. UK

-Green, Andy, Angela W.Little, Sangeeta G.Kamat, Mosese Oketch and Edward Vickers (2007) Education and Develompment in a Global Era, University of London. UK.

-Kremer, Mikael, Conne Brannen and Rachel Glennerster (2013) The Chalenge of Education and Developing World, Sciencemag. Org, 19 April.

-Locheed, M.E and Verspoor, A.M (1991) Improving primary Education in Developing Countries, Oxford University Press for Worldbank.

Image CAPTCHA