ارسال نظر



چهار رئیس شهید و فقید سازمان پژوهش

به گزارش خبر روابط عمومی و امور بین‌الملل نشست هم‌اندیشی روسای پس از انقلاب سازمان پژوهش بهانه‌ای شد تا ضمن پاسداشت یاد و خدمات مدیران این نهاد فکری و علمی از چهار رئیس سفرکرده سازمان یاد کنیم و به روح ایشان درود بفرستیم.

چهار رئیس شهید و سعید سازمان با وجود گذشت سالها از هجرت خویش خاطرات و خدمات شنیدنی و خواندنی بسیاری بر جای گذاشتند.

نخستین رئیس سازمان پژوهش بعد از انقلاب

در نخستین روز خردادماه 1391 ایران یکی از بزرگمردان عرصه فرهنگی خود را از دست داد. مرد بزرگی که تاریخ درخشان تعلیم و تربیت این مرز و بوم هیچ گاه او را فراموش نخواهد کرد.

استاد کتیرایی خدمتگزار صدیق آموزش و پرورش کشور که لحظه لحظه عمر پربرکت خویش را وقف تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانان میهن کرد، همواره به عنوان معلمی عاشق، مدیری مدبر و فعال سیاسی متعهد و دردآشنا می کوشید تا رسالت انسانی و اسلامی خود را در قبال جامعه خود در نیکوترین صورت انجام دهد.

ایشان چون سایر پارسایان و وارستگان، اهل فضایل بود. گفتارش از روی راستی، پوشاکش میانه روی و رفتارش همراه با فروتنی بود. از آنچه خداوند بر ایشان حرام کرده بود، چشم می پوشید و زندگیش را وقف شنیدن و فراگرفتن علوم و سخنان مفید می کرد. از گفتن و شنیدن سخنان بیهوده که موجب خشم خدا و رسول است، دوری می کرد. در سختی و گرفتاری آن گونه مقاوم، با نشاط و صبور بود که انگار در آسایش و خوشی است. راضی به رضا و قضای الهی بود.

اگر نبود اجل و مدتی که خدا در دنیا برایش تعیین فرموده بود، از شوق ثواب و بیم عذاب، چشم برهم زدنی جان در بدنش قرار نمی گرفت.

خداوند در نظرش آن چنان بزرگ بود که غیر او هرچه بود، در در دیده او کوچک و حقیر می نمود. یقین و باور او نسبت به بهشت مانند باور کسی بود که آن را دیده و ایمانش نسبت به جهنم همچون ایمان کسی بود که آن را احساس کرده و در آن گرفتار عذاب است.

غم های بزرگش در دلش نهفته و همیشه شکوفه لبخند بر لبانش شکفته بود. همه از آزار او در امان بودند و به خیر او امیدوار. بدنش بر اثر بندگی لاغر و درخواست های دنیوی او بسیار اندک بود. نفس هایش با عفت و پاکیزگی بود. چند روز زندگی کوتاه دنیا را با شکیبایی به سر رسانید و آسایش و نعمت بی پایان بهشت جاوید را دریافت. این کردار تجارتی سودآور و پرثمر بود که پروردگارش برای او فراهم کرده بود.

دنیا به او روی آورد، ولی او از آن چشم پوشید. دنیا کوشید تا او را گرفتار و اسیر خود کند، ولی او به سختی های آن تن در داد و خود را از آن رهانید.

او پس از پیروزی انقلاب مشاغل و مسئولیت های مهمی را پذیرفت؛ از جمله: 

 ۱ - عضویت در کمیته استقبال ار امام خمینی(ره)

 ۲ - نمایندگی مردم ملایر در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی

 ۳ - نمایندگی مردم نهران در دوره دوم مجلس شورای اسلامی

۴ - معاون وزیر آموزش و پرورش 

 ولی هیچ گاه عظمت این مسئولیت ها نتوانست روح بزرگ این شخصیت الهی را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه این مقام ها در سایه سار سرو قامت شخصیت او بسیار حقیر می نمود. این مرد وارسته تا واپسین لحظات حیات با حقوق اندک معلمی ساخت.

 چون شب فرا می رسید بر پا ایستاده، آیات قرآن را با تامل و اندیشه می خواند و با خواندن و تدبر در آن خود را اندوهگین می ساخت و به وسیله آن برای درمان دردها و سختی ها تلاش می کرد. هرگاه به آیه ای برمی خورد که در آن تشویقی برای پرهیزگاران بود، به آن طمع می ورزید و با شوق به آن نظر می افکند و هر زمان به آیه ای می رسید که در آن ترس و بیمی برای بدکاران بود، گوش دلش را بدان می گشود، چنان که گویا شیون و فریاد اهل دوزخ را در بیخ گوش هایش می شنود. از کردار اندک خود خوشنود نمی شد و کار بسیار خود را بسیار نمی دانست، بلکه خود را به گمان تقصیر در طاعت متهم می ساخت و از کردار خویش هراسان بود.

 او در امر دین توانا، در نرمی و خوش خویی دوراندیش، در ایمان با یقین، در طلب علم حریص، در بردباری دانا، در توانگری میانه رو، در بندگی و عبادت فروتن و در فقر و نیازمندی آراسته جلوه می کرد.

میل و علاقه و روشنی چشم او در چیزی بود که جاودان و دائمی بود و بی رغبتی و بی میلی او نسبت به چیزهایی بود که دنیوی و ناپایدار بود. بردباری را با دانش و گفتار را با کردار می آمیخت. او را می دیدی که آرزوهایش کوتاه، لغزش ها و خطاهایش اندک، دلش فروتن، نفسش قانع، خوراکش کم، کارش آسان، دینش محفوظ، خواهش و شهوتش از بین رفته و خشمش فرو نشسته بود. مردم به نیکویی او چشم امید داشته، از بدیش آسوده بودند. اگر در بین غافلان و بی خبران بود، با ذکر و یاد خدا از زمره آگاهان به شمار می رفت و اگر در بین آگاهان بود، در شمار غافلان محسوب نمی شد. به صله رحم بسیار اهمیت می داد، حتی دورترین خویشاوند تنگ دست خود را در زیر پر و بال محبت و حمایت خود قرار می داد. کار نکوهیده از او دیده نشد و کارهای پسندیده اش هویدا و آشکار بود.

 مرتضی کتیرایی در سال ۱۳۱۰ در خانواده متدین و نجیب در شهرستان ملایر دیده به جهان گشود. او دوران کودکی و تحصیل در دبستان را در زادگاه خود ملایر گذراند. سپس برای ادامه تحصیل در دبیرستان راهی شهرستان همدان شد.

 کتیرایی مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه تهران در رشته فیزیک مکانیک گرفت و در سال ۱۳۳۸ با استخدام در آموزش و پرورش در مدرسه مروی به تدریس پرداخت.

 ایشان در کلاس درس معلمی دانش پژوه و در عرصه اجتماع مبارزی نستوه بود. پس از پیروزی انقلاب با پذیرش مسئولیت هایی چون نمایندگی مجلس و مدیریت در آموزش و پرورش مسیر مبارزاتی عدالت طلبانه و آزادی خواهانه خود را استمرار بخشید.

او در سال ۱۳۵۷ به اتفاق و همکاری شخصیت هایی چون شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر و...انجمن اسلامی معلمان ایران را بنیان نهاد.

 ایشان سرانجام در سن ۸۱ سالگی و با کارنامه درخشان ده ها سال خدمت صادقانه به آموزش و پرورش کشور پس از چند سال تحمل درد و رنج بیماری سخت سرانجام در روز اول خردادماه ۱۳۹۱ با قلبی مالامال از عشق به دیدار معبود، به سوی وصالش پرواز کرد. کتیرایی مردی از تبار یاران یک رنگ علی(ع) بود.....که دیگر نیست!!

معاون پژوهشی وبرنامه ریزی اموزشی و شهید هفتم تیر

شهید موسوی فرزند سید موسی در ششم خردادماه سال 1314 در شهرستان میامی در خانواده ای مذهبی و متدین به دنیا آمد.

این شهید بزرگوار در 13 سالگی برای ادامه تحصیل علوم حوزوی عازم مشهد مقدس شد و در سال 1350 در رشته ادبیات عرب از دانشگاه تهران موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد شد.

وی در زمره طلاب با توان و مستعد بود و هر روز پس از خروج از محضر استاد، دروسی را که فراگرفته بود به عربی می‌ نوشت و به واسطه همین جدیت و توانایی که داشت از سوی آیت ‌الله میلانی برای تقریر بیانات و دروس وی انتخاب شد

شهید حجت الاسلام سید کاظم موسوی در وصیت نامه خود با تاکید بر نقش زنان در پیشرفت و توسعه کشور گفته است: زنان با تامل در زندگی حضرت زهرا (س) و الگوپذیری، مقام خود را به عنوان یک بانوی مسلمان حفظ و راه سعادت را طی کنند.

این شهید بزرگوار در سال 1336 با انتشارات کتب اسلامی به همکاری پرداخت و در ابتدای فعالیت خود به تصحیح جلد اول تا چهاردهم و حاشیه ‌نویسی و تصحیح و تخریج جلدهای 35 تا 42 کتاب بحارالانوار پرداخت.

وی در کنار این وظیفه خطیر، تصحیح کتاب های دیگر از جمله ارشاد شیخ مفید، تفسیر مقتنینات ‌الدور، ادب ‌النفس، شواهد و مجمع‌ البیان را به عهده گرفت.

تدریس در دبیرستان علوی تهران، نماینده حضرت امام (ره) در آموزش و پرورش، مشاور عالی وزیر آموزش و پرورش و معاون پژوهشی وزارت آموزش و پرورش در کابینه شهید رجایی از عنوان های شغلی شهید موسوی بود.

این روحانی جلیل القدر در هفتم تیر ماه 1360 در فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به همراه دیگر یاران با وفای امام (ره) به فیض شهادت نائل گشت.

مزار مطهر این شهید بزرگوار در بهشت زهرا و در قطعه شهدای هفتم تیر زیارتگاه دلسوختگان و عارفان است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت شهید رجائی

وی در زمان وزرات شهید رجائی در آموزش و پرورش در تاریخ هفتم اسفند 1358 به سمت معاون ایشان و رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی منصوب شد. او عاشق شهادت بود و در قنوت نمازش همواره دعای « اللهم ارزقنی شهاده فی سبیلک» را قرائت می‌کرد. و سرانجام خداوند دعای او را به بهترین وجه اجابت فرمود و در شامگاه هفتم تیرماه در قربانگاه سرچشمه تهران به دست خوارج زمان و منافقین کوردل به فیض شهادت نائل شد.

متولد سال 1317 و اهل جهرم بود. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در شهر جهرم به پایان رسانید و مبارزه را از سال 32 شروع کرد علاقه زیادی به تحصیل داشت ولی چون بار مسئولیت سنگین خانواده را بر دوش داشت به دانشسرای مقدماتی در دورترین نقطه لار رفت و با وجود آنکه از نظر رفاهی بسیار در مضیقه بود دیپلمش را گرفت و به معلمی پرداخت. شهید سلیمی علاقه داشت پزشک شود و در دانشگاه شیراز شرکت کرد و در این رشته پذیرفتـه شد ولی در مصاحبه بخاطر جریانات سیاسی مورد قبول واقع نگردید. لذا در سال 1344 به تهران آمد و در رشته زبان انگلیسی در دانشگاه تهران مشغول تحصیل شد و پس از اخذ مدرک کارشناسی خود به خدمت آموزش و پرورش درآمد.

او در کنار تحصیل به عنوان آموزگار در دبستان‌های تهران به تدریس مشغول شد و در سال 1349 ه.ش به عنوان دبیر دبیرستان‌های تهران انتخاب گردید. شهید سلیمی جهرمی به دلیل فعالیت های ضد رژیم ستمشاهی در فروردین 52 ساواک ضمن حمله به خانه شهید سلیمــــــی او را دستگیر و روانه زندان ساخت اما پس از آزادی از زندان هم مبارزات سیاسی خود را همراه با شهید رجائی، شهید دستغیب و دکتر اسدی لاری ادامه داد.

وی از موسسین انجمن اسلامی معلمان بود و در تشریف فرمائی امام به ایران شرکت فعال داشت.

 شهید سلیمی جهرمی 23 سال سابقه در آموزش و پرورش داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران قریب یکسال مدیر کل آموزش و پرورش تهران بود و بعد از آن حدود 10 ماه هم معاونت وزیر آموزش و پرورش و ریاست سازمـان پژوهش و برنامه ریزی را بعهده داشت. وی در تاریخ 25/1/1360 طی حکمی از سوی محمد علی رجائی نخســــت وزیر بسمت دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی کشور منصوب شد.

پدرفن اوری وزارت اموزش وپرورش

مرحوم جعفر علاقه مندان ابداعات بسیاری در آموزش و پرورش داشت که یکی از آنها آوردن فناوری به این وزارتخانه بوده است.

مرحوم علاقه مندان کسی بود که با نیت خوب کار می کرد و حدود چهار سال در شورای معاونان این وزارتخانه حضور داشت. 
مرحوم علاقه مندان با تدبیر سخن می گفت و آنچه را که می گفت عمل می کرد. 
علاقه مندان پس از ورود به این سازمان کارهای بسیار مناسبی انجام داد. عده ای برداشت های ناقصی از سخنان وی داشتند اما وی معتقد بود که اگر ما به خروجی های وزارت آموزش و پرورش تکیه کنیم می توانیم فرآیندها را به درستی تفسیر کنیم. 

لطفا فایل پیوست را بخوانید.

5
امتیاز: 5 (1 رای)
ضمیمه(پیوست): 
Image CAPTCHA