موردکاوی فرار از خانه



مورد کاوی؛ فرار از خانه

از هم گسیختگی خانواده ( جدایی یا فوت والدین ) وکاهش انسجام و یکپارچگی آن و افزایش سوء رفتارهای والدین ( اعم از والدین یا ناپدری و نامادری ) که منجر به اخراج یا فرار فرزندان از خانه می شود ، از یک طرف میزان مشکلات ( نیازهای ارضا نشده ) فرزندان را می افزاید و از طرف دیگر میزان احساس امیدواری ایشان را در حل مشکلات ، ( حتی در آینده دور ) می کاهد . لذا به واسطه این که فرد اولین یا دومین فرزند خانواده بوده و احساس استقلال نموده و مسائل خانواده را درک می نماید و یا به عبارتی نیازمند پذیرش و خانواده و جامعه ای می باشد ، از این رو با کوتاه شدن دستش از مشارکت و مشورت مردم و کاهش اهمیت و احترام اجتماعی نزد مربیان مدرسه ، دست نیاز به سوی دوستان و همسالان ( معاشرت های ترجیحی ) برداشته تا از این طریق احساس احترام و انتظار پذیرش نزد دوستان را کسب نماید . لیکن وقتی در برخورد با دوستان ناباب به بزهکاری و انواع انحرافات اجتماعی دست می یازد ، به تدریج هاله ای از احساس عدم تعلق اجتماعی پیرامون خود متصور می شود و هر چند که در محیط های بازسازی ( کانون / زندان ) سعی دارد اخلاق و رفتار خود را بهتر نماید و این بهتر شدن اخلاق و رفتار خود را به رخ جامعه نیز بکشاند , معهذا با کمرنگ بودن رفتارهای مثبت مددکاران ، و عدم رضایت از کانون ،و از همه مهمتر برچسب مجرم و این داغ باطله زدن بر یاس و ناامیدی وی افزوده شده که گاهاً در بحث های گروهی نوع انحراف آن قدر نزد فرد عجیب جلوه داده می شود که به نوعی بر تکرار جرم و یا وسعت بخشیدن به آن به صورت باند بزهکاران تمایل نشان می دهد .
بنابراین اگر خانواده ، مدرسه و مردم اهل محل نتوانند بر رفتار و انتظارات نوجوانان نظارت کافی داشته باشند و ارزشها و هنجارهای اجتماعی را در کانال طبیعی آن به آنها بیاموزند و به آنها بقبولانند که از برخی از نیازها که مورد قبول جامعه نیستند ، اجباراً یا کاملاً چشم پوشی کنند و یا گاه با برخی از نیازهای جامعه پسند تعویض و یا شکل و روش ارضای آنها را با هنجارهای اجتماعی تطبیق دهند و یا نیازهای کاذب برای آنان تولید ننمایند ، دیگر نمی توان از محیط های بازسازی ( کانون / زندان ) توقع داشت وظایف ناکرده مربوط به خانواده ، مدرسه و مردم اهل محل را به همان طریق فوق الذکر کانالیزه کرده و به توفیق کاملاً بایسته و شایسته نایل آیند ، اما می توان امیدوار بود که با عنایت مسئولین متعهد و متخصص جامعه ، تنها نظارت بیشتری بر این نوجوانان به اصطلاح بزهکار داشته باشند بلکه سعی شود با مکانیسم های پیشگیرانه از راهها و وسایل ارتکاب بزهکاری و انحرافات اجتماعی ( نظیر امکانات تحصیلی ، امکانات شغلی ، امکانات گذران اوقات فراغت و … ) را دقیقا ً مد نظر قرار داده و برنامه ریزی های عاجلی را در مورد جوانان و نوجوانان به اجرا گذارند . ( صدفی ، ذبیح ا … ، ۱۳۷۲ )
شروع انحرافات نوجوان از محیط خانواده است . در خانواده شخص متولد می شود و دوران نوجوانی را در آن طی می کند و جامعه پذیری او شکل می گیرد . فرآیند اجتماعی شدن در صورتی ناموفق است که نتواند هنجارهای جامعه را ملکه افراد سازد . در این صورت از قانون شکنی احساس پشیمانی نمی کنند .نابهنجاری و مجرمیت های ناشی از عدم تحقق غرایز و نیازهای نوجوانان می باشد که خانواده نقش اساسی در ارضا نیازها دارد . به طور کلی خانواده و اعضای آن ، محله و مردم ، مدرسه و مربیان ، مبلغین ارزشهای اعتقادی و دینی و وسایل ارتباطی جمعی نقش بسیار موثر در تعلیم ارزشها را دارد . ( سرابندی ، علیم – ۱۳۷۶ )
ارتکاب جرم ریشه در شرایط گوناگون اجتماعی – اقتصادی دارد بنابراین بررسی وضعیت اجتماعی – اقتصادی بزهکاران و شناخت عوامل موثر در ارتکاب جرم ، جهت کنترل و پیشگیری ضرورت کامل دارد . (بهروان ، حسین – ۱۳۷۰ )
جامعه شناسان امروز معتقدند که بزهکاری پدیده ای اجتماعی و ناشی از طرز کار جامعه است بنابراین بزهکاری را نمی توان امری فردی و شخصی دانست . برخی از آنان عقیده دارند همان گونه که شخص ، راه و رسم زندگی و یا به اصطلاح هنجارهای اجتماعی را می آموزد به همان گونه نیز بزهکار در خرده فرهنگ بزهکاری سهیم می شود و نقشها و یا وظایف بزهکار را می آموزد و نسبت به گروه بزهکاران احساس تعلق می کند . لذا درک چگونگی فرآیند نهادی شدن بزهکاری ، با مطالعه ویژگیهای اجتماعی ، اقتصادی بزهکاران ارتباط دارد . ( بهروان ، حسین – ۱۳۷۰ )
نابسامانی خانواده ، سردی روابط عاطفی والدین ، متارکه و طلاق ، وجود ناپدری یا نامادری ، فقر فرهنگی و بی سوادی و اعتیاد از مهمترین عوامل برانگیزاننده تمایل به فرار در نوجوانان بوده است . ( سعیدی ، محمد – ۱۳۷۲ )
هیچ جامعه ای در حالت ایده آل خود عاری از نابهنجاری نبوده و انفکاک رفتار فرد از هنجارهای تعمیم یافته ، گریز ناپذیر می باشد انحراف و جامعه توأماً استقرار یافته اند . در عین حال پدیده انحراف ، میکروبی در بطن اجتماع است ، جایی که فرد روند فرهنگ پذیری را درک می کند . نهاد خانواده ، کانون مناسبی را جهت تزریق عاطفه و وجدان اخلاقی در این راستا پدید می آورد . بدین وصف جا دارد که عوامل مستقر در خانواده که قادرند با ارائه نقش ایده آل خود زمینه جامعه پذیری را ایجاد نمایند مورد بررسی قرار گیرند . عوامل و شرایطی نظیر پیوند های عاطفی اعضای خانواده ، گسستگی روابط اعضا ، حمایتهای عاطفی ، روابط اخلاقی و وجه ابزاری خانواده . ( امانت ، حمید – ۱۳۷۳ )
به نظر ، رشد و تکامل بعضی از انحرافات ریشه در مسائل و مشکلات خانواده خصوصاً از هم پاشیدگی خانواده دارد . گزارشات و بررسیها غالباً نشان می دهد بعضی از نوجوانان بزهکار و منحرف ، از خانواده های از هم پاشیده هستند . از آنجایی که سلامتی جامعه به سلامتی اعضای آن بستگی دارد ، باید عوامل و شرایطی که افراد جامعه و سلامتی جامعه را به خطر می اندازد بررسی و مشخص گردد.  ( کرجالیان ، حسن – ۱۳۷۱ – ۱۳۶۹ )
از جمله علل نابسامانی های روانی – اجتماعی ناشی از اختلالات جنسی ، سوء استفاده های جنسی در دوران کودکی می باشد ، که این افراد در عین حالی که در بحرانی شدید بسر می برند سعی در انکار ضربه جنسی وارده می کنند و یا در صورت عدم انکار ، اصرار به فراموش نمودن آن را دارند و حتی سعی در اختفای پیگیری های درمان اختلالات ناشی از ضربه جنسی خود از جانب خانواده ، بستگان و افراد بیگانه می نمایند .
بارزترین اثرات سوء عدم امکان بیان و پیگیری این قضیه در زمان کودکی در روابط بزرگسالی ظاهر می شود . تأثیر در ارتباطات بین فردی به صورت احساس گناه و تقصیر و سرزنش و عدم اعتماد به نفس ، ترس ، عدم انفعال ، افسردگی ، گوشه نشینی و کناره- گیری ، حالت های هیپوکندریاک ، احتیاط روانی ، اختلال چند شخصیتی ، شخصیت زدایی و یا به صورت جنبه هایی از ناسازگاری و بزه نظیر فرار از مدرسه ، کج خلقی ها ، دزدی ، ارتکاب جرم و حتی سوء استفاده های جنسی بچه ها و آدم کشی ، بدبینی به جنس مرد و بیزاری از وی ، منزجر شدن از ازدواج و بدنبال آن بروز روابط همجنس بازی ، کارآیی پایین شغلی ، جدایی از گروه دوستان و همسالان و انزوا طلبی ، تأثیر پذیری و غیره از جمله اثرات سوء در ارتباطات بین فردی می باشد .
واکنش اطرافیان به اشکال مختلف نسبت به مشکل فرد به صورت بیرون کردن از خانه یا فرار و امتناع از روابط و غیره تجلی می یابد . ( تهرانی – ۷۰ – ۱۳۶۹ )
در پژوهش توصیف انحرافات و نابهنجاری های متداول بین دختران و زنان شهر مشهد و تبیین علل و عوامل موثر بر آنها فرضیه های مربوطه که بر اساس نظریه میدانی لوین ، مطالعه اکتشافی و سایر نظریه و دیدگاهها ی دیگر تهیه شده عبارتند از : رابطه بین میزان تحصیلات ، وضعیت تأهل ، میزان تأثیرگروه دوستان ، میزان پایبندی فرد به شعائر مذهبی ، وضع زندگی والدین ، درآمد خانواده ، تفاوت سنی فرد با والدین ، تفاوت سطح سواد با همسر ، وجود دوستان ناباب ، تصور فرد از خود ، تصور فرد از قضاوت دیگران درباره او ،‌ تراکم جمعیت در خانواده ، کنترل اجتماعی ، سن ازدواج ، تعداد دفعات ازدواج و محل زندگی و …. و احتمال انحراف .
روش پژوهش به صورت پیمایشی ( surray ) و تکنیک تحقیق نیز مصاحبه توأم با پرسشنامه بوده است ،که برای انجام آن دو نمونه از جامعه آماری انتخاب شده است . (گروه آزمایش و گروه گواه ). گروه آزمایش عبارت بودند از ۱۲۵ دختر و زن جوان ۱۳ تا ۲۸ ساله که در مرکز بازپروری حریت و زندان وکیل آباد مشهد نگهداری می شوند و گروه گواه ۱۲۹ نفر از دختران و زنان ساکن مشهد که هنگام پژوهش خارج از مرکز یاد شده به سر می بردند انتخاب گردیدند .
واحد تحقیق فرد می باشد . فرضیه هایی که از آزمون رد عبورکردند عبارتند از : رابطه بین وضعیت تحصیلی ، وضعیت تأهل ، وضع زندگی والدین ، تفاوت سطح سواد فرد با همسر، تأثیر گروه دوستان ، تفاوت سنی فرد با والدین ، میزان پایبندی به شعائر مذهبی و …. و احتمال انحراف و نیز فرضیه هایی که از آزمون رد عبور نکردند عبارتند از : رابطه بین وضعیت تأهل ، تفاوت سنی و فرهنگی و سطح سواد با همسر ، رابطه عاطفی فرد با همسرش ، میزان رضایت فرد از زندگی با والدین و تراکم جمعیت در خانواده و اهمیت دادن به نظریات دیگران و…. احتمال انحراف . ( موسوی ، سید علی اصغر- ۱۳۷۷ ) در پژوهش و بررسی مسائل مربوط به بزهکاری نوجوانان و جوانان ، هدف بررسی رابطه بین بزهکاری و شیوه های رفتاری خانواده های مستبد ، سهل گیر و نا اطمینان بخش است . این بررسی به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه از ۴۰ نفر از جوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت انجام گرفته است .
یافته ها نشان می دهد که خانواده های مستبد ، سهل گیر و غیر اطمینان بخش در بروز بزهکاری تأثیر بسیاری دارند و در مقایسه با خانواده های مستبد و سهل گیر ، خانواده – های سهل گیر ، در این نمونه ، بزهکاری را موجب شدند . در مقایسه خانواده مستبد و غیر اطمینان بخش ، خانواده های غیر اطمینان بخش در این نمونه زمینه های بزهکاری را مهیا کرده اند . در مقایسه خانواده غیر اطمینان بخش و سهل گیر ، خانواده های سهل گیر در این نمونه بروز بزهکاری دامن زدند . ( قویدل ، پروانه – ۱۳۷۰ )
در پژوهش بررسی ویژگی های دانش آموزان دختر و پسر بزهکار شهرستان بروجرد ، بر اساس داده های بدست آمده ، تعداد دانش آموزان دختر بزهکار در مقطع راهنمایی بیشتر از دانش آموزان پسر بزهکار محاسبه شده است ، چنانکه ۶۴  درصد کل دانش – آموزان دختر و ۳۶ درصد آنها پسر بوده اند . حدود ۵۰ درصد نمونه آماری در خانواده های ۵ و ۶ نفره زندگی می کنند . بیشتر دانش آموزان فرزند اول و وسط خانواده هایشان می باشند . حدود ۱۰ درصد والدین آنها یا معتاد بوده یا فوت کرده یا از خانواده آنها جدا شده و یا دچار بیماری شدید هستند . ۶۶ درصد از پدران و ۷۳ درصد از مادران این دانش آموزان یا بی سواد بوده و یا سواد در حد خواندن و نوشتن دارند . همان طوری که از مجموعه یافته ها در این زمینه مشخص است وضعیت دانش آموزان در یک پیوستار طبیعی در حد پایین تر از نقطه تعادل قرار دارد بدین معنی که وجود زمینه های نامساعد خانوادگی اعم از : عوامل اقتصادی ، فرهنگی و اخلاقی آمادگی فرزندان آن خانواده ها را برای کج روی های رفتاری و اخلاقی فراهم می نماید . احتیاج ، داشتن کنجکاوی ، آزار و اذیت ، تحریک دوستان ، عادت داشتن به این قبیل اعمال ، کمک کردن به دیگران ، آزمایش نمودن ، جرأت شخصی ، جلب توجه دیگران ، جبران احساس حقارت و نهایتاً کسب لذت و خوشحالی نیز از دیگر عوامل بروز بزهکاری بوده است .
( مهدیان ، محمد جعفر – ۷۳ – ۱۳۷۲ )
در پژوهش بررسی علل فرار نوجوانان از خانه محقق سعی کرده که از طریق مصاحبه و پرسشنامه علل و انگیزه های فرار نوجوانان از خانه را تعیین نماید . در این راستا پاسخ ۶۰ نفر نوجوان فراری دستگیر شده با پاسخ ۶۰ نفر از نوجوانان راهنمایی و دبیرستانی به عنوان گروه گواه ( کنترل ) مقایسه شده است . تقریباً ۱۰۰ درصد فراریان وضعیت خانواده خود را آشفته و نابسامان توصیف کرده اند . در صورتی که ۹۰ درصد گروه کنترل وضعیت خانواده خود را رضایت بخش یا کاملاً رضایت بخش توصیف نموده اند و تنها ۱۰ درصد اظهار داشته اند ، که گهگاه شاهد مشاجره والدین خود بوده اند . ۴۳ درصد پدران نوجوانان فراری بی سواد بوده اند ، در حالی که در گروه کنترل تنها ۱۱ درصد بی سواد بوده اند و آزمون های آماری معنی دار بودن تفاوت بین دو فراوانی را تأیید نموده است . از نظر میزان تحصیلات ، یافته های تحقیق نشان می دهد ۷۰ درصد نوجوانان در گروه آزمایش قبل از اتمام دوره ابتدایی ترک تحصیل کرده اند و تنها ۶/۶ درصد آنها به دبیرستان راه یافته اند . از نظر تعداد اعضای خانواده ، میانگین جمعیت در گروه اول ۲۵/۷ نفر و در گروه کنترل ۹۵/۶ نفر می باشد . از نظر وضعیت تحصیلی دو گروه می توان نارضایتی از وضعیت تحصیلی خود را بوضوح در گروه اول مشاهده کرد ، در صورتی که در گروه دوم ( گواه ) اکثراً  از وضعیت تحصیلی خود راضی بوده اند .
افراد فراری پس از ترک خانه با ۳/۶۳ درصد سرقت بیشترین جرم و ۷۳ درصد ایراد ضرب و جرح کمترین جرم را داشته اند . ۷۵ درصد نوجوانان فراری بیش از یک بار سابقه فرار از خانه را داشته اند . ۶۲ درصد مادران گروه اول بی سواد بوده اند . از نظر سنی ، توزیع سن پدران در گروه اول بیشتر در وسط منحنی قرار دارد . از نظر شغلی ۳۵ درصد پدران در گروه کنترل دارای مشاغل اداری بوده اند . در صورتی که در گروه آزمایش تنها ۵/۱۲ درصد کارمند بوده و مابقی مشاغلی چون کارگری و کشاورزی و سایر مشاغل آزاد را برشمرده اند .
تفاوت عمده پژوهش حاضر با سایر تحقیقات انجام شده در این است که : اولاً ، حجم نمونه در مقایسه با سایر پژوهش های انجام شده در ایران افزایش چشمگیری را نشان می دهد . ثانیاً برای اولین بار گروهی به عنوان گروه گواه جهت مقایسه اطلاعات بدست آمده از گروه آزمایش انتخاب شده است . ثالثاً ، فرضیه های بیشتری مورد آزمون قرار گرفته است . رابعاً یافته های تحقیق نظر پروفسور باتاویا را که بین ولگردی و بزهکاری رابطه وجود دارد ، را تأکید کرده است . نتایج به دست آمده در بسیاری از موارد با پژوهش های قبلی هماهنگی دارد ، مگر : ۱- در خصوص عامل ریسک و انجام کارهای متهورانه که در تحقیقات پروفسور کایادویا و شاو و دیگران سهم عمده ای در فرار دارد, در پژوهش حاضر کمتر مشاهده شده است . ۲- نسبت فرار در ایران در مقایسه با سایر کشورها مثل آمریکا و یا فرانسه بسیار کمتر است . ۳- عدم کنترل بر نمایش فیلم های عاشقانه  و…. در کشورهایی چون هند و آمریکا تأثیر عمیقی بر فرار نوجوانان از خانه داشته است . ۴- حفظ قداست و قوام خانواده در جوامع اسلامی و ایران عامل مهمی در پیشگیری از فرار نوجوانان از خانه به حساب می آید . ( سعیدی , محمد – ۱۳۷۲ )

در تحقیقات جرایم جوانان به این نتیجه می رسیم که میزان جرایم در شهرها با ده فرق دارد ، در شهر بیشتر است و نیز بی سوادی با جرم رابطه مستقیم دارد ، زیرا اکثر جرایم در گروه های سنی ۱۵- ۱۸ سال صورت گرفته و نیز نوع محله – پائین شهر و بالای شهر
در تعداد جرایم دخالت دارند . این نوع جرایم عبارتند از : سرقت ، اعمال منافی عفت ، قتل ، نزاع ، دزدی ماشین و وسایل نقلیه و قاچاق مواد مخدر . نیمی از جرایم انگیزه اقتصادی داشته اند و بیش از نیمی کارگر بقیه کاسب کار و پیشه ور . در مورد جرایم زنان مجرد بیش از زنان متأهل مرتکب جرم می شوند . در جرایم زنان ۸ درصد مرتکب زنای محصنه و ۷۱ درصد مرتکب فرار و دایر کردن فاحشه خانه . فقر و نیاز مادی اصل مهمی در سوق زنان به خود فروشی بوده است و گاه نیز می توان علل سبکسری و هوس رانی را نیز به آن افزود .
به طور کلی عوامل مختلفی از قبیل عوامل طبیعی ، اجتماعی ، اقتصادی و خانوادگی در بروز جرایم موثرند . مهمترین مشکلات جوانان ۳۵ – ۱۵ ساله مشکل اقتصادی و اجتماعی است که گرایش آنها را به طرف جرم موجب می شود و گاهی نیز اثرات نظام سیاسی را در ارتکاب جرایم موثر دانسته اند و در مواردی کمبود محبت و جستجویی برای تطبیق دادن خود با اجتماع و دیگران و نگرانی از دنیای آینده را هم می توان به آن اضافه کرد . وسایل انتقال افکار از قبیل : مطبوعات ، رادیو ، سینما و تلویزیون در جرایم جوانان تأثیر می گذارند و در آنها گرایشی به ناسازگاری به وجود می آورند .
( رهنما , گیتی – ۴۸ – ۱۳۴۷ )
در بررسی عوامل اجتماعی بزهکاری نوجوانان در تهران سوال اصلی تحقیق این بوده است که آیا شرایطی نظیر پیوندهای عاطفی اعضای خانواده ، گسستگی روابط اعضا ، حمایتهای عاطفی ، روابط اخلاقی و وجه ابزاری خانواده در شدت بزهکاری موثر نیستند و اینکه تاثیرات به چه میزان است ؟
تشکیل چهار چوب نظری تحقیق بر اساس نظریه های عوامل اجتماعی – فرهنگی با ره – یافت خانواده ، تئوری های اجتماعی انحراف ( انحراف فرهنگی ، کنترل اجتماعی ، تئوری فشار ) تئوری دورکیم، تئوری پارسنز، تئوری مرتن، تئوری هیرشی، تئوری پیوند افتراقی تئوری کلوارد واوهلین و تئوری بلومر – میر می باشد . روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرس و جوی شفاهی استانداردیزه با ابزار پرسشنامه و سوالات بسته با حجم نمونه ۱۲۰ نفر گروه آزمایش و ۱۲۰ نفر گروه گواه می باشد . با استفاده از نرم افزار کامپیوتری برنامه  spss  به ارائه  جداول و نمودارهای فراوانی ، دیاگرامهای رگرسیونی و محاسبه همبستگی های رگرسیونی – تست پرداخته شده است . در این تحقیق ضریب همبستگی چندگانه نهایی متغیرهای مستقل و وابسته به میزان ۸۵ درصد و ضریب تعیین نهایی به میزان ۷۲ درصد به دست آمده و آخرالامر به تفسیر روابط میان وجه ابزاری ، خانواده گسسته و حمایت خانوادگی با شدت بزهکاری پرداخته و با توجه به معادله استاندارد رگرسیونی ( با ترکیب خطی ) هر کدام با میزان توضیح دهندگی ۴۲/۰ ، ۲۲/۵ و ۵۳/۵ به اثبات رسیدند . در نهایت مدل جدیدی جهت بررسی های آتی محققین ارائه شده که به رابطه بین متغیرهای مستقل وضعیت امتزاج یافته ، تغلیب وجه ابزاری و وضعیت پناهندگی می پردازد . ( امانت ، حمید – ۱۳۷۳ )
در پژوهش بررسی اثرات عوامل جامعه پذیری ، در رفتار بزهکارانه جوانان در شهر شیراز تلاش شده است به این سوال اساسی پاسخ داده شود که : چرا در جامعه ، برخی از دختران و پسران جوان سال مرتکب فعالیت های بزهکارانه می شوند ؟ بر همین اساس ، متغیرها و فرضیات طرح شده ، از سه دیدگاه تئوریکی عمده یعنی نظریات فشار ، خرده فرهنگی و کنترل اجتماعی برای پاسخگویی به این سوال ، اخذ شده اند . در این مطالعه ، اطلاعات مورد نیاز ، از طریق پرسشنامه خود – گزارشی و با شیوه نمونه گیری تصادفی قشربندی شده چند مرحله ای ، از یک نمونه ۴۴۱ نفری از دختران و پسران دبیرستانی ۱۴ تا ۱۹ ساله به دست آمده است . در این تحقیق ، واحد نمونه گیری ، از میان افراد به اصطلاح سالم جامعه انتخاب شده اند ، نه از میان بازداشت شدگان و یا مطالعه پرونده محبوسین .
در تحلیل آماری داده ها ، تکنیکهای آزمون – تی ، تحلیل واریانس یک طرفه ، رگرسیون چند متغیره ( روش چند مرحله ای ) مورد استفاده قرار گرفته اند . در مجموع ، نتیجه نشان داد که ، گرچه عوامل مشترکی در تبیین رفتار بزهکارانه دختران و پسران موثر بوده اند ، اما عوامل دیگری نیز بوده اند که صرفاً با رفتار بزهکارانه پسران همبستگی داشته اند . نتایج حاصل یک ارتباط نیرومندی را بین متغیر ( دلبستگی های جوانان به ویژه پسران به دوستان بزهکار خود ) و رفتار بزهکارانه جوانان (متغیر وابسته) نشان می دهد . همچنین این نتایج نشان می دهد که میزان مشارکت جوانان به ویژه دخترانی که دلبستگی های ضعیفی به قواعد حاکم بر خانواده و مدرسه داشته اند ، در فعالیت های بزهکارانه افزایش داشته است . ( ۰۱/۰ > P ) غالباً دخترانی که در مدرسه موفقیت تحصیلی نداشته اند یا عضو خانواده ای از هم پاشیده ( نابسامان ) بوده اند ، رفتارهای بزهکارانه آنها افزایش داشته است . ( ۰۵/۰ > P ) بین دو عامل مذکور ( افت تحصیلی و از هم پاشیدگی خانواده ) رابطه معنا داری با رفتار بزهکارانه پسران مورد مطالعه ،  نداشته اند .
همچنین پسرانی که متعلق به خانواده های طبقات پایین بوده اند ، مسن تر از بقیه پسران جوان سال بوده اند ، بیشتر مرتکب فعالیت های بزهکارانه شده اند . ( ۰۵/۰ > P )
سه عامل مذکور رابطه معنی دار و قابل قبولی با رفتار بزهکارانه دختران مورد مطالعه نداشته اند . سرانجام نتایج نشان دادند که نظریه های فشار ، خرده – فرهنگی و کنترل اجتماعی ، در تبیین رفتار بزهکارانه جوانان مورد مطالعه ، معنی دار می باشد .
( شیری ، احمد علی – ۱۳۷۶ )