معلم ها کجای این چرخه ایستاده اند؟



معلم ها کجای این چرخه ایستاده اند؟

با سرعتی خیره کننده، چرخ دهنده هــا صفحات چاپی چهار رنگ را روی غلتک ها جلو می برند و دستگاه های تا کن با تیغه های ظریفشان روی آنها خط می اندازند. ســرعت بالاست، کاغذها داغ می شــود، حروف و نقش های حک شــده روی زینک هــای فلــزی کــه روی کاغذهای رول می نشــیند و دستگاه های چاپ، رنگ های زرد و آبی و قرمز و مشــکی را رویشان می پاشد، کاغذهــا تــا 130 درجه حــرارت می گیرد؛ این داغ تر از نقطه جوش آب اســت. با همان سرعت امــا کاغذها داخل دســتگاه اتوکش که به جای داغ کــردن، کاغذها را ســرد می کند، می روند و صفحــات کتاب اتو می شــود؛ یک اتوی خنک بــرای خواباندن آن همــه حرارت و البته گرفتن چروک های کاغذ. در شرکت افست که متولی چاپ کتاب های درســی اســت، هزاران فرم چاپی در چند ثانیه از دســتگاهی بــه دســتگاه دیگر مــی رود و در انبوهی از ســروصدا، کتاب ها صفحه به صفحه جــان می گیرند. اینها روی غلتک های کوچک می لغزند و فرم به فرم پشــت هم قرار می گیرند، ته شان چسب می خورد، پرس می شوند و دست آخر جلدی رویشان گذاشته می شود؛ کتاب های درسی این گونه متولد می شوند؛ در چاپخانه ای بزرگ، مملو از صدای دســتگاه های غول پیکر چــاپ، اندکی گرم و کمی آلــوده به بوی جوهر و چســب و کاغذ. ناظر فنــی چاپخانه برای این که ثابت کند امســال چسب کتاب های درسی مشــکلی نــدارد و مثل ســال 92 کتاب ها دچار خزان زودهنگام نمی شــوند، یک کتاب آماده را از خط تولید برمی دارد؛ کتاب علوم سوم دبستان را و بــا همه زور بازو ورق هایــش را به دو طرف می کشــد. جلد پاره می شود ولی کتاب قرص و محکــم می ماند. ما به این فکــر می کنیم که با این کار یک بخش از سرمایه ملی هدر رفت، اما گویی اثبات مقاوم بودن کتاب ها برای او حیثیتی است که چنین می کند. برای این که یک کتاب به دست دانش آموز برسد، چاپخانه فقط بخش کوچکــی از کار را انجــام می دهــد؛ کاری که تلاش های پشت پرده را علنی می کند. سازمان پژوهــش و برنامه ریزی آموزشــی برای اولین بار تصمیم گرفــت درهای بخش های تالیف و طراحی کتاب های درسی را به روی خبرنگاران بگشــاید؛ تصمیمی که تجربــه ای بدیع برای اصحاب رسانه ساخت و لذت دیدن کتاب ها قبل از چاپ و شــوق چند ماه جلوتر بودن از آدم های معمولی را به آنها چشــاند.یک کتاب درسی در نقطه شــروع چیزی نیســت جز یک بغل کاغذ دســتنویس درون پوشــه های رنگی. مولفان کتاب های درســی این دســتنویس ها را تهیه می کنند و طرح ها، جداول و اشــکال هندســی مورد نظرشان را با دست روی کاغذها می کشند و به دفاتر تالیف کتب درســی تحویل می دهند. لیدا نیک روش، مدیرکل چاپ و توزیع کتاب های درســی برخی از این پوشــه ها را باز می کند و ما به هم ریختگی دستنوشــته ها را می بینیم. او نیز اضافه می کند دستخط برخی مولفان ناخواناتر از نســخه های برخی پزشکان است که مجموعه را مجبــور به چند بار خوانــی متن و تطابق چند باره متن چاپی با نسخه دستنویس می کند. این دستنوشته ها تایپ می شود، بعد ویرایش، سپس نمونه خوانی و این کار برای برخی مطالب بیش از پنج بار تکرار می شود تا غلطی در متن نماند. با این حال باز هم هر سال غلط های تایپی و حتی محتوایی را می توان در برخی کتاب های درسی مشاهده کرد. بعد از تایپ نوبت صفحه آرایی می رسد؛ شبیه همان فرآیندی که ما خبرنگاران رســانه های مکتوب با آن آشــناییم، اما فــرق صفحه آرایی در روزنامه هــا بــا صفحه آرایــی کتاب هــای درســی این است که وسواس خبرنگاران برای بســته شدن صفحات بســیار کمتر از وسواس مولفان کتاب های درســی اســت. به ما گفتند برخی مولفان حتی تا پاســی از شــب در بخش صفحه آرایی می مانند تا نوع قلم، اندازه حروف و اشــکال کتاب کاملا مطابق میل شان شود. با این همه وســواس باز هم کتاب های درسی که به دست دانش آموزان می رسد، آدم های زیادی به شــمایل هنری آنها نقد دارند و اشکالات زیبا شناختی به آن می گیرند. آنچه ما در «تور علمی ـ تجربی کتب درسی از تدوین تا توزیع» دیدیم، بخــش کوچکی از وقت، انرژی و ســرمایه ای بود که هر ســال صرف تهیه کتاب های درسی می شــود و در طول بازدید، من خبرنگار مدام به این فکر می کردم که در چرخه پرهزینه و وقتگیر تدوین کتاب ها، معلمان که در پیشانی تدریس و تفهیم مفاهیم ایستاده اند، چه نقشی دارند. معلم ها نقش دارند، نقش ندارند ســرنخ، حــرف معلمان معترض بــود؛ آنها که می گویند هم گروه هــای تالیف کتاب های درســی در انحصــار عده ای خاص اســت و هم معتقدند بخصوص پس از اســتقرار نظام 3 ـ 3 ـ 6 به پیشنهاد معلمان برای اصلاح و بازنگری در محتوای کتاب ها توجه نمی شود. جعفر خرازی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش و پژوهشگر درس ادبیات فارسی نیز حاضر شد در گفت وگو با ما این گلایه ها را بحق بداند؛ بخصوص در بخش بازنگری ها و اعمال اصلاحات. او البته جانب انصاف را رعایت کرد و توضیح داد که در شورای برنامه ریزی کتاب های درسی در کنار متخصصان هر رشــته، از تعدادی معلم هم استفاده می شود و در مرحله تولید محتوا نیز در برخی گروه های درســی که انعطاف دارند، از چند معلم نظرخواهی می شــود، اما او این وجه را غالب دانســت که تالیــف و طراحی کتاب ها در اختیار یک گروه خاص قرار دارد. این قضاوت البته موضوعی نیست که مورد تائیــد آمــوزش و پرورش باشــد، بلکه نکته ای اســت که همواره مسئولان سازمان پژوهش و برنامه ریــزی مقابلش جبهه گرفته و با قاطعیت مــردودش دانســته اند. حتــی در روز بازدیــد خبرنگاران از مراحل تدوین کتاب های درسی، لیدا نیک روش، مدیرکل چاپ و توزیع کتاب های درســی به ماگفت بخصوص از امسال کتاب ها پس از تالیف روی ســایت سازمان قرارمی گیرد تا معلمان درباره اش نظر بدهند. او کتاب ریاضی تازه تالیف امسال (پایه نهم) را هم مثال زد که هر صفحه از آن پس از تالیف روی سایت قرار گرفته و نظرات معلمان دربــاره تک تک صفحات آن جمع و با نظارت مولف اعمال شده است. امــا بایــد قبــول کــرد ایــن اتفــاق برای همــه کتاب هــای درســی رخ نمی دهد؛ حتی اعتــراض بســیاری از معلمان، محدود شــدن نظرخواهــی از آنها دراین مرحله نیســت، بلکه معلمان خواهان تدریس آزمایشــی کتاب های درســی و اعمــال اصلاحات پس از مشــخص شــدن نقــاط ضعف کتــاب هســتند. تدریس یک ســاله و آزمایشــی کتاب های درسی قبل از اســتقرار نظــام 3 ـ 3 ـ 6 و تبدیل ســال های تحصیل به دو شــش ســال روالی معمول بود، امــا از وقتی پایه ششــم ابتدایــی به وجود آمد و بــه دنبال آن هر ســال پایه ای جدیــد به وجود آمــد و نیاز به کتاب های تازه تالیف ایجاد شــد، این تدریس آزمایشــی حذف شده است. جعفر خرازی، کارشــناس مســائل آموزشــی نیز بر همین نکته دســت می گذارد و می گوید، با این کــه پیش نویــس کتاب های تــازه تالیف روی ســایت قــرار می گیرد و معلمان هــم درباره آن نظر می دهند، اما فقط عده ای خاص که افرادی شــناخته شــده اند یا روابطی ویژه دارند، شانس تاثیرگــذاری بر محتوای کتاب های درســی را پیدا می کنند. گرچه موضــع آموزش و پرورش درباره این انتقاد ها برایمان روشــن بود، اما ما باز هم موضوع را از حســین طلایی، معاون توسعه و پشــتیبانی ســازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی پیگیر شــدیم که پاسخ او در حد انتظار مــا بود. او گفت در چند ســال اخیر علاوه بر این کــه از تعدادی معلــم در گروه های برنامه ریزی درســی دعوت می کنیم، هنگام اعتبار بخشی نظری و عملی به کتاب های درســی نیز نظرات معلمان را جویا می شویم و حتی بعد از یک سال تدریس کتاب، پژوهشگاه آموزش و پرورش به صورت خوشــه ای تصادفی، جامعه ای نمونه از معلمان را انتخاب و نظرات آنها را درباره کتاب ها جمع آوری می کند. البته گرچه میان جمع آوری نظرات با اعمال نظرات در کتاب های درسی فاصله ای زیاد وجود دارد، امــا اگر معلمــان در فرآیند تدوین، اصلاح و ارتقای کیفی کتاب های درســی نقش دارند، این همه اعتراض از کجا آب می خورد ؟ آیا بهتر نیست ریشه یابی شود که چرا حرف غالب جامعه فرهنگی کشــور این است که به نظرات آنها بها داده نمی شود؟ society@jamejamonline.ir 14 4293 شماره شانزدهم سال 1394 تیر 7 یکشـــنبه 300011215 23004315 معلم ها کجای این چرخه ایستاده اند؟ کتاب های درسی؛ از تدوین تا چاپ

مهــر که بیایــد، 124 میلیون جلد کتاب درســی در 980 عنــوان در اختیار حدود 13 میلیون دانش آموز قرار می گیرد؛ کتاب هایی کــه همــه از فیلترهای ســخت و چند لایه آمــوزش و پرورش گذشــته اند و میلیاردها تومان صرف تولید آنها شده است. اگر قیمت پشــت جلد این 124 میلیون کتاب درسی را مبنای محاسبه قرار دهیم و میانگین قیمت ها را 1500 تومان در نظر بگیریم، ارزش ریالی این کتاب ها 186 میلیارد تومان می شود که البته مبلغی اســت که یارانه ای فراوان به آن اختصــاص یافته. در واقع این پول هزینه ای است که مردم می پردازند، نه پولی که دولت صرف تولید کتاب های درسی می کند. اگــر فقط مبالغی را کــه صرف پرداخت دســتمزد مولفان کتاب ها می شود محاسبه کنیم، بخشی از بزرگی سرمایه ای که برای تولید کتاب های درسی صرف می شود ظاهر می گردد. طبق اعلام حسین طلایی، معاون ســازمان پژوهش هر مولف بابت تالیف هر صفحه کتاب 25 هزار تومان دریافت می کند، پس اگر هر کتاب 100 صفحه داشــته باشد و این را اضافه کنیم که امســال 980 عنوان کتاب در کشور تولید شده و سپس این ارقام را درهم ضــرب کنیم، خواهیم دید که فقط دســتمزد مولفــان کتاب های درســی به 2 میلیارد و 450 میلیون تومان می رســد. (98 هزار صفحه کتــاب ضربدر 25 هزار تومان) این هزینه البته بســیار کمتر از پولی اســت کــه برای خرید و عمدتــا واردات کاغذ خرج می شــود و سوا از هزینه هایی است که چاپ کتاب نیاز دارد. این عددها البته همیشــه در آموزش و پرورش محرمانه نگه داشته می شود، ولی بــا کنار هم چیدن اطلاعاتــی که در اختیار داریم، می توانیم هزینه های دست کم کاغذ کتاب های درســی را تخمین بزنیم. آماری وجــود دارد که می گوید مصــرف کاغذ در ایران سالانه بیش از 650 هزار تن است که حدود 50 هزار تن آن برای چاپ کتاب های درسی مصرف می شود. البته چون قیمت هر تن کاغذ از سوی مسئولان سازمان پژوهش در اختیارمــان قــرار نگرفــت، نمی توانیم هزینــه خرید کاغذ بویــژه بودجه ای را که صرف کاغذهای وارداتی می شود محاسبه کنیم، ولی از حجــم مصرف در این بخش می تــوان هزینه های چند میلیارد تومانی را حدس زد. اما مقصود از این محاســبه ها ارائه یک پیشــنهاد اســت. اکنون آموزش و پرورش یک نســخه کتاب بــرای هــر درس تولید می کنــد کــه همه مــدارس در همــه نقاط کشــور با وجود همه تفاوت های فرهنگی و اجتماعی و البته تحصیلی مجبور به تدریس آن هستند؛ الگویی که هر سال دولت صدها میلیــارد تومان بــرای آن هزینــه می کند، اما شــاید بشــود بــه یــک روش جایگزین فکــر کــرد و آن دادن ســرفصل به معلمان و آزاد گذاشــتن آنهــا در تدویــن محتــوای آموزشــی اســت. در ایــن روش، آموزش و پرورش است که تعیین می کند دانش آموزان هــر پایه چه مطالبــی بیاموزنــد ، ولی این معلم اســت کــه منابع مورد نیــاز را مطابق ســرفصل های تعیین شده انتخاب می کند؛ مثل اتفاقی که در دانشــگاه ها رخ می دهد. حســین طلایی، معاون ســازمان پژوهش اما معتقد اســت این پیشــنهاد فعلا شدنی نیســت،چون ایــن انعطــاف در تدریس در ســند تحــول بنیادین آمــوزش و پرورش و نیز در برنامه درســی ملی دیده نشده است. البته اگر کتاب هاى درســى را به دو دســته حساسیت برانگیز مثل زبان وادبیات فارسی یا تعلیمات دینی و تاریخ و غیر حســاس مثل فیزیک، شــیمی، ریاضی و هندسه تقسیم کنیم . ایــن را که به طلایی گفتیم، توضیح داد این پیشنهاد قابل بررسی است و اگر در اسناد بالادستی دیده شود قابل اجراست، ولی قبل از آن باید سیســتم های ارزشیابی (برگزاری امتحــان و نمره دهی) نیــز تغییر کند، بویژه در درس هایی کــه امتحان های هماهنگ استانی یا کشوری دارند. جعفر خرازی، کارشناس مسائل آموزش و پــرورش نیز این موضوع را قابل بررســی می دانــد (گرچه به ناتوانی برخی معلمان در اجــرای این روش نیز بــاور دارد)، ولی چون معتقد است در بدنه آموزش و پرورش چنین انعطافــی وجود ندارد، پیشــنهادی دیگر را مطرح کرد. او معتقــد اســت اگــر کتاب هــای درســی بــه جــای تــک تالیفــی، چند تالیفی باشــند و مثلا برای هر درس دو، سه یا چهار کتاب وجود داشته باشد، معلمان از بیــن این کتاب ها یکی را انتخاب می کنند و دیگر همگان مجبور به خواندن متن های مورد نظر یک مولف نیستند. جـــا معـه

ارسال نظر

Image CAPTCHA