روایتی از جنگ تحمیلی در پایان سومین روز جشنواره بین المللی فیلم رشد



سومین روز از پنجاهمین جشنواره بین‌المللی فیلم رشد امروز دوشنبه 28 بهمن ماه با نمایش سه اثر ایرانی در بخش مستند و برگزاری جلسه نقد و بررسی برای علاقمندان به پایان رسید.

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، در ابتدای این وبینار، فیلم «کاک ایرج» ساخته جمشید فرجوند به مدت 20 دقیقه نمایش داده شد.

 سپس اثر «آخرین شعر یرموک» به کارگردانی کیومرث محمد چناری به مدت 4 دقیقه برای حاضران در وبنیار، نمایش داده شد.

در ادامه این برنامه، فیلم «سارو» به کارگردانی محمد عبداللهی به مدت 20 دقیقه پخش شد.

کیومرث محمد چناری، کارگردان فیلم «آخرین شعر یرموک»، در ادامه این جلسه، درباره ایده ساخت این اثر، گفت: من طرحی را به مستند حقیقت ارائه کردم که پذیرفته شد و وقتی که به سوریه رفتم، اطرافیان شهر یرموک را به من معرفی کردند. این شهر یک میلیون نفری بعد از حمله داعش کاملا ویرانه شده است. در همین مسیر و طی جست و جویی که داشتم، کودکانی را دیدم، که در حال کار کردن و جمع آوری، آهن، خمپاره، مس و ... بودند.

او ادامه داد: پس از آن، من بر مبنای طرحی که در ذهنم داشتم، در شهر آن مدرسه ویرانه را دیدم و توانستم تعدادی از کودکانی که در این رویداد حضور داشتند را ببینم اما هیچ کدام نظیر این دختر بچه که در شهر دیگری مشغول تحصیل شده بود، روایتی اینچنین تاثیرگذار نداشتند. این دختربچه، وقتی اولین بار، خاطره خود را نقل کرد، مرا تحت تاثیر قرار داد.

این کارگردان افزود: این دختربچه به دلیل اتفاقی که رخ داده بود، دچار افسردگی بود و من پس از تلاش و صحبت‌هایی که با او کردم، توانستم او و پدرش را برای حضور در این کار راضی کنم. نکته دیگر این بود که من کل قاب را در این اثر حفظ کردم، زیرا دوست داشتم تمام آن حس و حال موجود را به مخاطب نشان دهم. در واقع ما نتوانستیم در هیچ کجای این فضا، کات بزنیم زیرا همه چیز بسیار گویا بود.

چناری گفت: من اهل خوزستان هستم و تمام کودکی خود را در جنگ گذراندم. در اندیمشک ما زیر چادر درس می‌خواندیم بنابراین جنگ هرگز از ذهن من خارج نمی‌شود، به همین خاطر چند کار ضد جنگ دارم و معتقدم، جنگ در هر کجای دنیا که باشد، بد و زننده است زیرا اولین کسانی که در جنگ آسیب می‌بینند کودکان و زنان هستند.

این کارگردان ادامه داد: مهم نیست که این جنگ از سوی داعش، طالبان یا ... شکل گرفته است. من در این اثر سعی کردم که بگویم، موشک از سمت هر کسی که باشد، می‌تواند یک روز خوب کودکان را به تلخ‌ترین روز زندگی آنها تبدیل کند تا جایی که این فاجعه هرگز از ذهن آنها خارج نشود به همین خاطر خودم را اصلا درگیر داعش و جغرافیا نکردم زیرا جهان بینی اصلی فیلم صرفا بر شکل زشت جنگ بود.

چناری، درباره فضای شکل گیری این اثر، بیان کرد: ظاهرا قبل از این حمله، نیروهای داعش، شش ماه در نزدیکی این شهر، اسکان می‌یابند و هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد اما بعد از اینکه مردم، کاملا به حضور آن‌ها عادت کردند، حمله انجام شد.

کامبیز رحمانی فر، طراح تیتراژ این اثر نیز، درباره کار اجرایی در این اثر، گفت: در این اثر، با جهانی از جنگ مواجه هستیم که اشاره به نقطه مکانی خاص ندارد. درست است که جنگ در سوریه است اما ما سعی نداشتیم که مکان جغرافیایی را پررنگ کنیم زیرا این رویداد ممکن است در هر نقطه از جهان رخ دهد. در این نقطه ما چندان با مقوله تیتراژ مواجه نیستم و سعی داشتیم که به اثر لطمه وارد نشود بنابراین کاملا با نظر کارگردان پیش رفتیم.

غلامی، مجری و کارشناس این برنامه، نیز در این بخش، بیان کرد: چیزی که دختر بچه در قسمت پایانی داستان روی تخته سیاه می‌نویسد، چیست؟

چناری گفت: این ایده متعلق به خود دخترک بود. زمانی که فیلمبرداری می‌کردیم، به دلیل مرور خاطرات، حال او بسیار بد بود، بنابراین وقتی از من درخواست کرد که بر روی تخته چیزی بنویسد، من تنها از او خواستم که اجازه دهد که قاب را ببندم و شکل دهم. او در این سکانس، داخل قلبی که کشید، نام مدرسه را نوشت.

او در بخش پایانی گفت: شرایط کنونی و مشکلاتی که در این عرصه به واسطه کرونا، شکل گرفته، واقعا کار در جشنواره و رویدادهای اینچنینی را سخت کرده و این جای تشکر ویژه از یکایک دست اندر کاران این برنامه دارد.

ارسال نظر

Image CAPTCHA