عملیاتی شدن اسناد تحول بنیادین، مشکل گشای بسیاری از چالشهای آموزش و پرورش در دوران کرونا و پساکرونا؛ با تمرکز بر مولفه خانواده به عنوان دستیار معلمان می باشد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، پاندمی کووید19 از اواخر سال 1398 تاکنون، نظام آموزشی تربیتی جمهوری اسلامی ایران را همچون دیگر کشورها تحت تاثیر قرار داده و به نوعی اکثر مؤلفه های مؤثر در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان را نیازمند بازنگری جدی قرار داده است. با بررسی مقالات و گزارشهای داخلی و خارجی و خصوصاً مصاحبه و گفتوگو با مدیران مدارس و معلمان و کارشناسان نزدیک به مدرسه و محیط اجرا میتوان مؤلفه ها و عناصر و همچنین پیامدهای فرصت ساز و نقاط منفی این ماجرا را احصا کرد که از جمله آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
تغییرات در نظام آموزشی تربیتی
- تغییر ماهیتی و ماموریتی بعضی از عناصر برنامههای درسی (محیط یادگیری، زمان آموزش رسمی حضوری، شایستگی های مربیان و معلمان، ...)
- تغییر نقش معلمان، دانش آموزان و خانواده ها در فرایند یاددهی یادگیری
- مسئولیت بیشتر اولیا به عنوان دستیار معلم از یک سو و از سوی دیگر تداخل نقش ولی با معلم
- عدم حضور دانش آموزان و معلمان در مدرسه و تغییر فضای آموزشی از مدرسه به خانه
- مجهز نبودن بعضی از معلمان و دانش آموزان برای ایفای نقش مؤثر در آموزش از راه دور (آموزش آنلاین)
- گسترش شکاف آموزشی و کاهش بیشتر عدالت آموزشی متأثر از دسترسی به فناوری ها، مهارتهای معلمان و دانشآموزان و...
- نحوه و میزان تعامل بین معلمان و دانش آموزان و همچنین دانش آموزان با یکدیگر
- تغییر در ابزارها و رسانه های آموزشی به سمت آموزش های الکترونیکی و محوریت فضای مجازی
- مناسب نبودن ابزارها و بستر تعامل الکترونیکی موجود در جهت آموزش آنلاین
- افزایش مسئولیتهای حرفه ای مدیران و دیگر عوامل تربیتی
- عدم تناسب مواد و رسانه های آموزشی و تربیتی حضوری جهت بهره برداری در آموزش آنلاین
- ...
این تغییرات فرصتها و تهدیدهایی(ضعف ها) را برای نظام آموزشی تربیت خصوصاً از منظر برنامه ریزی درسی ایجاد نموده است که در ادامه به بخشی از آنها اشاره شده است:
فرصتها
- افزایش کارآمدی، مهارت، اعتماد به نفس و اختیار عمل مدیران مدارس در برنامهریزی و اجرای برنامههای درسی
- گسترش بهرهمندی از فناوری در غلبه بر محدودیت های اجرای برنامههای درسی
- ابتکار عمل تعدادی از معلمان در ارائه برنامههای درسی و تولید محتوا در فضای مجازی
- افزایش مهارتهای تولید محتوای الکترونیکی و یادگیری مستقل دانشآموزان در فضای مجازی
- آگاهی بیشتر والدین از مسائل تعلیم و تربیت به معنای عام و اجرای برنامههای درسی به طور خاص(شناخت ویژگیها، تواناییها، علائق، و نیازهای فرزندان، پیچیدگیهای فرایند یاددهی یادگیری، نیاز به مشارکت در تعیین موضوعات برنامههای درسی و زمان آموزش و ...)
- توسعه فرهنگ به اشتراکگذاری تجربیات، ابتکارات و تولیدات در بین معلمان، مدیران، دانشآموزان و والدین
- آشکارترشدن نابرابری آموزشی بین مناطق آموزشی برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار
- و ...
آثار و تبعات منفی بیماری کرونا
- ناتوانی برخی از دانشآموزان در یادگیری مستقل و خود راهبری برای بهرهمندی از آموزشهای مجازی
- افت مهارتهای اجتماعی و عاطفی دانشآموزان (تعامل با همسالان در یادگیری و همدلی ایجاد شده در این تعامل و از طرفی تعامل با معلمان ...)
- تشدید اختلالات روانی و رفتاری مانند اضطراب، افسردگی، بیش فعالی، خشونت و پرخاشگری، ناسازگاری و ...
- ترس از عقبماندگی و افت تحصیلی فرزندان، رودر رویی بیش از اندازه والدین با دانشآموزان در طی شبانه روز و پیامدهای آن، از جمله به کارگیری روشهای تنبیه نامناسب و در نتیجه افزایش احساس ناامنی در فرزندشان
- پررنگتر شدن نقش و مسئولیت خانواده نسبت به معلم، خصوصاً در دوره ابتدایی و ضعف مهارتهای خانوادهها برای هدایت و نظارت بر آموزش مجازی
- نمایان شدن ناکارآمدی نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی تربیتی
- افزایش نابرابری آموزشی بین مناطق آموزشی برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار
- و ...
راهبردهای اجرایی مبتنی بر این تحلیل
با نگاه به پیامدهای مثبت و منفی آموزش در شرایط کووید 19 و چشم داشت به وضعیت مطلوب، لازم است جهت استمرار و ارتقای دستاوردهای مثبت و رفع یا کاهش آثار منفی تصمیماتی اتخاذ و اقداماتی انجام شود. این اقدامات شامل موارد ذیل است:
1- ارتقای شایستگیهای مدیران و افزایش اختیارات آنها
2- توانمندسازی معلمان در آموزش و تولید محتوای الکترونیکی
3- بازنگری برنامههای درسی دانشآموزان از منظر آموزشهای ترکیبی (بازنگری اهداف، محتوا، ..)
4- تجهیز مدارس و فضاهای آموزشی برای تسهیل آموزش الکترونیکی بویژه مناطق محروم
5- توسعه فرهنگ و مهارتهای خانوادهها برای مشارکت در اجرای برنامههای درسی در آموزش های ترکیبی
6- بازنگری مقررات و آیین نامهها در جهت افزایش بهرهمندی از آموزش ترکیبی، مقررات حضور در فضای مجازی و ...
7- فرهنگسازی در راستای حضور در فضای مجازی و افزایش سواد اطلاعاتی و رسانهای و ...
8-طراحی نرمافزار مناسب ارائه آموزشهای الکترونیکی و مجازی
...
برای تحقق و اجرایی نمودن این راهبردها راه چاره چیست؟ آیا باید به فکر آموزش و پرورشی جدید و نوینِ تمدنساز دیگری (فراتر از آنچه در اسناد تحول بنیادین ترسیم شده است) بود؟ آیا آنچه در اسناد تحول بنیادین آمده است، پاسخگوی نیاز آموزش و پرورش امروز کشور نبوده و بایستی به فکر چرخش جدید و تحولی نوین بود؟
به نظر نگارنده اینکه در آموزش و پرورش امروز جمهوری اسلامی ایران مشکلاتی وجود دارد بخش مهمی از آن به عملیاتی نشدن اسناد تحول بنیادین بر می گردد. اگرچه آموزش و پرورش دوران کرونا و پساکرونا مساله ها و چالش های جدیدی را ایجاد کرده است، ولی اصل ماجرا نقصان در اجرا نشدن اسناد تحول بنیادین است. ضروری است با بهره مندی از فرصتهای ایجاد شده در این دوران، نظر مسئولان ارشد نظام را به همراستایی (حمایت معنوی و مادی و...) جهت استقرار آموزش و پرورش تمدن ساز مبتنی بر اسناد تحول بنیادین جلب نمود. چرا که با پیادهسازی اسناد تحول بنیادین در آموزش و پرورش و چشاندن آثار و مزایای آن به مدرسه، کلاس درس و دانشآموزان، بسیاری از آسیب های موجود در نظام آموزشی تربیتی برطرف خواهد شد.
برای تبیین بهتر بحث، روی یکی از مولفه های تاثیرگذار در تربیت دانش آموزان به نام خانواده تمرکز نموده و نمایان خواهد شد که نسخه درمان، اجرایی شدن اسناد تحول بنیادین است. چرا که در اسناد تحول بنیادین به نقش و جایگاه این مولفه در تربیت دانش آموزان از ابعاد مختلف به صورت بسیار جامع و کامل پرداخته شده است، ولی بعد از گذشت ده سال از تصویب و ابلاغ این اسناد، هنوز آنطور که باید و شاید، آثاری تحولی آن را در عرصه عمل مشاهده نمی شود.
در سند « مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران » چهار رکن اصلی تربیت شامل حکومت، خانواده، رسانه و نهادهای غیردولتی بیان شده است و تاکید دارد که بایستی نظام تعلیم و تربیت از خانوادهها برای مشارکت گسترده در تربیت فرزندان خود حمایت و پشتیبانی نماید. در این سند در بخش ویژگیهای مراحل تربیت در چهار دوره تحصیلی، به ویژه دوره اول و دوم ابتدایی، بر ارتباط خانواده با مدرسه در زمینۀ تحقق بخشیدن به اهداف تربیت تاکید بسیار شده است. از جمله در بخش ویژگیهای دوره اول ابتدایی آمده است: «توجه به محوریت نقش خانواده در تدوین و اجرای برنامه های تربیتی و وجود ارتباط و هماهنگی کامل میان عوامل و نهادهای تربیت رسمی و غیر رسمی ضروری است». همچنین در زمینۀ ویژگیهای دوره دوم اشاره دارد که: «وجود هماهنگی و همسویی رابطه میان خانواده، مدرسه و سایر نهادهای سهیم برای تدارک تجربیات غنی و متنوع فردی و گروهی در داخل و خارج از محیط مدرسه»(شورای عالی انقلاب فرهنگی، 157:1390). همچنین در این سند، گزارههای قابل توجهی در رابطه با نقش خانواده در تعلیم و تربیت وجود دارد. از جمله اینکه: «حقِ بر تربیت دو جنبة فردی و اجتماعی دارد. در جنبة فردی تربیت، فرد و خانواده صاحب حق و تکلیفاند. لذا به طور کلی مسئولیت اولیه و اصلی تربیت کودکان با والدین است و دولت نقش مکمل و ناظر را به عهده دارد. ولی ایفای جنبة اجتماعی حق بر تربیت باید با مسئولیت ارکان تربیت و همة نهادهای سهیم صورت پذیرد که در تربیت رسمی مسئولیت اصلی به عهدة حاکمیت است و والدین نقش مکمل و ناظر را دارند (شورای عالی انقلاب فرهنگی، 214:1390؛ به نقل از مظاهری، 1396). لذا مشارکت خانواده در مراحل برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی شامل طراحی، تدوین، اجرا و ارزشیابی، مورد توجه بوده است و فقدان این تعامل و ارتباط، منجر به عقیم ماندن برنامه های درسی خواهد شد.
ضمن اینکه بر ضرورت وحدت بین تربیت رسمی و تربیت غیررسمی، خصوصاً نقش کلیدی خانواده در به سرانجام رسیدن غایت و هدف کلی تربیت و لزوم هماهنگی و همیاری آنها در دستیابی به اهداف و شایستگیهای لازم نیز تاکید شده است (شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1390). خلاصه کلام آنکه با پژوهشی که نگارنده در موضوع نقش خانواده در برنامه ریزی درسی انجام داد و در فصلنامه علمی پژوهشی خانواده و پژوهش ( بهار1396) به چاپ رسید، مشخص شد در بیش از 50 گزاره کلیدی این اسناد بر جایگاه و نقش موثر خانواده در مدرسه به صورت کلی، اشاره داشته است.
از طرف دیگر در مطالعات و پژوهش های دیگر کشورها نیز بر ضرورت مشارکت خانواده ها در نظام آموزشی و خصوصاً مراحل برنامه ریزی درسی تاکید شده است.
بررسیها حاکی از آن است که والدین باید به منظور بهبود پیشرفتها، در مورد استراتژیهای خاص که نیاز دانشآموز را در هنگام کمک به تکلیف منزل برآورده میکنند، بهتر مطلع شوند (روئل اریس، 2015) همچنین مشارکت والدین بر موفقیت تحصیلی دانشآموزان تأثیر مثبت میگذارد. تحقیقات تأیید میکند: مشارکت والدین در یادگیری فرزندان برای موفقیت در مدرسه ضروری است. پس از شروع مدرسه نیز، خانواده اولین جایی است که بچهها در آن پرورش مییابند و 70 درصد از ساعات بیداری خود را (از جمله آخر هفتهها و تعطیلات) خارج از مدرسه میگذرانند. اگرچه تحقیقات نشان میدهد مشارکت والدین به طور قابل توجهی در پیشرفت مدرسه کودکان تأثیر میگذارد، اما مهم درک این مسأله است که کدام جنبههای مشارکت والدین بسیار مهماند (لاوسون، 2015). همچنین مطالعات بوند(2019) نشان داد، درگیری و مشارکت والدین با یادگیری کودکان، به شدت بر پیشرفت، تعامل، انگیزه و کامل کردن مدرسه دانشآموزان خصوصاً در دوره تحصیلی ابتدایی اثر میگذارد (بوند، 2019). نظریههای مطرح شده توسط مطالعات متعدد نیز نشان داده است که همکاری خوب بین مدارس، خانه و جامعه میتواند منجر به پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و همچنین اصلاحات در آموزش شود. برای انطباق با نظام پشتیبانی یکپارچه از دانشآموزان خود، مدارس نیاز به ایجاد مشارکت با والدین و توسعه مسئولیت متقابل در مورد موفقیت کودکان در نظام آموزشی دارند. به این ترتیب، میزان اشتیاق والدین افزایش مییابد، تلاش والدین برای حمایت از مدارس تشویق میشود و آنها مستقیماً تأثیر مثبتی بر یک نظام آموزشی موفق دارند.
برای تبیین بیشتر موضوع در راستای مشارکت خانواده در نظام آموزشی و سطوح آن، شش عامل فرزندپروری، گفتوگو، همیاری داوطلبانه، یاددهی در خانه، تصمیمگیری و همکاری با جامعه، مطرح شده است(دورشیک، 2017)، که در ادامه تبیین شده اند:
مدل های مشارکت و درگیری والدین
1- فرزندپروری[1] - شامل تمام فعالیت هایی است که والدین برای آنکه فرزندانشان کودکانی شاد و سالم و دانشآموزانی توانمند شوند، انجام می دهند. بر خلاف معلمان، که تأثیر آنها بر کودک نسبتاً محدود است، والدین تعهد مادام العمر خود را نسبت به فرزندانشان حفظ میکنند. فعالیتهایی که از این نوع مشارکت پشتیبانی میکنند ارائه اطلاعات مربوط به رشد، سلامتی، ایمنی یا شرایط خانه به والدین است که می تواند یادگیری دانشآموزان را پشتیبانی کند. شامل: آموزش والدین و دورههای دیگر آموزش برای والدین، برنامههای حمایت از خانواده برای کمک به خانوادهها با بهداشت، تغذیه و سایر خدمات، بازدید از خانه در نقاط انتقال به دبستان، متوسطه اول (راهنمایی) و متوسطه دوم.
2- برقراری ارتباط[2]: خانوادهها و مدارس به چندین روش با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. مدارس درباره وقایع مهم و فعالیتها یادداشت ها و آگهیها/ بروشورهای خانگی ارسال میکنند، والدین اطلاعاتی درباره سلامتی و سوابق آموزشی فرزندشان به معلمان ارائه میکنند. وب سایت مدرسه راهی دیگر برای برقراری ارتباط با والدین و خانواده هااست؛ شامل: همایش ها با هر خانواده حداقل یک بار در سال، مترجمان زبان برای کمک به خانوادهها در صورت لزوم، جدولی منظم ازاطلاعیهها، یادداشتهای مفید، تلفن تماسها، خبرنامهها و سایر ارتباطات.
3- همیاری داوطلبانه[3]: درخواستهایی برای جذب و سازماندهی کمک و پشتیبانی والدین از برنامههای مدرسه و فعالیتهای دانشآموزان. در این مورد سه راه اساسی برای افراد داوطلب آموزش وجود دارد. اول، آنها ممکن است داوطلب شوند تا در مدرسه یا کلاس با کمک به معلمان و مدیران به عنوان مربی یا دستیار. کمک کنند. دوم، آنها ممکن است داوطلب شوند تا برای مدرسهک ارهایی مانند جمعآوری کمک مالی برای یک رویداد یا ارتقای مدرسه در جامعه انجام دهند. سرانجام، آنها ممکن است داوطلب شوند به عنوان عضوی از مخاطبان، در برنامهها یا ارائههای مدرسه شرکت کنند. شامل: برنامه داوطلبانه مدرسه یا کلاس برای کمک به معلمان، مدیران، دانش آموزان، و سایر والدین، اتاق والدین یا مرکز خانواده برای داوطلبان، جلسات و منابع خانواده ها، بررسی کارت پستال سالانه برای شناسایی همه استعدادهای موجود، زمان ها و مکان های داوطلبان.
4- یادگیری در خانه[4] - مربوط به ارائه ایده و اطلاعات به والدین است در مورد اینکه چگونه آنها می توانند به بهترین وجه در انجام تکالیف و برنامههای درسی به فرزندان خود کمک کنند. کمک والدین به فرزندان خود در انجام تکالیف یا بردن آنها به موزه، نمونههایی از این نوع درگیری است. این فعالیتها یک خانواده مدرسهمدار به وجود میآورد و والدین را ترغیب میکند با برنامه درسی مدرسه تعامل داشته باشند. فعالیتهایی برای تشویق یادگیری در خانه اطلاعاتی در مورد کاری که کودکان در کلاس انجام می دهند و چگونگی کمک به آنها در انجام تکالیف را به والدین ارائه میدهد شامل: اطلاعات برای خانواده ها در مورد مهارتهای مورد نیاز دانش آموزان در هر درس در هر پایه، اطلاعات در مورد اصول و سیاست های مرتبط با تکالیف و چگونگی نظارت و بحث در مورد کار مدرسه در خانه، و همچنین مشارکت خانواده در تعیین اهداف هر ساله دانشآموز و برنامه ریزی برای دانشگاه یا کار.
5- تصمیم گیری[5] - به نقش والدین در تصمیمگیری های مدرسه و به رهبران و نمایندگان والدین مربوط میشود. والدین با عضویت در شورای مدارس یا سازمانهایی مانند انجمن اولیا و مربیان در تصمیمگیریهای مدرسه شرکت می کنند. دیگر فعالیت ها در تصمیم گیری شامل به عهده گرفتن نقش های رهبری است که شامل انتشار اطلاعات به والدین دیگر، ارتباط یا سایر سازمانهای والدین، شوراهای مشورتی یا کمیتههای رهبری و مشارکت والدین، شبکههایی برای ارتباط همه خانواده ها از طریق نمایندگان والدین است.
6- همکاری با جامعه[6] - مربوط به شناسایی و تلفیق خدمات و منابع جوامع برای حمایت و تقویت مدارس، دانش آموزان و خانواده های آنها است. شامل: اطلاعات برای دانشآموزان و خانوادههای آنها دربارة سلامت جامعه، حمایت های فرهنگی، تفریحی، اجتماعی و موارد دیگر برنامهها / خدمات، اطلاعات مربوط به فعالیتهای جامعه که به یادگیری مهارت ها و استعدادها پیوند دارند، از جمله برنامههای تابستانی برای دانشآموزان.
هر یک از این شش عامل میتواند نتایج مختلفی را برای دانشآموزان، والدین، شیوه های تدریس و جو مدرسه داشته باشد. علاوه بر این، هر عامل شامل بسیاری از شیوه های مختلف مشارکت است. همچنین هر عامل چالشهایی را به وجود می آورد تا همه خانواده ها را درگیر کند و این چالشها باید برآورده شوند. همچنین شش مدل دیگر مشارکت والدین (مدل محافظتگر، مدل خبرگی، مدل انتقال، مدل غنیسازی برنامۀدرسی، مدل مصرفکننده و مدل مشارکت) از مدلهایی است که تا کنون در رابطه با مشارکت والدین شناسایی شدهاند؛ که البته ارائه توضیحات آنها در این مقاله نمیگنجد.
اینها نتایج بخشی از پژوهشهای مرتبط با نقش خانواده در برنامه های درسی و آموزشی است که خصوصاً در همین یکی دو سال گذشته مورد بررسی قرار گرفته است.
نتیجه اینکه اگر می بینیم در دوران بیماری کرونا و پساکرونا، بخشی از محیط یادگیری از مدرسه به خانه منتقل شده و با وجود امکانات و ابزارهای محدود آموزش الکترونیکی، خانوادهها نقشی پررنگتر از گذشته و مسئولیتی حساستر پیدا کردند، این اتفاق جدیدی نیست که قبلا به آن فکر نشده باشد، بلکه قبلاً جایگاه و اهمیت نقش خانواده، حتی قویتر از این در اسناد تحول بنیادین بیان شده است، و مرحله عملیاتی شدن آنها باقی مانده است. لذا بر مسئولان نظام تعلیم و تربیت کشور است که برای آماده سازی و همراهی خانوادهها در آموزشهای همسو با نظام تربیت رسمی، تلاش نمایند. در این خصوص محورهای زیر برای مشارکت خانواده ها احصا شده است:
نقش خانواده در طراحی و تدوین برنامه درسی
- خانواده به عنوان سیاست گذار، شامل: مشارکت در نیازسنجی و شناسایی علائق دانش آموزان و روزآمدسازی مستمر آن؛
- خانواده به عنوان مشارکت کننده در نقد و بررسی اجزای بسته تربیت و یادگیری و اعلام نقاط قوت و ضعف آن؛
- خانواده به عنوان تعیین کننده بخشی از اهداف برنامه بوم؛
- خانواده به عنوان شریک راهبردی تیم طراحی و تدوین برنامه درسی
- خانواده به عنوان طراح و تدوین کننده قسمتی از بخش غیرتجویزی برنامه درسی
نقش خانواده در اجرای برنامه درسی
- خانواده به عنوان حمایت کننده، شامل: حمایت عاطفی، مشاورهای، ترویجی وتوسعهای و......
- خانواده به عنوان یادگیرنده، شامل: آشنایی با اهداف و محتوای برنامه درسی و روشهای مؤثر یاددهی یادگیری، یادگیری نحوه نظارت بر فرایند تحصیلی تربیتی فرزندان/ ارتقای نگرش خانواده به سبک زندگی و....
- خانواده به عنوان مشارکت کننده، شامل: تسهیل یادگیری، مشارکت صحیح در انجام تکالیف، مشارکت در فراهمآوردن فرصتهای یادگیری در موقعیتهای واقعی زندگی[7] در راستای تهیه محتوا، تحقق اهداف برنامه درسی، کمک در طراحی محیط یادگیری(مدرسه، خانه ...)[8]، مشارکت در انتخاب و اجرای روش های یادگیرییاددهی و....
نقش خانواده در ارزشیابی برنامه درسی
- نقش خانواده در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی تربیتی یادگیرنده؛ ( والدین سنجی، نحوه بازخورد دادن به دانش آموزان، فعالیتهای ارزشیابی موجود در بسته تربیت و یادگیری و...)
- نقش خانواده در ارزیابی اثربخشی برنامه درسی متناسب با اهداف (شایستگی های) حوزه تربیت و یادگیری؛
خلاصه کلام آنکه، چیزی که در این راستا از اهمیت بالایی برخوردار است اینکه، درگیری و مشارکت والدین باید بخشی از یک استراتژی گستردهتر یادگیری و توسعه پشتیبانی مکمل، به صورت یک تلاش نظاممند پشتیبانی شده با اقدام مشترک همه ذینفعان باشد. پیشنهاد میشود نظام آموزشی تربیتی جمهوری اسلامی ایران زمینه سازی برای مشارکت خانواده ها در محورهای سهگانة فوق را در دستور کار خود قرار دهد و در این زمینه فرهنگسازی، اطلاعرسانی و برنامهریزی مناسب هم برای مسئولان نظام تربیت رسمی از معلمان و مدیران مدارس تا مدیران و کارشناسان حوزه ستادی و هم برای خانوادهها انجام پذیرد.
منابع
- شورای عالی انقلاب فرهنگی(1390). سند تحول بنیادین آموزش و پرورش. تهران: شورای عالی آموزش و پرورش.
- شورای عالی انقلاب فرهنگی(1390). مبانی نظری تحول بنیادین در تعلیم و تربیت رسمی و عمومی، تهران: شورای عالی آموزش و پرورش.
- شورای عالی آموزش و پرورش(1391). برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی.
- مظاهری حسن، (1395). الگوی طراحی برنامه درسی ابتدایی شایستگی محور مبتنی بر اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش. دانشگاه آزاد اسلامی. رساله دکتری.
- مظاهری حسن، موسی پور، نعمت الله، ناطقی، فائزه(1396). نقش خانواده در برنامه درسی، فصلنامه علمی پژوهشی خانواده و مدرسه، شماره34، ص 5-25.
- Asadul Islam. Parental Involvement in Education: Evidence from Field Experiments in Developing Countries (Monash Business School, Department of Economics,(2017).
- Đurišić, Maša. Parental Involvement as a Important Factor for Successful Education (2017).
- Newman ,Max Antony. Curriculum orientations and their role in parental involvement among immigrant parents (2019).
- Lojain, Ibrahim. Parental Involvement in Early Childhood Literacy: International Programs & Egyptian Experiences (2016).
- Roel Aries. Parental homework involvement improves test scores? A review of the literature (2015).
- Lawson, Sarah. Finding the Most Meaningful Forms of Parental Involvement: A Synthesis of Meta-Analyses (2015).
- Bond, Melissa. Flipped learning and parent engagement in secondary schools: A South Australian case study (2019).
- Skaliotis, Eleni. Changes in parental involvement in secondary education: an exploration study using the longitudinal study of young people in England (2009).
[1] . Parenting
[2] .Communicating
[3] . Volunteering
[4] . Learning at home
[5] . Decision making
[6] . Collaborating with the community
[7] . در هنگام خرید برای تحقق اهداف ریاضی هم کار کند. هنگام اردو رفتن، حفظ محیط زیست...
[8] . در داخل مدرسه از جمله کمک به معلم برای ساختن وسیله، در هفته مشاغل شغل خود را معرفی کند.
فایل کامل این محتوا پیوست می باشد.
ارسال نظر