بصیرت در عوامل تغییر ؛
نگاه مدیریت تغییر و تحول در مدرسه، به فرایند نهاد مدرسه است. یعنی از نگاه سنتی دروندادمدار به رویکرد فرایندمدار میل دارد. مدیران باور کنند که ایجاد تغییرات، مستلزم رویکرد فرایندمدار است. اولین قدم برای تحول، درک نیاز به تغییر است. قدم دوم بصیرت در خصوص عوامل تغییر است و تلاشی که برای رسیدن به آن باید صورت بگیرد.
برخی از مشکلات با افزایش امکانات و منابع فیزیکی و انسانی هم حل نمیشوند؛ مگر آنکه بینش و جهت فکری و کاری عوض شود و این امر به وسعت یافتن بینش مدیران نیاز دارد. برای مثال، وقتی روشی با وجود حمایتهای فیزیکی و معنوی به نتیجه نمیرسد، باید آن را تغییر داد. تمرکز اختیارات، آن هم در سازمانهای آموزشی، معطوف به نتیجه نخواهد شد، لذا باید از آن پرهیز کرد، یا زمانی که دانشآموزان نسبت به روشهای سنتی و غیرفعال تدریس عکسالعمل منفی نشان میدهند، نباید به ادامة آنها اصرار کرد. بلکه باید آنها را تغییر داد و روشهای فعال و مشارکتی را استفاده کرد.
مدیر مدرسهای نقل میکند:
«پیگیریهای من برای گرفتن یک معاون بیشتر برای مدرسهام از سوی منطقة آموزشی، به جایی نرسید. مجبور شدم با یک معاون بیش از 250 نفر دانشآموز را در یک مدرسه اداره کنم. لذا تصمیم گرفتم با مشارکت معلمان و دانشآموزان گروههای انتظامات و همیاری را در مدرسه ایجاد کنم؛ بهطوری که معلمان قبل از دانشآموزان وارد کلاس شوند و بعد از آنان کلاس را ترک کنند. دانشآموزان نیز در قالب گروههای همیاری زیر نظر معاون مدرسه در ادارة مدرسه کمک کنند.»
مدیر دیگری، وضع مشابهی را در مورد نیروهای خدمتگزار (خدمات عمومی) مدرسه اعمال کرد و موفق شد با کمک دانشآموزان کمبود خدمتگزار را در مدرسه حل کند.
بنابراین، وقتی در موقعیت یا شرایطی خاص، موفق به افزایش ظرفیت در ورودیهای مدرسه نمیشویم، تصمیم بگیریم روشها را بهبود ببخشیم. ایجاد چنین موقعیتهایی نیازمند بصیرت و بینش بیشتر در مدیران است.
ارسال نظر