درود بر شما دوست عزیز و احیانا همکار محترم.
از محتوای مقاله شما به درستی نفهمیدم منظورتان قناعت وصرفه جویی و مدیریت درآمد، می باشد یا فعالیت مضاعف و رقابت در بر گزاری کلاسهای آزاد، به هر حال بیشتر به فرا فکنی نزدیک بود. چرا که نیت اول یعنی قناعت آنقدر نخ نما و مندرس است که نیازی به شکافتن و طرح مسئله ندارد، اما نیت دوم، یعنی: شهرت یک معلم با شرافت، با توان محدود و ساعت کار موظف و حقوق معین، آیا منتهی به ثروت می شود؟ و اگر تعداد انگشت شمار بیزینس من با عقل معاش ویژه، مد نظر شماست، مقایسه و به رخ کشیدن آنان با قشر اکثریت و زحمت کش فرهنگی، بخصوص در نقاط محروم این سر زمین کاری ناجوانمردانه و غیر حرفه ای است. در جامعه ما انتظار عمومی بر آموزش رایگان است، لذا خانواده ها ایثار و فدا کاری را وظیفه انسانی یک معلم می دانند، و به طور کلی تمایل معلم به تدریس خصوصی، تنفر بر انگیز است و قبول و پرداخت خانواده ها از سر نا چاریست.علی ایحال برخورد ایده آلیستی و سابجکتیویکال شما با موضوعی چنین واقعی و ملموس در جامعه برای بنده جای تعجب وبسی شگفتی بود.حمید حمیدی معلمی با 25 سال سابقه تدریس در مناطق مختلف ایران از محروم تا مرفه ترینین مناطق تهران
درود بر شما دوست عزیز و