سند تحول بنیادین و سند 2030 دوسند رقیب یا موازی نیستند
تاریخ 23 فروردين, 1396 - 08:14.
سند تحول بنیادین، حاصل یک دغدغه 36 ساله است . ما در دهه 60 به دنبال اجرایی شدن این سند درآموزش و پرورش بودیم . تلاش های خوبی صورت گرفت، بدین ترتیب که در سال 67 سندی تولید شد که بعدها مسیرآن تغییر کرد. مجددا درسال 80 به فکر تولید یک سند ملی و تحول بنیادین افتادیم و به دنبال آن چهار چوبی تهیه کردیم و فعالیت هایی صورت گرفت . ابتدا از تدوین فلسفه تعلیم و تربیت مبتنی بر مبانی فلسفه اسلامی کارآغاز شد و در ادامه فعالیت های علمی دیگر، درنهایت در سال 90 بعد از 10 سال تلاش، این سند به بار نشست و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. در سال 90 این سند برای اجرا به آموزش و پرورش ابلاغ و ازآن زمان تا کنون آموزش و پرورش، مفاد موجود در فصل هشتم سند را اجرایی کرده است .
عملیاتی کردن سند تحول بنیادین در چهارچوب سند 2030 صورت می گیرد. در سال 1990 وزرای آموزش و پرورش کشورها در شهر«جان تیم» تایلند دورهم جمع شدند تا درباره پیشرفت آموزش و پرورش همفکری کنند. درآنجا توافق کردند،6 هدف را دنبال کنند و برای اجرای آن، یک برنامه 10 ساله در نظر گرفته شد که تاسال 2000 به آن عمل شود. در سال 2000 جمع بندی انجام شد و با تجدید نظر در اهداف و تغییر یک هدف، برنامه عمل بعد از سال 2000 یعنی تا سال 2015 مجددا تدوین و اهداف تا سال 2015 پیگیری شد، در حالی که یک هدف آن جابجا شده بود.
ازسال 2015 با تغییری که با توجه به دستاوردهای 25 سال گذشته، انجام شده بود، «برنامه آموزش برای همه» تحت عنوان آموزش بعداز 2015، با چشم اندازی 15 ساله مورد تاکید قرارگرفت. چهارچوب عمل 2030 یک توافق جهانی بین سران کشورها و وزرای آموزش و پرورش می باشد که به منظورهمکاری کشورها در پیشرفت آموزش و پرورش تهیه شده است و هیچ کشوری ملزم به اجرای آن نیست.
تعداد کشورهای شرکت کننده درجلسات نزدیک به 170 کشوراست و چون توافق بعداز 2015 در ذیل توسعه پایدار قرار گرفته است، در نشست سازمان ملل هم مورد توافق مجدد واقع شد.
پس از سال 90 در فصل هشتم سند تحول بنیادین، مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، مربوط به چهارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین آموزش و پرورش، یک تقسیم کار ملی صورت گرفت.
که بخش اول آن مربوط به شورای عالی انقلاب فرهنگی و بخش دوم مرتبط با شورای عالی آموزش و پرورش، بخش سوم مربوط به وزارت آموزش و پرورش و بخش چهارم به سایر دستگاه ها مرتبط می باشد.
درآموزش و پرورش بلافاصله بعداز مصوب شدن سند، کمیته ای تحت عنوان؛ کمیته پایش اجرای سند تحول بنیادین تشکیل شد. در این کمیته، تکالیف فصل هشتم از جمله، سیاست ها و استلزامات سند، چارچوب زیرنظام های سند که جزو تکالیف بود، همچنین برنامه های عمل وزارت آموزش و پرورش برای عملیاتی کردن سند تدوین شد.
سند تحول بنیادین و سند 2030 دوسند رقیب یا موازی نیستند. سند تحول بنیادین، یک سند فرادستی است که براساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب باید تمام برنامه ذیل آن قرار گیرد، از طرفی آنچه ما در توافقات جهانی انجام می دهیم، باید در ذیل سند تحول باشد و چهارچوب عمل، ذیل آن است که باید از سند تحول تاثیر بگیرد.
ذکر دو نکته در اینجا ضروری است؛ اول اینکه امضای این سند مخفیانه نبوده بلکه در اجلاس «اینچه اون» کره جنوبی، وزیر آموزش و پرورش وقت با حضور تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی این سند را امضا کرده است . همچنین در اجلاس ژاپن نیز دو نفر از نمایندگان از طرف رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی در مذاکرات شرکت داشته اند.
در متن حق تحفظ جمهوری اسلامی ایران که توسط آقای فانی وزیر وقت آموزش و پرورش در اجلاس اینچه اون کره جنوبی به نمایندگی از هیات ایرانی اعلام شد؛ جمهوری اسلامی ایران خود را متعهد به اجرای چارچوب آموزش 2030 که به هر شکلی در تعارض با مقررات و اولویت های ملی، باورهای دینی و ارزش های فرهنگی جامعه ایرانی تفسیر و تعبیر شوند، نمی داند.
مسئولیت تعبیر و تفسیر مغایرت یاعدم مغایرت سند2030 باسندتحول بنیادین برعهده وزارت آموزش و پرورش به عنوان مجری و شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان ناظراست، به همین دلیل است که در مصوبه هیات وزیران اصرار بر این بود که در بند 2 کارگروهی زیر نظر دولت و وزارت آموزش و پرورش تشکیل شود که مسئولیت نظارت بر این مهم یا به عبارت دیگر، مسئولیت نظارت بر مرتبط بودن و همسویی آنچه انجام می شود با اهداف و برنامه های توسعه کشور و برنامه راهبری توسعه نقشه جامع علمی کشور و سند تحول بنیادین را داشته باشد.
درمجامع جهانی، دوره حاکمیت تفکر غرب در عرصه آموزش و پرورش تمام شده است و در بین تقسیم بندی کشورها به شمال وجنوب ، عصرحاضر، عصرکشورهای جنوب است ودر یونسکو ، یک کرسی به نام کرسی آینده آموزش و پرورش ایجاد شده که از ویژگی های محوری آن، حاکمیت فلسفه تعلیم و تربیت شرق است نه غرب ، لذا عصر حاضر، عصرگفتگوی کشور های شرق است.
درکرسی ایجاد شده یونسکو، ما می توانیم از این فرصت و ظرفیت استفاده کنیم و نظرات خودمان را مطرح کنیم .
ما حدود یک سال از برنامه ها را اجرا کردیم . یونسکو هیچگاه به کشوری توصیه نمی کند، با اینکه وجود یک چهارچوب جهانی در این مورد مطلوب تر است، اما درعمل، رویکرد منطقه ای و زیر منطقه ای، امکان پذیرتر به نظر می رسد . براساس همین سطوحی که برای تولید برنامه ها در نظر گرفته شده است، اولین سطح پیش بینی شده؛ سطح ملی است ودر این سطح 6 عامل باید در نظرگرفته شود که عبارتند از: عدالت، نتایج آموزش، کیفیت، یادگیری مادام العمر، نظام ها و اعتبارات .کشورها براساس این سطوح به شکل ملی برمبنای فرهنگ، اسناد و قوانین و مقررات، برنامه خود را تنظیم و ارزیابی می کنند.
هدف عملیاتی شماره پنجم سند، تامین و بسط عدالت در برخورداری از تعلیم و تربیت با کیفیت مناسب و باتوجه به تفاوت ها و ویژگی های دختران و پسران مناطق مختلف کشور و تعلیم دوره پیش دبستانی، برنامه ریزی و تمهید مقدمات پوشش کامل دوره آموزش متوسطه می باشد.
بااین وجود، تمامی، هم و غم وزارت آموزش و پرورش، اجرای سند تحول بنیادین است و همین سند ما را مکلف کرده است که تعامل موثر و مثبت با نظام های جهانی داشته باشیم . بنابراین، کسب موقعیت نخست تربیتی درمنطقه وجهان اسلام و ارتقای فزاینده جایگاه تعلیم و تربیت ایران در سطح جهان، مستلزم رصد کردن تحولات نظام آموزش و پرورش و حوادث مهم و تحولات علمی ازجمله تعامل سازنده و موثر با تعلیم و تربیت جهان است .
چارچوب2030 در واقع برای رسیدن به اهداف سند بوده است که البته محور اصلی، تحول بنیادین است و بلافاصله پس از تصویب سند تحول بنیادین در سال 90 ، کمیته پایش، تشکیل و نمایه اجرایی سند تحول بنیادین تنظیم شد .
برای اولین بار دولت در برنامه ششم توسعه، محور اصلی را سند تحول قرار داده است .
در برنامه ششم توسعه، بحث اصلی به آموزش و پرورش پرداخته و استلزامات آن نیز فراهم شده است، ضمن آن که نمایه اجرایی آن تنظیم شده و تاکنون در دولت یازدهم دو زیر نظام؛ فضا وتجهیزات تولید شده و زیر نظام پژوهش و مدیریت نیز دردستورکار قرارگرفته است، بنابراین اهتمام جدی ما سندتحول است که یک برنامه کیفی و محتوایی است و سند 2030 یک برنامه کمی است ازجمله، پوشش تحصیلی و به همین خاطر زود به تحقق رسیده است .