در پی ارتحال عالم جلیل القدر آیت الله ابراهیم امینی، مناسب دیدیم تا مشروح سخنانی که ایشان در دیدار با آقای ابوالفضل خادمیان قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در سازمان مرکزی انجمن اولیاء و مربیان و جمعی از اعضا و کارکنان این سازمان در دی ماه سال 1386 داشتند را بازنشر دهیم.
به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، این سخنان در نشریه ماهنامه آموزشی -تربیتی پیوند در دی ماه 1386 منتشر شده است که متن آن به شرح زیر می باشد:
بیانات حضرت آیتالله امینی
بسمالله الرحمن الرحیم
امروز وضع جوانان، نوجوانان و حتی کودکان ما وضع مطلوبی نیست و متأسفانه همان تهاجم فرهنگی که مقام معظم رهبری در سالهای اول به آن اشاره فرمودند، در حال حاضر کاملاً محسوس است. اولاً سن بلوغ خیلی پایین آمده است. بهطوری که سابقاً پسرها در سن 15 سالگی هم به حد بلوغ جنسی نمیرسیدند. اما الان، با کمال تأسف، بین 9 تا 12 سالگی، به سن بلوغ جنسی میرسند و از این جهت مشکلاتی برای جوانان بهوجود میآید که وقتی بررسی میکنیم می بینیم که بخشی از آن مربوط به خانواده است. بچهها از خانوادههایشان متأثرند و وقتی وارد مدرسه میشوند، فرهنگ خانواده را به مدرسه میآورند و بخشی از اینها به رسانههای جمعی (صدا و سیما)، مخصوصاً اینترنت، ماهواره، سی دیهای مبتذل، فیلمهای مبتذل و ... (که متأسفانه جلوی اینها را هم نمیتوان گرفت)، مربوط میشود. برای حل این قبیل مشکلات جوانان در مرحلة اول باید ببینیم که چه کار کنیم تا این مشکلات بهوجود نیاید یا کاهش پیدا کند و در مرحلة دوم مشکلات نوجوانان و جوانانمان را اصلاح کنیم. البته همانگونه که میدانید و در آمارها آمده است، در حال حاضر میزان ارتباط کودکان، نوجوانان و جوانان با خانوادههایشان، در طول شبانهروز، بسیار کم است. در چنین شرایطی پدر و مادر چگونه میتوانند فرزندانشان را تربیت کنند؟ بهعبارت دیگر، کار تربیت، اساساً از دست پدر و مادر خارج شده است. در حال حاضر حرف اول را در تعلیم و تربیت، صدا و سیما، مخصوصاً سیما و بعد از آن فیلمهای مختلفی میزنند که در اختیار فرزندان قرار میگیرند. بدینترتیب، دیگر فرصتی برای خانواده باقی نمیماند که به امر تعلیم و تربیت بپردازد.
خوشبختانه، کودکان و نوجوانان، به اصطلاح ناچارند بخشی از اوقات خود را در مدرسه بگذرانند و در آنجا دیگر نمیتوانند تلویزیون و فیلم تماشا کنند. بنابراین باید گفت بعد از صدا و سیما، حرف اول را نظام آموزش و پرورش میزند، چرا که هر روز حدود 4 ساعت (کمتر یا بیش تر)، دانشآموزان در مدرسه حضور دارند و بدین ترتیب، نظام آموزش و پرورش میتواند نقشی مهم در تعلیم و تربیت داشته باشد. به بیان دیگر، نقش مدرسه نه تنها کمتر از پدر و مادر نیست، بلکه بیشتر نیز میباشد. بهعلاوه، دانشآموزان احترامی خاص برای معلمان و اولیای مدرسه قائلاند. بدیهی است که آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند خوب کار کند و به همکاری صدا و سیما و خانوادهها نیاز دارد، زیرا بسیاری از مشکلات دانشآموزان از خانوادهها سرچشمه میگیرد. رفتار بد و ناآگاهانة پدر و مادر بر فرزندان تأثیر میگذارد و مشکلات فراوان بهوجود میآورد. از این رو، ارتباط تنگاتنگ آموزش و پرورش با خانواده یکی از ضروریات است. اکثر مشکلات کودکان، نوجوانان و جوانان از رفتار خاص پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده نشأت میگیرد. به همین دلیل، برای حل مشکلات موجود، پدر و مادر باید با مدرسه همکاری کنند. حسب ظاهر، همة دانشآموزان در مدرسه یک جورند، اما اولیای مدرسه که از نزدیک با آنان سروکار دارند، مشاهده میکنند که برخی از دانشآموزان حرکات نابهنجاری دارند. طبیعی است که برای حل این قبیل مشکلات و نابهنجاریها باید علتها را جست و جو کرد و برای این کار باید با خانوادة دانشآموز ارتباط برقرار نمود و مشکل فرزندشان را با آنها در میان گذاشت تا علتیابی شود و در نهایت، با از میان بردن علتها، تا حدودی بتوان مشکل موجود را حل کرد. در این زمینه بهطور قطع پدر و مادر مسئولیتی مشترک دارند و بسیار اشتباه است که پدر همة مسئولیتهای تربیتی فرزند را بر عهدة مادر بگذارد. من از کار بعضی پدرها تعجب میکنم که تنها مسئولیت خود را داشتن یک شغل و کسب درآمد میدانند و به امور دیگر خانه و خانواده بیتوجهاند. این دسته از پدران صبح زود از خانه خارج میشوند و بین ساعت 9 و 10 شب به خانه برمیگردند و بدین ترتیب وقت بسیار اندکی را در خانه صرف میکنند. البته ناگفته نماند که بخشی از این مشکل از تجملگرایی حاکم بر جامعة ما ناشی میشود که از مصیبتهای بزرگ جامعة ماست. پدر و مادر میخواهند از دیگران عقب نیفتند و درآمد بیشتری کسب کنند. بهعبارت دیگر، قانع و اهل قناعت نیستند.لذا وقت کافی برای حل مشکلات فرزندانشان باقی نمیماند. حال آنکه برای حل مشکلات فرزندان، ابتدا خود والدین باید رفتارشان را در خانه اصلاح کنند. بهترین راه تربیت فرزند این است که محیط خانواده، محیط انس، مودت و تفاهم باشد. برخی از من میپرسند که چه کار کنیم تا بچههایمان را خوب تربیت کنیم؟ من در پاسخ به این سؤال اینگونه توصیه می کنم: روابط خانوادگی خود را بهبود ببخشید و محیط خانواده را آرام کنید تا بچهها به برقراری ارتباط با شما علاقهمند شوند، از خانه فرار نکنند، در دام اعتیاد گرفتار نشوند و به مسائل اخلاقی و فساد اخلاقی دچار نگردند. وقتی بچهها محیط خانه را امن ندانند از آن فرار میکنند و به دام شیادان میافتند. من با لطف خداوند متعال از اوایل انقلاب با جوانها تماس بسیار داشتهام و اکنون هم این تماسها چه از طریق نامه و تلفن و چه از نزدیک بیشتر شده است. لذا وضع و مشکلات جوانان و علل آنها را بهخوبی درک و لمس میکنم. لذا تقاضای من این است که پدران در این زمینه عنایت بیشتری به خرج دهند و به فرزندان و خانوادة خود ظلم روا مدارند. بچهها قبل از این که رفاه زندگی را ببینند، به انس، مودت و محبت خانواده توجه میکنند. دختر و پسر، درس شوهرداری و زنداری را از رفتار پدر و مادرشان میآموزند.
در این قسمت توصیهای برای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دارم. با لطف خداوند متعال، امروز صدا و سیما در اختیار نظام اسلامی است، چیزی که سی سال قبل اصلاً آن را باور نمیکردیم. انتظار من این است که تنها هدف صدا و سیما جلب تماشاگر نباشد (تهیة برنامههای سرگرمکننده برای داشتن بینندة بیشتر). البته این کار باید بشود، اما علاوه بر آن سعی کنند بیش از پیش به بررسی مشکلات ملموس جامعه، مشکلات جوانان و مشکلات خانوادهها بپردازند و قدر این نعمت را بدانند که خدا خواسته و آنها در جایگاهی قرار گرفتهاند که میتوانند کارهای زیادی انجام دهند. امروزه صدا و سیما جای منبر و مسجد و سخنرانی را گرفته است و در همه جا حضور دارد و این خیلی خوب است و از این وسیلة راحت میتوانند برای اصلاح اخلاق خانواده و جوانان بهخوبی بهرهبرداری کنند. در مورد برنامههای علمی، اجتماعی و غیره هم عنایت بیشتری مبذول شود تا بدآموزی نداشته باشند. متأسفانه وضعیت موجود جوانان ما عمدتاً ناشی از بدآموزیهای حاصل از تماشای برنامههای صدا و سیماست. تقاضای من این است که خود سازمان صدا و سیما این نقیصه را جبران کند. البته فیلمهایی که توسط خارجیها وارد میشود، سیدیها و نوارهای مبتذلی که میآید، ماهواره و اینترنت نیز در وضعیت موجود جوانان ما نقش دارند، اما صدا و سیمای ایران در این امر بسیار مؤثرتر است. لذا تقاضایم این است که برای رضای خدا، سازمان صدا و سیما کوتاهیها را جبران کند. من مخلصانه به مسئولان سازمان صدا و سیما عرض میکنم که وضعیت نوجوانان، جوانان و خانوادههای ما، اگر نگوییم بحرانی، اما بسیار بد است. لذا برای رضای خدا و به خاطر خون شهدا، که اگر زنده بودند اظهار ناراحتی میکردند و نمیخواستند بچههایشان معتاد شوند، کوتاهیهای خود را جبران کنیم، چرا که اعتیاد و دیگر مشکلات جوانان در اثر کوتاهی ما ایجاد شده است.
اما در مورد انجمن اولیا و مربیان باید بگویم که من از قدیم با مسئولان آن آشنا بودهام و هنوز هم کم و بیش آشنایی دارم و از خدمات آنان، مانند انتشار مجله و کتابهای تربیتی آگاهم. انجمن اولیا و مربیان دو سه عنوان از کتابهای بنده را نیز منتشر کرده است. اخیراً نیز علاوه بر کتابها، جزوهها و کتابچههای کوچکی نیز منتشر شده است که از همة آنها استفاده میکنیم، اما خلائی که ما داریم در زمینة اصلاح خانوادههاست. البته در اصلاح خانوادهها همة نهادها از جمله صدا و سیما باید تأثیرگذار باشند، ولی انجمن اولیا و مربیان می تواند نقشی بسیار مؤثر در این زمینه داشته باشد. پدران و مادران آنقدر گرفتارند که نمیدانند چگونه باید با فرزندانشان رفتار کنند. همیشه میان نسل جوان و نسل سابق فاصلهای وجود داشته است، ولی باید توجه داشت که در گذشته تفاوت و فاصلة موجود میان دو نسل اندک بود، در حالیکه امروزه به سبب وضعیت تبلیغاتی و وجود رسانههای جمعی، این فاصله افزایش بسیار یافته است. بهعبارت دیگر، اساساً پدر و مادر نمیتوانند آنگونه که فرزندانشان فکر میکنند، بیندیشند و لذا نمیدانند با آنها چگونه رفتار کنند. بعضی از پدرها و مادرها میخواهند مثل سابق، مثل دوران خودشان با بچهها رفتار کنند، اما بازده خوبی ندارد. از این جهت، والدین نیاز دارند در کلاسهای توجیهی و آموزشی شرکت کنند و در این کلاسها بهطور ساده وظایف ایشان و مشکلات احتمالی دانشآموزان مطرح شود و به پدران و مادران توصیه شود که چگونه با فرزندانشان رفتار کنند تا آنها را خوب تربیت کنند. البته من اطلاع ندارم و شاید هم چنین کلاسهایی باشد. در هر حال یکی از کارهای مهم انجمن اولیا و مربیان تشکیل همین کلاسهاست. انجمن اولیا و مربیان در این زمینه با محدودیتهایی روبهروست و من از آن مطلعم. بهعنوان مثال، پدر و مادرها بهخوبی از این کلاس ها استقبال نمیکنند، یا فکر میکنند که میخواهند کمک مالی از آنها بگیرند. در همین راه نیز صدا و سیما میتواند بسیار مؤثر باشد.
بهطور کلی، برای اصلاح وضع جوانان و حل مشکلات وحشتناک خانوادگی، همکاری نزدیک میان صدا و سیما، آموزش و پرورش، انجمن اولیا و مربیان، ائمة جمعه و جماعات، منبریها، گویندگان، نویسندگان و همه و همه ضروری است. اگر همکاری نکنیم نسل آینده ما را لعنت خواهد کرد. مشکل اساسی ما در مسائل فرهنگی این است که امر فرهنگ در کشور ما متولی واحدی ندارد که برنامهریزی کند و همه از آن پیروی کنند. بهعبارت دیگر، در مسائل فرهنگی و اجتماعی، وزارت ارشاد، صدا و سیما، جامعة روحانیت و .... هر کدام میخواهند برای خودشان خدمت کنند و کار هم میکنند، اما از آنجاکه هماهنگی وجود ندارد، نتیجة مطلوبی نمیدهد. من انتظار دارم که انشاءالله، به کمک خدا و مسئولان، یک متولی واقعی به برنامهریزی دقیق و هماهنگ در امور فرهنگی و اجتماعی بپردازد و همه از آن پیروی کنند.
ارسال نظر