خبرگزاری فارس-محمد تاجیک: از دیروز هفته تربیت اسلامی در آموزش و پرورش آغاز شد؛ «8 اسفند» روز امور تربیتی نام دارد و بنا بر ضرورت و اهمیت این موضوع، وزارت آموزش و پرورش هفتهای را به این موضوع اختصاص داده است.
اهمیت امورتربیتی در آموزش و پرورش کشورمان به ویژه در تعلیم و تربیت اسلامی امری است که مورد توجه همه صاحب نظران و والدین دانشآموزان قرار دارد و تقریباً اغلب کارشناسان بر اولویت داشتن تربیت بر آموزش اتفاق نظر دارند و بر تربیتی مبتنی بر آموزههای دینی و متناسب با فرهنگ ایرانی-اسلامی البته با ابزارها و روشهای نوین تأکید دارند.
موضوع مهمی که اگر مورد غفلت قرار گیرد، تبعات جبران ناپذیری به دنبال دارد و بنای لرزان و سست شخصیتی دانشآموزان را پایه گذاری میکند.
برای بررسی وضعیت امور تربیتی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و روند 40 ساله آن در آموزش و پرورش، به سراغ «مریم بختیار» یکی از پیشکسوتان امور تربیتی و اولین معاون پرورشی آموزش و پرورش منطقه 3 تهران پس از پیروزی انقلاب اسلامی رفتیم.
او در رشته مهندسی شیمی در یکی از دانشگاههای آمریکا تحصیل کرده است و پس از گذراندن چند ترم درس را رها کرده و به کشور بازگشت.

خانم بختیار که همسر محمد رضا نعمت زاده وزیر سابق صنعت،معدن و تجارت است، پس از بازگشت به ایران به دلیل منع حجاب در دانشگاه، از ادامه تحصیل خودداری کرد و از سال 1349 به عنوان نیروی حقالتدرس در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و در سال 1352 به استخدام این وزارتخانه درآمد.
شرکت و گذراندن کلاسهای تفسیر قرآن کریم، نهجالبلاغه، و حضور در حسینه ارشاد و سخنرانیهای شهید مطهری و علی شریعتی از جمله فعالیتهای فرهنگی اوست.
خانم بختیار در سال 58 به مدت دوسال به عنوان نخستین معاون پرورشی آموزش و پرورش منطقه 3 مشغول به کار شده است، سابقه 9 ساله فعالیت در امورتربیتی در مدارس و اداره آموزش و پرورش منطقه 3 و تدریس دروس مربوط به آن را در کارنامه کاری خود دارد.
برای بررسی وضعیت امورتربیتی و مشکلات تحقق امور تربیتی مطلوب در آموزش و پرورش و موانع موجود آن پای صحبتهای او نشستیم.
بختیار اظهار داشت: دیدگاهی که راجع به اصل عملکرد و شرح وظایف امور تربیتی وجود داشت، دیدگاههای خوبی بود، اما آیا افرادی که برای این کار انتخاب شدند توانستند این پیام را به خوبی پیاده کنند که باید گفت "خیر".
اولین معاون پرورشی منطقه سه یادآور شد: در آن زمان ما ناگزیر بودیم نیروهایی در مدارس داشته باشیم که در بین دانشآموزان حضور داشته باشند تا بدانیم در مدارس چه میگذرد؛ مشکلات زیادی وجود داشت اما امور تربیتی راهی برای ورود به آموزش و پرورش شده بود و اکثر افراد دارای مدرک لیسانس که دنبال کار بودند را به کار میگرفتیم و بعدها این افراد پس از آزمایشی شدن در مراحل استخدامی آموزش و پرورش سعی میکردند به بخشهای آموزشی بروند.
بختیار افزود: شرح وظایف مربیان تربیتی خیلی زیاد بود؛ در مقابل توقع ما بالا بود و کسانی که برای این کار میآمدند توان لازم را نداشتند و دوره متناسب با آن را ندیده بودند.
وی تصریح کرد: حتی در آن زمان این صحبت شده بود که دانشکده امور تربیتی ایجاد کنند تا نیرو تربیت کنند و این بستگی به نظر وزرای وقت داشت که آیا لازم است این کار شود یا از کسانی که دورههایی در این خصوص دیدهاند مثلاً در دوره ابتدایی استفاده کنند.
اولین معاون پرورشی منطقه سه گفت: در نهایت تصمیم گرفتند نیروهای جدید را بدون آموزش جذب کنند.
بختیار افزود: در آن زمان نیروهای امور تربیتی با فرهنگهای مختلف آشنا نبودند که این مطلب را بدانند با دانشآموزان چه برخوردی داشته باشند؛ البته در دوره ابتدایی کارشان موفق بود، اما در مقاطع بالاتر، آن اطلاعاتی که در بخشهای مختلف باید دارا بودند و اینکه دانشآموزان متوسطه را توجیه کنند، نداشته و ناتوان بودند.
وی با تأکید بر ضرورت بهروز کردن اطلاعات مربیان تربیتی بیان داشت: لازم است تا با دانشآموز کار شود. در آن زمان مربیان تربیتی باید کارهای زیادی از جمله کار اطلاعرسانی، رسیدگی به مشکلات دانشآموزان و شناخت روانشناسی آنها را انجام میدادند؛ در نتیجه امور تربیتی در آن زمان باید همه کارها را انجام میداد؛ خواستهها یک چیز بود، اما نیروها توان لازم را نداشتند.
اولین معاون پرورشی منطقه سه با ذکر مثالی در خصوص ضرورت استفاده از نیروهای کاردان، گفت: «روزی از بزرگمهر پرسیدند علت زوال ساسانیان چه بود؟ حال آنکه تو مشاور آنها بودی»، که پاسخ داد "کار بزرگ به دست کوچک افتاد و کار کوچک به دست بزرگ حال آنکه دانشمندان را ارج ننهادی" این موضوع در امور مدیریتی جامعه همین طور است و در بسیاری جاها مدیر، آموزش کافی ندیده است.
بختیار ابراز داشت: در آن زمان اکثراً مجبور بودیم نیروهای جوان را جذب کنیم و به دلیل کمبود نیرو، افراد دیپلمه و خوشفکر را به مدارس میفرستادیم.
وی در خصوص اینکه چه اقدامی انجام داده بودید که ارتباط خوبی با دانشآموزان ایجاد کرده بودید؟، گفت، جاذبه و دافعه خیلی مهم است؛ مربیان و کسانی که برای امور تربیتی انتخاب میشوند باید بدانند چطور با دانشآموزان برخورد کنند.
اولین معاون پرورشی منطقه سه عنوان کرد: بنده مدیر مدرسه «فراست» در منطقه یک بودم و در پایه اول راهنمایی تدریس میکردم. زمانی بود که راجع به پوشیدن کفش دانشآموزان بخشنامه میدادند که فقط رنگهای مشکلی، قهوهای و سرمهای استفاده شود و دانشآموزان فقط مجاز به استفاده از آن بودند. مدیران جلوی در مدرسه میایستادند و دانشآموزان را کنترل میکردند و حتی جوراب سفید پوشیدن جرم شده بود و این موضوع در سالهای 59 و 60 اتفاق افتاد و بی جهت سخت میگرفتند.
بختیار ادامه داد: در آن زمان افرادی که معاون پرورشی مدارس بودند برخورد افراطی با دانشآموزان داشتند و زمانی که در برخوردها تعدیل شد، دیگر این بازنگری در رفتار دیر شده بود؛ در نتیجه این افراد جایگاه خود را از دست دادند؛البته دمدمی مزاج بودن وزرای ما هم مهم بود و باید به موضوع مدیریت هم در این خصوص توجه کرد و اینکه روش مناسبی را ارائه دهیم.

اولین معاون پرورشی منطقه سه با اشاره به ضرورت انتخاب روشهای مناسب در مواجه با مسائل فرهنگی، افزود: بنده در زمانی که کشتی سانچی غرق شد، در تلویزیون دیدم آهنگی که برای آن پخش شد، آهنگ غرق شدن فیلم «کشتی تایتانیک» بود و تعجب کردم! منظورم از طرح این مورد این است که شناخت، آگاهی و فهم نیازهای مخاطب خیلی مهم است.
اولین معاون پرورشی منطقه سه افزود: مدرسه بینالملل مربوط به دانشآموزان خارجی متعلق به سفرا و کارمندان شاغل دفاتر خارجی بود و از کشورهای مختلف در آن حضور داشتند و زبان تدریس انگلیسی بود؛ البته فارسی هم تدریس میشد. دختر دانشآموزی از آفریقای جنوبی بود که در صف مدرسه حضور پیدا نمیکرد.
بختیار یادآور شد: این دختر دانشآموز با من در این خصوص صحبت کرد و من نیز در دفتر مدرسه برخورد خوبی با او داشتم. او از این نحو برخورد بسیار تعجب کرد. از او پرسیدم "چرا در صف حضور پیدا نمیکنی؟"
او به من پاسخ داد"شما یکسره سر صف قرآن میخوانید". در این خصوص باید بگویم که مربی تربیتی برای اینکه بتواند برنامه اجرایی خود در سر صف مدرسه را به خوبی گزارش کند این کار را میکرد، اما اینکه چقدر دانشآموز را مجاب به گوش کردن قرآن میکرد، جای تأمل داشت و باید گفت روش این کار را بلد نبودند.
وقتی این موضوع را گفت؛ به او گفتم "میدانی که الان ایام محرم است؟" در آن زمان بنده تمثالی از اثر فرشچیان در خصوص عصر عاشورا را در مدرسه نصب کرده بودم و برای دانشآموزان توضیح میدادم و حادثه عاشورا را تبیین میکردم؛ در نتیجه آنها عزاداریهای ما را میپذیرفتند.
به آنها میگفتم "این عزاداری بزرگترین عزاداری در دنیا است و شما میتوانید به کشور خودتان این موضوع را انتقال دهید که در ایران مردم به خاطر انسانهای خوبی که شهید شدند، چنین مراسمی را برگزار میکنند" حال چند مدیر مدرسه چنین کاری را انجام میدادند؟
بختیار با اشاره به نقش مهم و تأثیر گذار معلمان، اضافه کرد: درست است معلمی شغل انبیاست، اما آیا همه این را فهمیدند؟ نه؛ باید بدانیم نحوه برخورد و رفتار پیامبر بود که در آن زمان افراد را جذب میکرد.
وی در خصوص اینکه «چرا در حال حاضر نتیجه مطلوبی در امور تربیتی نگرفتهایم؟»، یادآور شد: مگر همیشه نمیگفتیم نسلها با یکدیگر فاصله میگیرند؟ این هم از همان نوع است؛ضمن اینکه جوان نمیتواند فقط دیدگاههای من را پیدا کند؛ جوان، جوان است و برای خود فراموشی و هوس دارد و دلش میخواهد چیزهای جدیدی را دیده و بداند؛ در حالی که ما میخواهیم روش و فکری را بر آن تحمیل کنیم.
اولین معاون پرورشی منطقه سه گفت: بنده روزی از دخترم که الان داروساز است، پرسیدم "در دوران تحصیل سختترین درس شما کدام بود؟" گفت "درس دینی"، بنده به آقای سادات که آن زمان در دفتر تألیف کتب درسی بود گفتم "دختر بنده که در خانواده عاشق ائمه و اهل بیت(ع) بزرگ شده این طور میگوید،وای به دیگر دانشآموزان!
بختیار خاطرنشان کرد: در آن زمان بخشهایی از کتابهای شهید مطهری انتخاب شده بود و به دانشآموزان گفته بودند عین همان را حفظ کرده و باید امتحان دهید و این برای دانشآموزان خیلی سنگین بود.
وی در خصوص «پیشنهادات برای بهتر شدن وضعیت امورتربیتی در مدارس و نتیجه مطلوب گرفتن در فعالیتهای تربیتی»، گفت: متأسفانه در این مسیر از کسانی که تجارب زیادی دارند استفاده نمیشود. در آن زمان ما برای مدیران خود کلاسهای تبادل تجربیات گذاشته بودیم و مدیر مشکلات را مطرح میکرد و تبادل اطلاعات میشد تا در نهایت مدیران بتوانند در کار خود جاذبه و دافعه درست داشته باشند.
اولین معاون پرورشی منطقه سه با اشاره به برگزاری کلاسهای ضمن خدمت برای مربیان امورتربیتی،تصریح کرد: درست است که برای مربیان تربیتی کلاسهای مختلف گذاشته میشود، اما آیا میزان کاربرد این کلاسها هیچ وقت محاسبه میشود؟
بختیار با تأکید بر اینکه باید به افرادی که با دانشآموزان ارتباط دارند آموزشهای حضوری دهیم نه اینکه یکسری دروس خشک را به آنها ارائه دهیم، یادآور شد: هنوز که هنوز است امور تربیتی آن شکلی که باید داشته باشد را ندارد؛ چراکه ثبات مدیریت ندارد. در زمان ما در مدت 9 سال فعالیتم در امور تربیتی بیش از 50 درصد نیروهایی که جذب شده بودند، به قسمت آموزش رفتند و به نوعی اینجا به عنوان گذرگاهی برای ورود به آموزش و پرورش انتخاب شده بود.

وی در خصوص اینکه «چه کار کنیم تا در تربیت اسلامی دانشآموزان موفق عمل کرده و به اهداف مطلوب برسیم؟»، بیان داشت: دین اسلام، دین سادهای است. کتابهای دینی قبل از انقلاب که شهیدان بهشتی و باهنر نوشتهاند را نگاه کنید! ساده است و مردم جذب آن میشوند؛ در حالی که ما آمدهایم و این مطالب را پیچیده کردهایم. باید برگردیم به قرآن و با زبان ساده مطالب را بیان کنیم.
اولین معاون پرورشی منطقه سه با اشاره به فعالیتهای معلمان قرآن در مدارس، خاطرنشان کرد: چند درصد معلمان قرآن ما در آموزش قرآن برای دانشآموزان کلمات را ریشهیابی کرده و آموزش میدهند؟ بنده در حال حاضر اکثر آیاتی را که از حفظ هستم برای زمانی بود که در کلاس چهارم و پنجم به دانشآموزان قرآن درس میدادم. من سورهها را با ریتم آموزش میدادم؛ در حالی که ما این ریتم زیبایی که خداوند در قرآن آورده را به شکل خوفناکی به دانشآموز یاد میدهیم.
بختیار افزود: راجع به عمل در قرآن اولین چیزی که به دانشآموز باید یاد دهیم عمل کردن است. قرآن میفرماید: "فَمن یَعمل مثقال خیراً یَره" اینکه همه اعمال به ما برمیگردد و عمل دارای وزن است. اما حسنه ده برابر برمیگردد؛ در نتیجه به دانشآموز میگویم "باید خوبی و حسنه جمع کنیم."
وی با انتقاد از بیان مطالب نامناسب به دانشآموزان، یادآور شد: به دانشآموزان میگویند "روی دوش شما یک فرشته سمت چپ و یک فرشته سمت راست شماست و دائم رفتارهای شما را مینویسند" نه این طور نیست! باید گفت"خداوند خیلی زیبا در خصوص اعمال صحبت کرده است."
اولین معاون پرورشی منطقه سه در خصوص اینکه «راه برخورد درست با دانشآموزان در مسائل تربیتی چیست؟»، گفت: "کُلکُم راع و کُلکُم مسئول، عَن رعیته" رعیت بنده در آن زمان دانشآموزان بودند. آدمی که مسئولیت قبول میکند، اول باید ببیند در خودش چه چیزی را برای دادن به دانشآموز دارد؛ اینکه الان چیز زیادی برای دادن به دانشآموز نداریم، به این دلیل است که به دو شکل بزرگ شدیم.
بختیار ادامه داد: ما یا سنتی سنتی بزرگ شدیم یا از آن طرف، آزاد آزاد. روش سنتی آن قدر جاذبه ندارد و در مقابل فردی که آزاد پرورش یافته است هم تقصیری ندارد؛ چراکه خانواده او همان طور بوده است.
وی خاطرنشان کرد: ببینید چین از کجا به اینجا رسید؟! چین از تقلید کردن به اینجا رسید؛ برای نمونه عدهای میگویند ما برای کودکان و نوجوانان کار انیمیشن میکنیم، آیا این کارشان توانسته برای دانشآموز جذابیت ایجاد کند؟ ما باید از تجارب دیگران استفاده کنیم.
اولین معاون پرورشی منطقه سه متذکر شد: اساتید ما آن طور که باید نمیتوانند جاذبه داشته باشند. ببینید کشوری چه طور یک شخصیت کارتونی مثل «ایکیوسان» را مطرح میکند؛ حال این در شرایطی است که ما پیشینه تاریخی زیادی داریم.
بختیار با اشاره به نقش مهم رسولان الهی، گفت: هرکس میتواند یک رسول باشد و معلم رسالت دارد یاد گیرد که چطور پیامبران ما کار میکردند.
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا آموزش و پرورش در امور تربیتی دانشآموزان و روشهای به کار گرفته شده خود موفق بوده است؟، بیان داشت: آموزش و پرورش توانسته است برخی دانشآموزان را جذب کند. بنده در مدرسه «سمیه» که بودم دانشآموزی داشتم که پدر خوبی نداشت و مادرش نیز به آمریکا رفته بود. او در خانه بزرگی زندگی میکرد و هر روز صبح برای هم کلاسیهای خود مواد غذایی میخرید و در نزد آنها بسیار محبوب بود.
من دیدم این کار او روی دیگر دانشآموزان اثر میگذارد؛ در نتیجه شروع به نزدیک شدن به او کردم و با او برفبازی کردم و شوخی میکردم تا اینکه علاقه زیادی به من پیدا کرد. بعد از حدود 10 سال از آن زمان یک روز دیدم خانمی از مسجد بیرون آمده و منتظر ماشین است، او را سوار کردم و بعد دیدم این خانم همان شاگرد قدیمیام هست.
این دانشآموز راه را فقط به خاطر محبت کردن بنده به او پیدا کرد؛ در حالی که او کسی را نداشت تا به او محبت کند و این در شرایطی بود که معاون مدرسه در آن زمان به من میگفت "شما در برخورد با این دانشآموز افراط میکنید" و من میگفتم "صبر کن! درست میشود؛ چراکه این دانشآموز کسی را ندارد تا به او محبت کند".
وی ادامه داد: امور تربیتی یعنی «با عشق و محبت با دانشآموزان برخورد کردن». باید گفت "جاذبه خیلی بالا نیست و باید برنامهریزی کرده تا شکل این هجمههایی که به جامعه وارد میشود را عوض کنند".
اولین معاون پرورشی منطقه سه گفت: بنده فیلمهای مختلفی را در سالن مدرسه به نمایش میگذاشتم و فیلمهای مناسب خارجی را نیز پخش میکردم. باید تلویزیون و کانالی که فیلم مناسب دانشآموزان داشته باشد، ایجاد کنیم؛ حتی فیلمهای خارجی.
بختیار افزود: ببینید شبکههای خارجی چند کانال دارند؟ اما آیا خودمان توانایی چنین کاری را نداریم؟! آنها شبکههای مختلفی درست کردهاند که متناسب با موضوعات مختلف برنامه ارائه کنند.


ارسال نظر