مثلث طلایی تعلیم و تربیت اسلامی چیست؟



«احترام»، «محبت» و «تکریم شخصیت» کودکان، مثلث طلایی تعلیم و تربیت اسلامی است که برای تمام قرون و برای همه فصل‌ها و نسل‌ها تا پهنه و گستره ابدیت، جاودان و الهام‌بخش است.

به گزارش فارس، حسین هراتی معاون پرورشی اسبق  وزارت آموزش و پرورش در یادداشتی به مناسبت هفته کودک نوشت: مجسمه‌ساز یا پیکرتراش وقتی می‌خواهد یک مجسمه را به عنوان نماد بسازد، بعد از انتخاب قطعه سنگ مرغوب و مناسب، اولین گام، طراحی «الگو» بر روی سنگ است؛ گام دوم بعد از آماده شدن و پیاده کردن الگو، دادن چشم و ابرو و دهان و گوش و سایر اعضاء و اندام‌های حسی بر روی سنگ می‌باشد و در گام سوم و پایانی صیقل زدن و زیبا نمودن ظاهر آن است.

بر اساس دیدگاه اکثریت قاطع روانشناسان و اساتید تعلیم و تربیت، دوره ابتدایی یا همان دبستان - در اصل ادبستان بوده است. دوره «الگوسازی» و نهادینه، زیربنایی و اساسی و شالوده تعلیم و تربیت است، دوره دبیرستان، مرحله سازندگی اعضا و جوارح ظاهری پیکر است و در ایستگاه دانشگاه که بعد از هجده سالگی شروع می‌شود و شکل می‌گیرد، رنگ و جلاء و زیباسازی تحقق پیدا می‌کند و چه زیبا و عمیق پیشوایان دین بیان نموده‌اند که «العلم فی‌الصغر، کالنقش فی‌الحجر» دانش در دوران کودکی همانند نقش و تصویر فناناپذیر و همیشگی بر روی سنگ است.

کودکان در سن و سال دانش‌آموزی در دوره دبستان، دارای دو ویژگی حساس و خاص می‌باشند. نخست، «آرامش» و دوم «تأثیرپذیری» و این دو خصوصیت برای آموزگاران و مربیان مدارس بستر و زمینه‌ای را فراهم می‌سازد که شخصیت دانش‌آموز را شکل بخشیده و سامان‌بخشی می‌نمایند و به سوی اهداف مطلوب و متعالی و پرورش استعدادها رهنمون می‌شوند و در این فرصت طلایی و ارزشمند، آنچه را دانسته و شایسته و بایسته است در اندیشه و رفتار دانش‌آموز با مساعدت اولیای آنها پدید می‌آورند و به عرصه ظهور و بروز می‌رسانند.

سوگمندانه در کشور مشاهده می‌شود که برخی از آموزگاران دوره دبستان در نظام تعلیم و تربیت با یک نگاه سطحی و کوته‌بینانه، اهمیت، حساسیت و نقش‌آفرینی این دوره سرنوشت‌ساز را در دستگاه آموزش و پرورش درک نکرده‌اند و تلاش گسترده‌ای معمول می‌دارند تا به دوره بالاتر از مقاطع تحصیلی بروند و تدریس نمایند؛ بدون تردید اگر این شالوده محکم و تعیین‌کننده دوره دبستان است و متزلزل بنیان نهاده شود، دیوار چینی و سقف‌زنی هم از پای بست ویران است و خواجه بیچاره در نقش ایوان، درمانده و سرگردان است.

در کتاب آموزش و پرورش و صهیونیزم آمده است که کودکان را از تولد تا 9 سالگی در اختیار ما قرار دهید و سپس به هر کوی و برزن و مکان و فضا که می‌خواهید ببرید، زیرا آن چنان شخصیت و رفتار آنها در طول مدت یاد شده ساخته و پرداخته شده است که با هیچ وسیله، ترفند و شیوه‌ای نمی‌توانید در آنها تغییر و تحول به وجود آورید و شاکله ثابت و پایدار به خود گرفته‌اند.

مرحوم دکتر حسین عظیمی که از نظریه‌پردازان برجسته دانش توسعه اجتماعی فرهنگی در کشور بود، نقل می‌کرد، برای یک دوره فرصت تحصیلی در سال‌های قبل از انقلاب به آمریکا رفته بودم و بعد از مدتی از من سؤال کردند، وقتهای خالی که دارید مایلید چگونه بگذرانید تا زمینه آن را برایتان فراهم سازیم؟ پاسخ دادم علاقه‌مند هستم در دوره دبستان تدریس نمایم، جواب عجیب و شگفت‌انگیزی شنیدم.درهای همه دانشگاه‌های آمریکا برای تدریس به روی شما باز است ولی تدریس در دوره تابستان، شرایط، ضوابط و معیارها و ویژگی‌های بسیار سخت و پیچیده‌ای دارد که کمتر کسی از شهروندان غیرآمریکایی می‌تواند آن را کسب نماید و موفق شود.

چه درس‌آموز امام راحل (ره) با آن نگاه ملکوتی، ژرف و آینده‌نگرانه فرمودند: «امید من به شما دبستانی‌هاست».

در تاریخ اسلام نقل است که پیام عظیم‌الشأن (ص) یک بار وقتی عازم حضور در مسجد و برگزاری نماز ظهر بودند، کودکان در مسیر راه پیامبر را احاطه و درخواست بازی با ایشان نمودند، برابر خواسته آنها را با روی گشاده پذیرفت و با کودکان مشغول بازی شد، اصحاب و یاران پیامبر هر چند که در مسجد منتظر ماندند خبری از ورود پیامبر نشد لذا نگران و سراسیمه به سوی مسیر تردد پیامبر شتافتند و با کمال حیرت پیامبر را در حال بازی با کودکان دیدند، اصحاب خواستند با گونه‌ای خاص و متفاوت از پیامبر با کودکان برخورد نمایند که پیامبر بلافاصله به آنها فرمود: برای کودکان از خانه یکی از بستگان تعدادی گردو بیاورند، کودکان با دیدن گردوها شادمان شدند و برق شادی در چشم‌هایشان درخشید و سپس پیامبر از کودکان اجازه خواست در مقابل دریافت هر نفر یک گردو بازی مشترک را پایان دهند و با رفتن ایشان به مسجد موافقت نمایند، بچه‌ها نیز راضی شدند و پیامبر از آنان خداحافظی و به سوی مسجد رهسپار شد.

پیامبر در این داستان کوتاه با سه اقدام ارزشمند خود، سه پیام مهم و تربیتی در رفتار با کودکان را یعنی پذیرش دعوت کودکان (احترام)، همبازی شدن با آنها (محبت) و درخواست و کسب اجازه برای رفتن به مسجد (تکریم شخصیت) را به نمایش جهانیان گذاشت.

«احترام»، «محبت» و «تکریم شخصیت» کودکان، مثلث طلایی تعلیم و تربیت اسلامی است که برای تمام قرون و اعصار و برای همه فصل‌ها و نسل‌ها تا پهنه و گستره ابدیت جاودان و الهام‌بخش است.

ارسال نظر

Image CAPTCHA