معرفی هیأت اندیشه‌ورز بهره‌گیری از ظرفیت‌های پیشران علمی و مردمی



دبیر هیأت اندیشه‌ورز بهره‌گیری از ظرفیت‌های پیشران علمی و مردمی در جلسه شورای مدیران سازمان، مبانی و چارچوب برنامه‌های آتی این هیأت را تشریح کرد.

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، عبداله اسدی که در نیمه مهرماه 98 در حکمی از سوی حجت الاسلام علی ذوعلم معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به عنوان «دبیر هیات اندیشه‌ورز بهره‌گیری از ظرفیت‌های پیشران علمی و مردمی» منصوب شده است، کلیات ایده و روند آتی اجرای برنامه های این هیات تازه تأسیس را تشریح کرد که متن کامل آن به این شرح است:

فلسفه وجودی چنین هیأتی را در مبانی نظری سند تحول میتوان ریشه یابی کرد. در صفحه 324 سند و تحت عنوان رکن چهارم از ارکان تربیت رسمی وعمومی از «نهادها و سازمان های غیردولتی» یاد شده است. در این راستا مشارکت با انجمن های علمی معلمان و متخصصان علوم تربیتی، موسسات علمی و پژوهشی با علائق تربیتی، انجمن های معلمان و کارگزاران تربیت رسمی و عمومی، مؤسسات و شرکتهای ارائه دهنده خدمات تربیتی، اشخاص حقیقی علاقمند به حوزه تربیت رسمی و عمومی و نیز انجمن ها و مؤسسات فرهنگی در حوزة علوم، فنون و هنر به کلیت ساختار تربیت رسمی کشور تکلیف شده است.

در متن سند تحول نیز هیات اندیشه ورز بهره گیری از ظرفیت‌های پیشران علمی و مردمی واجد جایگاه است. بطور مثال راهکار 3/9 از «توسعه مشارکت بخش‌های دولتی و غیردولتی در انجام امور به تولید، چاپ و توزیع مواد و منابع آموزشی در چارچوب سیاست‌های آموزش و پرورش با تأکید بر سیاست تولید بسته‌های آموزشی و سیاست چند تألیفی در کتاب‌های درسی» یاد می کند که وجود بستری برای بهره گیری از ظرفیت های علمی و مردمی خارج از سازمان را مطالبه می کند.

از سوی دیگر می بینیم که ظرفیت متراکمی از علم و تجربه در حوزه تربیت در بین نخبگان جوان و نهادهایی مانند اندیشکده ها و موسسات غیردولتی شکل گرفته است. چه بسا ایده هایی که در صف و در مواجهه مستقیم با مسائل حوزه تربیت به ذهن‌های خلاق می‌رسد راقی‌تر و راهگشاتر باشد.

چنانچه منطق و سازوکار این تعاون فکری، فرهنگی و اجتماعی به صورت شبکه‌ای و هم افزا در قوه راهبری ستاد شکل گیرد، عصاره‌‌ی یافته های مجموعه های پیشران علمی و مردمی نیز در موجب تقویت توفیق سازمان خواهد شد.

 

لازم است الگوی تعامل سازمان با نهادهای خارج از سازمان، براساس تعاون و بهره‌برداری مشترک باشد و منفعت و ارزش افزوده ی این همکاری برای هردو طرف لحاظ شود. لذا لازم است از الگوی کارفرما-پیمانکار فراتر رفته و پا در میدان مشارکت و همکاری برد-برد نهاد.

از سوی دیگر مقتضای به گزینی محصولات و خدمات موجود در جامعه علمی و مردمی تربیت آن است که بین مجموعه های علمی و مردمی خودجوش و پیشرو در امر تربیت رقابت سالم و ظرفیت‌ساز برای حل مسائل و تولید محصولا و ارائه خدمات ایجاد گردد.

برای تحقق این امر مراحل ذیل قابل پیگیری است:

  1. تشکیل مجمع هیات: جمعی از صاحبان تجربه، نخبگان جوان و نمایندگان انجمنهای علمی، مجمع هیات اندیشه ورز سازمان را تشکیل دهند.
  2. مسئله شناسی: نیازها و مسائل اولویت دار سازمان طی فرآیندی علمی استخراج و تعیین شود.
  3. تدوین شاخص های نظارتی: شاخص هایی از قبیل انطباق بر مبانی، کارآمدی، صرفه اقتصادی، نوآورانه بودن و ... تعیین و منتشر شود.
  4. دریافت و رتبه بندی راهکارها: مسائل اولویت‌دار، از طریق طرح در مجمع و یا انتشار در عرصه عمومی، موضوع گفتگو قرار می گیرد. از این طریق ایده های اولیه برای حل مسایل و رفع نیاز ها، طی سازوکاری مشخصی دریافت، ارزیابی و رتبه بندی شود.
  5. برون سپاری: فرآیند حل مسئله، تولید محصول یا ارائه خدمت، به ایده پرداز یا مجموعه منتخب واسپاری شده و تا حصول نتیجه در سازمان پیگیری شود.
  6. نظارت بر فرایند و فرآورده: نظارت لازم در طول و پایان مسیر، برای احراز رعایت شاخصها صورت می گیرد.

 

اما ایده هیات اندیشه ورز بهره گیری از ظرفیت های پیشران علمی و مردمی، در مسیر خود با موانع و چالش هایی روبرو است که ممکن است زمینه های احتمالی عدم توفیق آن را فراهم آورد:

  1. عدم انتقال ایده به صورت کامل به مدیران اصلی: چنانچه جوانب و ظرائف این طرح به خوبی به مدیران سازمان منتقل نشود، کارآیی و اثربخشی هیات افت خواهد داشت.
  2. احساس عدم فایده مندی این فرایند در مدیران: از آنجا که بهره گیران نهایی از هیأت مدیران سازمان هستند، چنانچه مدیران، ایفای نقش بهتر خود در سازمان را در پیوند با این راهبرد نبینند طبیعتاً هیات ثمربخش نخواهد بود.
  3. عدم تمرکز بر مسائل اولویت‌دار سازمان: با پرداختن به مسائل حاشیه‌ای در اثر آدرس‌دهی غلط، عملا ظرفیت های گردآمده از عرصه تخصصی تربیت در خارج از سازمان هرز رفته و علاوه بر اتلاف منابع، سبب یأس پیشران های علمی و مردمی در همکاری با سازمان می شود.
  4. عدم تخصیص منابع لازم: گره زدن بخشی از منابع موجود سازمان به این راهبرد، در حکم صرفه جویی و بعضاً در حکم سرمایه گذاری است. و عدم اتصال منابع به این فرایند، عملاً این عملیات به صورت ناقص محقق خواهد شد.
  5. عدم مشارکت فعال ظرفیت های علمی و مردمی: مواجهه غیرحرفه ای، شتابزده و یا ناکارا توسط فعالان پیشرو در عرصه های علمی و مردمی تربیت با ابعاد این موضوع، باعث بروز اختلال در ثمردهی ظرفیت‌ها و نارسایی در هماهنگی محصولات با نیازها شده و باعث افت بهره مندی دوسویه می شود

به این امید که با مسئله شناسی دقیق از نیازهای نظام تربیت رسمی کشور در تامین محتوای تربیتی و نیز به واسطه ظرفیت شناسی کامل از سرمایه های علمی و مردمی خارج از سازمان، الگوی مشارکت و هم افزایی معتبر و کارامدی برای تحقق اهداف اسناد تحول و برنامه درسی ملی، طراحی و اجرا گردد.

ارسال نظر

Image CAPTCHA