
یادداشت امیرهوشنگ انوری تاریخچه کتابشناسانه کوتاهی است بر نخستین کتابهای چاپ و منتشر شده که از میرزا حسن حسینی فسایی آغاز و تا احمد اقتداری پایان یافته است.
امیرهوشنگ انوری، پژوهشگر مطالعات خلیجفارس: امروز آثار نگاشته شده فراوانی توسط ایرانیان درباره خلیجفارس در حوزههای مختلف وجود دارد. خوشبختانه میتوان گفت، به یمن کوشش اندیشمندان ایرانی، این حوزه، از غنای مطالعاتی قابل اعتنایی برخوردار است. این یادداشت تاریخچه کتابشناسانه کوتاهی است بر نخستین کتابهای چاپ و منتشر شده که از میرزا حسن حسینی فسایی آغاز و تا احمد اقتداری پایان یافته است. نویسندگانی که اکنون دیگر در میان ما نیستند.
پس از کتاب فرهنگ الاخبار: تاریخ و جغرافیای فارس، اثر محمد جعفر خورموجی (1225 – 1301 ه ق)، و کتاب فارسنامه ناصری، اثر میرزا حسن حسینی فسایی که حدود سال1893م/ 1311 ه ق، پایان یافته است، نقطه انتقال نوشتههای قدیم با تحقیقهایی به روش جدید در مطالعات خلیجفارس آغاز میشود. که فارسنامه در مطالعات خلیج فارس کتابی بیهمتا در زمان نگارش خود است. فسایی متولد سال 1822 م/ 1237 ه ق، در فسا بود. فارسنامه چنان که از نامش پیداست «آینه تمام نمای تاریخ و جغرافیای فارس در دوره طولانی بعد از اسلام تا اوایل قرن چهاردهم هجری است». میرزا حسن علاوه بر این که خود اهل پسکرانه خلیجفارس بود در دفعات مکرر و متعدد به نواحی مختلف و ایالت ساحلی فارس که شامل جزایر و بنادر نیز میشد سفر کرد و بسیاری از نوشتههایش نتیجه مشاهدات شخصی اوست.
نقشه ایالت و دریای فارس در کتاب فارسنامه ناصری(1311 ه ق/ 1894م)
فارسنامه ناصری در دو جلد فراهم آمده است. جلد یا «گفتار نخست» احوال پادشاهان و فرمانروایان و اعیان سرزمین فارس و در «گفتار دوم» آنجا که به تفصیل از بلوکات فارس و به ترتیب الفبایی از جزایر خلیجفارس و طوایف متفرقه و ... سخن میگوید. نوشتههایش از حیث مطالعات خلیجفارس بسیار ارزنده و در تاریخ خود مرجع شمرده میشود. منابع فارسنامه عموماً منابع تاریخ و جغرافیای اسلام و ایران و تواریخ محلی هستند و از نوشتههای غربی مانند تاریخ ایران، سرجان ملکم در میان 62 منبعی که مصحح در ابتدای کتاب فهرست کرده است انگشت شماراند. فارسنامه به تصحیح و تحشیه عالمانه منصور رستگار نسایی، به طور کامل توسط انتشارات امیرکبیر در سال 1367 چاپ شده است. نخستین چاپهای فارسنامه در سالهای 1312 و 1313 ه ق، در زمان حیات مولف صورت پذیرفته است.
پس فسایی به نام آشناترین نویسنده این حوزه، یعنی میرزا محمدعلیخان کبابی مینابی مشهور به سدید السلطنه کبابی (1870- 1941م) خواهیم رسید. سدید هر ابزاری که وی را خلیجفارس شناسی کامل بسازد دارا بود. پدرش حاجی احدخان، از دیوانیان صاحب نام و با نفوذ جنوب ایران به شمار میرفت؛ در بغداد متولد شد و مدتها در سرزمینهای عرب زبان زندگی کرد، بنابر این عربی را خوب میدانست؛ یکی دو سال بیشتر نداشت که از بغداد راهی بوشهر شد و بیشترین بخش زندگیاش را در سواحل خلیجفارس سپری کرد؛ در نوجوانی با سید جمالالدین اسدآبادی ملاقات داشت و با افکار جدید آشنایی یافت؛ کار گزار سیاسی ایران در بنادر جنوب بود؛ چهارده سال از سوی دولت ایران، مامور خدمت در کنسولگریهای بیگانه شد و...
آثار قلمی به جای مانده سدیدالسلطنه، نشان از نویسندهای پرکار و پر آثار دارد. موضوع اصلی نوشتههایش کرانههای شمالی و جنوبی خلیجفارس است. مهمترین بخش تالیفاتش یادداشتهای روزنامه و شخصی اوست که از محرم 1310 ه ق آغاز و با برخی توقفهای مقطعی، تا سالهای پایانی زندگیاش ادامه مییابد. وی در صدد بود تا طی پروژهای بلند مدت، هر یک از شیخ نشینهای عمدهه جنوب خلیجفارس را به صورت مجزا مورد مطالعه و بررسی قرار داده و مجموع این تحقیقات را در جلدی واحد پیرامون تاریخ هر یک گردآوری کند. مجموع این تحقیقات چهار گانه را «مفاتیح الادب فی تواریخ العرب» نام نهاد که به جز جلد چهارم، سه مجلد از آن انتشار یافت. از دیگر آثار سدیدالسلطنه میتوان به تک نگاریهای تاریخی و جغرافیایی او اشاره کرد که در مجموع از نظام و روشمندی بیشتری نسبت به سایر آثار او برخوردارند.
برخی از آثار او عبارتاند از: اعلام الناس فی احوال بندرعباسی که یکی از جامعترین و در عین حال مشهورترین آثار سدیدالسلطنه است و در آن به تاریخ و جغرافیای بندرعباس و نواحی اطراف آن پرداخته است. آغاز تالیف کتاب 1324 ه ق و پایان آن 1347 ه ق بوده است. نام سدید السلطنه با احمد اقتداری پیوند خورده و اقتداری این کتاب را در سال 1342 ه ش، با عنوان بندرعباس و خلیجفارس به دست چاپ سپرد. کتاب مغاص اللئالی و منار اللیالی که اقتداری آن را به دو بخش کرد و پس از تصحیح و تحشیه در دو جلد به ترتیب زیر انتشار داد: سرزمینهای شمالی پیرامون خلیجفارس و دریای عمان در صد سال پیش؛ تاریخ مسقط و عمان بحرین و قطر. کتابهای سدید بنیان مطالعات خلیجفارس را پیافکند. او نه تنها به تاریخ و جغرافی خلیجفارس پرداخت، بلکه از مباحث اقتصادی و اجتماعی نیز غافل نشد، حضور خارجیها را بررسی کرد، از مذهب و زبان و تعداد خانوار بندرها و روستاها نوشت، کتابی مستقل به صید پر اهمیت مروارید داد و...
احمد فرامرزی (1286- 1340 ه ش) همان مسیر سدید را ادامه داد. وی در مطالعات خلیجفارس با کمک عبدالرحمن برادر و حسن پسر عمویش، آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت تا جایی که شایسته است از او به عنوان پیشکسوت این حوزه نام برد. وی و عبدالرحمن بنیانگذار نشریه تقدم بودند و عبدالرحمن از نخستین سردبیرهای روزنامه کیهان بود. هر دو برادر در بحرین با سیاست انگلیسیها مخالفت کردند و ناچار به تهران گریختند. تقریباً تمام کتابهای مطرح احمد فرامرزی، پس از مرگش و به کوشش حسن فرامرزی به چاپ رسیدند. تاریخ و جغرافیای خلیجفارس، شورش بردگان، کریمخان زند و خلیجفارس، راه آهن اروپا و خلیجفارس آثار ارزشمند فرامرزی در حوزه مطالعات خلیجفارس هستند. او در راهآهن اروپا و خلیجفارس از منظری کاملاً تخصصی، به روشنی پرده از سیاستهای استعمار جویانه روسیه، آلمان و به ویژه انگلستان بر میدارد و تصویر پویا و دقیقی از اهمیت خلیجفارس به دست میدهد که در نوع خود اثری کاملاً بدیع مینمود. وی به منظور آگاهی بخشیدن به خواننده خود چه زیبا نوشت: «ماجرای راه آهن اروپا و خلیجفارس را از این جهت بتفصیل نوشتیم ... که بزرگان قوم و همه مردم این منطقه با حوصله آنرا بخوانند و توجه فرمایند که دول بزرگ برای مقاصد خود چگونه دولت ضعیف را ملعبه قرار میدهند و برای خود با اینهمه دعوی تمدن و انسان دوستی، چه ستمهایی دربارهه ملل ضعیف روا میدارند و چگونه و با چه نیرنگهایی مانع از ترقی و پیشرفت ملل ضعیف میشوند.»
موج جدید تحقیقهای خلیجفارس بین دهههای سی تا شصت شمسی شکل گرفت. تعداد کتابها و مقالههای تحقیقی آشکارا افزایش یافت و این به دو دلیل عمده بود: نخست، گسترش و توسعهه دانشگاهها و دانشگاهیها که به طور طبیعی موجب افزایش تولیدات علمی در همه حوزهها، از جمله مطالعات خلیجفارس میشد؛ دوم، ایجاد جریان جدیدی در مقابله با منافع ایران در خلیجفارس. سیاست ایرانی زدایی از خلیجفارس که پیشتر نیز وجود داشت در سالهای پس از جنگ جهانی دوم با قوت بیشتری از سوی بریتانیا دنبال شد. در همین راستا، طرح نام خلیجعربی، برای نخستین بار مطرح شد و به چالشی میان ایرانیها و اعراب شد.
مسئله جدید، پیچیدگی اختلاف را که پیشتر مسئله بحرین و جزایر سهگانه، برجستهترین آنها بودند، دو چندان کرد. مطرح شدن واژه جدید «عربی» برای خلیجفارس، موج گسترده و شدیدی از مخالفت را میان ایرانیان بر افروخت. این مخالفتها، بیش از این که به توده مردم کشانیده شود، ابتدا در آثار محققان و نخبگان ایرانی چهره کرد. در واقع بروز خشم ایرانیان از این اقدام استعمار جویانه نتیجهه آن نوشتهها بود که ایجاد آگاهی عمومی را موجب میشد. استادان و دانشجویان مرتبط با مطالعات خلیجفارس، محمدعلی جناب را به خوبی میشناسند. پیدایش خلیجفارس؛ فرهنگ بنادر جنوب؛ خلیجفارس و آشنایی با امارات آن؛ خلیجفارس نفوذ بیگانگان و رویدادهای سیاسی چهار کتاب جناب هستند که او را در ردیف خلیجفارس نویسان معتبر در آورده است.
آثار جناب که نخستین آن در 1337 چاپ شد و تا پایان دهه پنجاه شمسی ادامه یافت، بخشی از جریان پاسخ به مدعیان ایران در خلیجفارس بود. سرتا سر دهه چهل، بحث مالکیت ایران بر بحرین داغ مینمود و آثار جناب از گرایشهای ملی وی در این باره خالی نیست. احمد اقتداری در همان سال انتشار کتاب خلیجفارس و آشنایی با امارات آن که مهمترین اثر اوست، مقالهای درباره آن در راهنمای کتاب نگاشت و به نقد آن پرداخت. همو نوشت: «برای آشنایی با حدود و مرزها و خاندان و شجره حکام حاکم بر امارات خلیجفارس و نفت و درآمدهای نفتی و وضع اقتصادی و اداری امارات خلیجفارس الحق کتابی باین تفضیل و دقت در زبان فارسی نوشته شده است...»
در سال 1356 ه ش، جناب کتاب نفوذ بیگانگان و رویدادهای سیاسی (1900 – 1875) را در پژوهشگاه علوم انسانی به چاپ سپرد که از نظر ارائه ده سند از آرشیوهای بریتانیا مزیت مییابد. یک سال بعد، همان پژوهشگاه کتابی از جان آنتونی دیوک با عنوان امارات خلیجفارس، پژوهش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ترجمه مهدی مظفری چاپ کرد که در راستای توجه نهادهای دولتی به مسئله خلیجفارس قابل ارزیابی است.
صادق نشات (1275 – 1346 ه ش) تحصیلات آکادمیک نداشت اما فارسی، عربی و علوم زمان خود را به خوبی میشناخت. در جوانی به مشروطه خواهان پیوست. او مدت شانزده سال از 1309 تا اواخر 1325 ه ش، از طرف وزارت فرهنگ سرپرست مدارس ایرانی در عراق بود. مدتی در مدرسه عالی سپهسالار و دانشکده معقول و منقول زبان عربی و تاریخ و جغرافیای ایران و کشورهای اسلامی تدریس کرد تا طی سالهای 1330 تا 1343 ه ش، بنا به دعوت دانشگاه قاهره عازم مصر شد و به تدریس زبان و ادبیات فارسی و تاریخ و جغرافیای ایران پرداخت. از نشأت، آثار زیادی به فارس و عربی به یادگار باقی مانده است.
کتاب تاریخ سیاسی خلیجفارس، کتاب ارزندهای در موضوع مورد نظر ماست که فقط یک سال پیش از درگذشت مولفش به چاپ رسید. کتاب را باید در زمره آثاری دانست به منظور دفاع از حقانیت تاریخی ایران در خلیجفارس نگاشته شده است و در واقع پاسخی در تهدیدات علیه منافع ملی ایران به شمار میرود. نشأت از منابع کهن ایران و عربی مانند شاهنامه فردوسی و فارسنامه ابن بلخی و احسن التقاسیم مقدسی و المسالک و الممالک ابن حوقل به کفایت استفاده کرده است و منابع موجود انگلیسی را نیز دیده است. استفاده از اسناد رسمی وزارت امور خارجه انگلستان و آرشیو هند بریتانیا نقطه قوت کار اوست.
کتاب با «اوضاع طبیعی و جغرافیای خلیجفارس و وجه تسمیه» آن آغاز میشود و به طور مفصل تاریخ خلیجفارس را از دورهه باستان تا معاصر به بررسی مینشیند. پیدایش و اوضاع شیخ نشینهای عربی در خلیجفارس نیز فصلی را به خود ختصاص داده است؛ اما، تاکید نشأت بر روی ایران است. وی چند دهه پیش از جنگهای منطقه هشدار داد: «... از هم اکنون ملت ایرانی، درباره خلیجفارس و آینده خطیر جهانی آن باید آمار جامع الاطراف و دقیقی تهیه نماید و همه خصوصیات و مزایای بیمانند این دریای پر بها را که ثروت ملی کشور ماست کاملاً و در تمامی احوال مد نظر قرار بدهد و خویشتن را با منتهای هوشیاری و شجاعت به میدانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بازرگانی که بستگی یا تماس با خلیجفارس داشته وارد سازد همواره با دیده باز مراقب حرکات و سکنات بیگانگان توسعه طلب بویژه استعمارگران سود جو که اندیشه برقراری نفوذ بکرانههای خلیجفارس و بهرهمندی از امکانات بیکران آن را در سر دارند بوده باشد تا بتواند این امانت گرانمایه پدران را دست نخورده و بی کم و کاست به سنهای آینده تحویل داده و خود را بدینوسیله سرافراز نماید.» این کتاب در سال 1345، توسط شرکت نسبی کانون کتاب در 681 صفحه و دو نقشه، به چاپ رسیده است.
کلید خلیجفارس که توسط غلامحسین مقتدر (1271 – 1343) در سال 1333 ه ش، در انتشارات محمدعلی علمی به چاپ رسید، با حمایت ارتش نگاشته شد و از جمله کتابهای قابل اعتنا دربارهه خلیجفارس است. مقتدر تیمسار - سرلشگر ارتش بود و تا معاونت وزارت جنگ ترقی کرد. کتاب کلید خلیجفارس در سال انتشار جایزه گرفت. کتاب با تاریخ خلیجفارس از قدیمترین ازمنه آغاز اما، بیشتر به مقطع حضور استعمارگران توجه دارد. کلید خلیجفارس، برای بررسی خلیجفارس در دوران معاصر، کماکان جزو مراجع به شمار میرود. اطلاعات مقتدر از چگونگی تشکیل و سرانجام نیروی دریایی نوین ایران در زمان پهلوی اوّل با توجه به آگاهیهای شخصی وی در کمتر منبعی یافت میشود و از این حیث دست اول است. همچنین بخش یازدهم کتاب «اوضاع اقتصادی و اجتماعی خلیجفارس»، به نظر نگارنده از نخستین، فصلهای مستقل اختصاص یافته به اوضاع اجتماعی خلیجفارس است و از آن نظر که این بخش تالیف از کتابهای دیگر نیست و بلکه تولید نگارنده است، پر اهمیت به نظر میرسد.
جهانگیر قائم مقامی نیز با حمایت ارتش چند کتاب ارزشمند فراهم آورد. کتاب اسناد فارسی، عربی و ترکی در آرشیو ملی پرتغال درباره هرمز و خلیجفارس، در 2 جلد توسط ستاد کل ارتش چاپ شد. این کتاب نتیجه پژوهش مولف در سال 1351 در آرشیو ملی کشور پرتغال است: جلد اول آن در 1354 منتشر شد و جلد دوم در 1360 اسناد از اهمیت زیادی برخوردارند و کار قائم مقامی نخستین پژوهش ایرانیان بر روی اسناد خلیجفارس به شمار میرفت. او از دستاندرکاران مجلهه وزین بررسیهای تاریخی بود که آن را نیز ارتش چاپ میکرد. قائممقامی سال پیش از این کتاب بحرین و مسائل خلیجفارس را به مطالعات خلیجفارس افزوده بود.
اکنون باید از خلیج فارس اقبال یغمایی (1295 – 1376 ه ش) نوشت. کتابی از انتشارات ادارهه کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر و از نویسنده، مترجم و پژوهشگری فرهیخته با تسلطی کم نظیر نسبت به زبان فرانسه. یغمایی اهل جندق و بیابانک بود و مردی از اهل فرهنگ که در دانشسرای مقدماتی از بزرگانی چون محیط طباطبایی، نصرالله فلسفی، جلال همایی، احمد بهمنیار مشق علم آموخته بود. یغمایی سالها در کسوت معلمی به فرزندان این مرز و بوم خدمت کرد. از او بیش از صد مقاله در زمینههای مختلف یادگار باقی مانده است. اقبال برادر حبیب یغمایی، پدید آورنده مجله وزین یغما بود و در آن نشریه دستی داشت. کتاب خلیج فارس 149 صفحه است که هر چند مباحث تاریخی آن چنگی به دل نمیزند اما فصلهای چهارم تا نهم که وضعیت روز خلیجفارس را در زمان مولف حکایت میکند، میتواند برای شناخت مسایل سیاسی اقتصادی و اجتماعی آن دوره مورد استفاده قرار گیرد. همچنین کتاب تعداد زیادی عکس از تاسیسات تازه ساخته شده و ... دارد که بر جالبی آن میافزاید. یغمایی، یک مقاله نیز با عنوان «بحرین یک سند تاریخی که انگلیس حاکمیت ایران را بر بحرین تصدیق کرده است» دارد.
خلیج فارس، محسن شاملو در خرداد ماه 1347 در چاپخانه صبح امروز چاپ و سپس منتشر شد. این کتاب نیز همان گونه که نویسندهاش در مقدمه ابراز میدارد به منظور روشن شدن «سابقه تاریخی و پیوند ناگسستنی خلیجفارس ... و سیادت کهن و رهبری دیرین ایران ...»، یکدیگر است.
عباس مسعودی (1280 – 1353 ه ش)، بنیان گذار و مدیر روزنامه اطلاعات نیز از جمله کسانی است که در دهه چهل شمسی چند اثر درباره خلیجفارس نوشت. او در 1345، دیداری از شیخ نشینهای خلیجفارس را که در واقع یادداشتهای سفرش به جنوب خلیجفارس بود نشر کرد. در 1348، خلیجفارس پس از نیروهای انگلیس و در 1352، خلیجفارس در دوران سربلندی و شکوه را منتشر کرد. عباس اقبال آشتیانی، (1275- 1334 ه ش) که فضل وکمال و تتبع و تبحر او، علامهای چون محمد قزوینی را دچار شگفتی میکند نیز در زمره خلیجفارس نویسان است. هوشنگ اتحاد، پنجاه و شش اثر از وی را فهرست کرده است و این جدای از یک صد و یک مقاله وی در کتاب مجموعه مقالاتش است.
مطالعاتی در باب بحرین و جزایر و سواحل خلیجفارس، نوشته اقبال، ابتدا در سال 1316 توسط «مطبعهه مجلس» چاپ شد و مجدد در 1328 با اصلاحاتش تجدید گردید. اقبال در مقدمهه کتاب مینویسد: «در سال 1315 شمسی که نگارنده در پاریس مقیم بودم با مرحوم مدبر الدوله سمیعی وزیر امور خارجه ایران در آن زمان مامور شدم که در باب جزایر و سواحل خلیجفارس مخصوصاً جزایر بحرین مطالعاتی از لحاظ تاریخی و جغرافیایی بنماییم و سوابق ارتباط این جزایر را با ایران و تعلقی که آن نواحی همیشه بمملکت ما داشته و دارد حتی الامکان روشن کنم.» همان گونه که از اقبال انتظار بود، کتاب بر پایه منابع معتبر تاریخی تالیف شد و به نظر نگارنده بخش «احوال جزایر و سواحل خلیج در عهد قاجاریه» آن هنوز میتواند محل استفاده باشد. اقبال در مقالههای «دربارهه سیراف قدیم» و «قسمتی از ماجرای خلیجفارس» از این آبراهه نوشت.
سعید نفیسی (1274- 1345 ه ش) ادیب، مورخ، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی نیز در سال 1333 از خلیجفارس نوشت. جالب اینجاست او نیز کتابی دربارهه بحرین با عنوان بحرین حقوق هزار و هفتصد ساله ایران فراهم آورد که کتابخانه طهوری به چاپ سپرده؛ این کتاب نیز مانند اثر اقبال برای دفاع از حقوق تعرض یافته ایران در خلیجفارس نگاشته شد. ماجرای آن از قلم نفیسی در مقدمه خواندنی است: «در سال 1311 ... عبدالحسین تیمورتاش ... مرا برانگیخت و بنیاد این دفتر را گذاشتم. در همان زمان در روزنامه اطلاعات از شماره 1685 سال ششم مورخ اول شهریور 1311 تا شماره 1696 مورخ 14 شهریور ماه همان سال در صحیفه اول منتشر شد... امیدوارم که فرزندان برومند ایران بانگیزهای که گرد آورنده این مختصر بوده است پی ببرند...» نفیسی در این کتاب سعی میکند با ادله تاریخی، پیوستگیها و حقانیت و مالکیت ایران بر بحرین را به اثبات برساند. هوشنگ اتحاد، صد و سه اثر از نفیسی فهرست کرده است.
این آثار پاسخی بود به تحریکات و اقدامات انگلستان در خلیجفارس که مالکیت تاریخی ایران بر بحرین را با چالش جدی مواجه ساخته بود. دولت بریتانیا، در سال 1935م/ ه ش، پس از تخلیه جزیره هنگام، بحرین را به عنوان پایگاه دریایی خود در خلیجفارس در آورد و تا سال 1971م / 1352 ه ش، که نیروهای آن دولت خلیجفارس را ترک گفتند در بحرین به عنوان کشوری جدید در نقشه سیاسی جهان ظاهر شد، از هیچ اقدامی برای رسیدن به مقصود خود نکرد.
جلالآل احمد در 1336 یک تکنگاری با عنوان خارک در تییم خلیجفارس چاپ کرد. در سال 1345، غلامحسین ساعدی با نثر شیوایش، اهل هوا را نگاشت و درباره بیماری اسرار امیز «زار» و آداب و رسوم اجتماعی خلیجفارس، اطلاعات ارزندهای به دست داد. این کتاب نود صفحهای را موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران منتشر کرد. محمدعلی جمالزاده در 1356 از «نام خلیجفارس» در یغما نوشت و بدین ترتیب، سه تن از داستان نویسهای برجسته ایران به صف خلیجفارس نویسان پیوستند.
محمدجواد مشکور (1297 – 1374 ه ش) که مطلب او با عنوان نام خلیجفارس در اول تاریخ، نخستین بار توسط اداره کل انتشارات وزارت اطلاعات وجهانگردی در سال 1355 به هر دو زبان فارسی عربی و انشار یافت، تاریخ دان، فرق شناس و عربیدان برجستهای بود. وی هر گفتنی که باید درباره نام خلیجفارس در نوشتههای کهن فارسی، عربی و برخی مدارک لازم بود به رشتهه تحریر در آورد. این مقاله هنوز نیز بهترین متن موجود برای بررسی نام خلیجفارس در متون کهن است.
آثار حسین نوربخش در واپسین سالهای دهه پنجاه، نمونه خوبی از تحقیقهایی هستند که بیشتر از کتابهای پیش از خود به مسائل اجتماعی و فرهنگی خلیجفارس میپردازد. نوربخش طی سالهای 1351 تا 1357، مامور خدمت در بندر لنگه بود و پس از آن به جزیره قشم منتقل شد و از نزدیک زندگی ساحل نشینان را مشاهده کرد. کتابهای بندر لنگه در ساحل خلیجفارس، بندر کنگ، خلیجفارس و جزایر ایرانی، چگونگی صید مروارید، جزیره قشم و خلیجفارس او از آن جهت که تجربیات شخصی مولف را بیان میکنند، بسیار مهم هستند. برخی از کتابهای وی توسط ناشران بومی و در بندرعباس چاپ شدهاند. کتاب فرهنگ دریایی خلیجفارس، در زمره نخستین فرهنگها در حوزه خلیجفارس است که به همت نوربخش فراهم آمد. فرهنگنامه نوربخش از آن رو که نتیجه نشست و برخاست و گفتگو با دریانوردان، ناخداها، جاشوها، کارکنان کشتیها، بازرگانان و افراد فاضل محل و سرشناس محلی است، اهمیت مییابد.
و در پایان احمد اقتداری (1304- 1398) را باید در ردیف خلیجفارس نویسان مشهور دانست. به نظر نگارنده حتی اگر او فقط آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیجفارس و دریای عمان و آثار بناهای تاریخی خوزستان را نگاشته بود، بازکافی به نظر میرسید تا نامش در ردیف خلیجفارس شناسان بزرگ ثبت شود. کتاب نخست در 1333 صفحه به سفارش سلسله انتشارات انجمن آثار ملی چاپ شد که هنوز پس از گذشت چهل سال، مانند آن پدید نیامده است. اما این اقتداری بود که در کسوت مصحح، آثار سدید را معرفی و چاپ کرد؛ مقالههای زیادی درباره خلیجفارس نگاشت و تعداد کتابهای خود را به حدود ده کتاب در حوزهه خلیجفارس رساند. تلاش اقتداری برای شناسانیدن فرهنگ بومی جنوب اقدامی بدیع و ارزشمند مینمود. و هم او بود که نخستین بار از لارستان کهن و فرهنگ لارستانی نوشت. به پاس خدمات او، یونسکو جایزه ویژهای بدو اختصاص داد.
*امیرهوشنگ انوری، تاکنون پنج کتاب، و چندین مقاله با موضوع خلیجفارس چاپ و منتشر کرده است. خلیجفارس در نیمه نخست قرن بیستم، در سال 1390 اثر برگزیده بیستمین جایزه کتاب فصل بود. همچنین در روز خلیجفارس سال 1393، وزارت ارشاد و سازمان میراث فرهنگی بهطور مشترک از آثار و پژوهشهای او در مطالعات خلیجفارس تقدیر کردند.
ارسال نظر