مهارت گفتگو نیازخانواده



تهران- ایرنا- رفتار پرخاشگرانه ی فرزندان نوجوان و جوان و دوری از کانون خانواده از چالش های مشترک بسیاری از خانواده ها است که مشاوران بهترین و مناسبت ترین راهکار حل آن را به کارگیری مهارت گفت و گوی دوسویه میان والدین و فرزندان در برابر گفت و گوی دستوری عنوان می کنند.

نوجوانان و جوانانی که از یک طرف در حال دورشدن از وابستگی های دوران کودکی هستند و از طرف دیگر توان حل بسیاری از مسایل زندگی را ندارند و با نوسان های فکری و روحی روبه رو هستند، در برابر کوچک ترین سخن، عمل یا نصیحت واکنش نشان می دهند و با صدای بلند و ترک کردن محل گفت و گو یا حتی خانه بر شرایط بحرانی به وجود آمده دامن می زنند. این واکنش، نه تنها گره یی از مشکل ها بازنخواهد کرد، بلکه فاصله ها را بیشتر و سایه ی خشم و آسیب های اجتماعی را بر زندگی والدین و فرزند گسترده تر خواهد کرد. همچنین تردیدها و دودلی های ناشی از ناتوانی در برقراری ارتباط موثر با والدین، نوجوانان را با بلاتکلیفی دردآوری روبه رو می سازد.
افزایش درگیری و به اصطلاح نزاع بر سر کوچک ترین موضوع، فرار از خانه، افسردگی و خودکشی گوشه یی از خبرهای رسانه ها از حال و روز نوجوانان و جوانانی است که شاید با آموزش مهارت های زندگی و ارایه ی راهکار مناسب در جهت تغییر شیوه ی رفتار، افزایش صبر و الگوبرداری از افراد شایسته و مناسب بتوان از بار این خشونت و تصمیم گیری های نادرست کاست.

*** سرگردانی والدین در نبود آموزش فرزندپروری
بدون شک داشتن آگاهی در همه ی زمینه ها، کارایی و موفقیت بیشتر را به همراه خواهد داشت. این امر در مورد وظیفه های خانواده در تربیت فرزندان و رشد اجتماعی و فکری آنان نیز موثر است.
زمانی والدین توانایی تربیت درست عاطفی و روانی کودکان خود خواهند داشت که دانش و آگاهی های کافی و لازم را در راستای رشد کیفی زندگی اجتماعی اعضای خانواده داشته باشند اما آگاهی از شیوه های تربیتی در میان خانواده های ایرانی از سطح پایینی برخوردار است. در جامعه ی ما، بیشتر والدین همان شیوه ی تربیتی را که از پدر و مادر و اطرافیان خود آموخته اند برای تربیت و رشد فرزندان خود در پیش می گیرند و به نوعی تقلید می کنند. به همین دلیل احتمال نادرست بودن برخی از این روش ها نسبت به تفاوت های زمانی و موقعیت پدر و مادر و فرزندان وجود خواهد داشت.
موضوعی که «لیلی ارشد» مددکار اجتماعی در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا، آن را یکی از بزرگترین مشکل های والدین در رفتار با فرزندان عنوان کرد و گفت: شوربختانه پیش از ازدواج همه ی زمینه ها به جز آموزش مهارت های زندگی برای زن و شوهر و سپس فرزندآوری میان زن و مرد به گفت و گو گذاشته می شود. بنابراین نگرانی پدر و مادر در خصوص چگونگی ارتباط درست و رفتار همراه با عشق و صمیمیت با فرزندان پس از فرزندآوری، امری عادی خواهد بود. این در حالی است که والدین نسبت به حقوق کودک و مرحله های رشد ناآگاه هستند. بنابراین در یک جمله می گویم که مشکل اصلی این است که والدین دانش کافی برای فرزندپروری ندارند.
اما در برابر، والدین آگاه با مطالعه، مشاوره و جمع آوری اطلاعات گوناگون علمی دانش خود را در این زمینه افزایش می دهند و شیوه های درست آموزشی و پرورشی را برمی گزینند. والدینی که با آمادگی کامل ذهنی بر امور فرزندپروری تکیه می کنند، آینده ی بهتر و درخشان تری برای وی رقم می زنند.
*** جا ماندن والدین در ماراتن دنیای دیجیتال
متناسب با باز شدن پای فناوری های دیجیتالی به جوامع، چهره ی خانواده ها هم دچار تغییر و تحول می شود و افراد جامعه به سمتی می روند که گویا بدون اینترنت نمی توان در مسیر روبه جلو حرکت کرد.
وابستگی شدید به خدمات و بروز ارتباط های گسترده ی اینترنتی با جهان، رفتار و گفتمان اعضای خانواده را مورد تاثیر قرار می دهد تا جایی که برخی افراد به سمت انزوا و دوری از خانواده کشانده می شوند. همچنین کاهش نقش والدین به عنوان منبع اطلاعات برای فرزندان هم از دیگر آسیب های گسترش فناوری های دیجیتال است.
لیلی ارشد در این باره می گوید: روزگاری پدر و مادر داناترین افراد در نگاه فرزندان بودند و تنها پاسخگوی پرسش های فرزندان بودند اما با رشد صنعت و ورود به دنیای پشرفته نقش آگاهی بخشی والدین کمرنگ شده و آن دسته از پدر و مادرهایی که آشنایی لازم به عرصه های فناوری را ندارند، پاسخگوی پرسش های پایان ناپذیر فرزندان خود نیز نخواهند بود. فرزندان با استفاده از ابزارها و فناوری های روز جلوتر از والدین گام برمی دارند و در این مسیر با ناشناخته های اجتماعی بسیاری روبه رو هستند. بنابراین نباید فراموش کرد، وظیفه ی هدایت فرزندان در مسیر پر پیچ و خم زندگی و کنترل بر رفتار آنان در طول بر عهده ی پدر و مادری است که با صبر و شکیبایی، برای ساخت آینده یی روشن تلاش می کنند.

*** «نَه» گفتن، کلید حل معمای آسیب های اجتماعی
نداشتن الگوی مناسب در زندگی، نبود پیوند صمیمی میان والدین و فرزندان، تسلط گفت و گوی یکجانبه از سوی پدر و مادر به جای مکالمه و تعامل دوسویه میان فرزندان و والدین از جمله عواملی هستند که نوجوانان و جوانان را با اشاره ی محبتی به طرف بیگانگان سوق می دهد تا آن جا که کوله بار ناآرامی و نارضایتی را به دوش می کشند.
موضوعی که «مجید ابهری» آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا به آن اشاره و والدین را نخستین الگوی رفتاری برای فرزندان عنوان کرد.
به گفته ی ابهری، از نگاه رفتارشناسیِ خانواده، پیوند میان والدین و فرزندان به سه شکل تقسیم می شود؛ نخست والدین و فرزندانی که در تعامل رفتاری قرار دارند، به این معنا که روابط طبیعی و منطقی میان آنان برقرار است و می توان گفت این والدین الگوی رفتاری مناسب برای فرزندان هستند.
دومین گروه، خانواده هایی هستند که در تقابل رفتاری به سرمی برند و والدین و فرزندان دچار اختلاف دیدگاه بوده و از مشکل های گوناگون در مسیر زندگی با یکدیگر رنج می برند.
در پایان، گسست رفتاری به عنوان سومین نوع رابطه میان اعضای خانواده است که در آن فرزندان به هر دلیل خانه را ترک یا به طور کلی رابطه شان را با والدین قطع می کنند.
از نگاه ابهری، «نَه» گفتن اهرم پیشگیری از آسیب ها و ناهنجاری های رفتاری فرزندان است. در این مسیر، والدین باید به فرزندان خود بیاموزند تا به خواسته های نامعقول و دعوت های غیرمنطقی دوستان، همسالان و همکلاسی های خود نه بگویند و از گفتن آن و همچنین سرزنش و تمسخر دیگران شرمسار نشوند و نترسند.
این آسیب شناسی اجتماعی در ادامه ی اظهارات خود به تابوی مسایل جنسی در جامعه اشاره کرد و افزود: متاسفانه تعارف های بیش از اندازه در روابط خانوادگی باعث شده است تا سخن گفتن از مسایل و مشکل های جنسی به تابو و خط قرمز تبدیل شود. ممنوع بودن گفت و گو در خصوص واقعیت های جنسی میان والدین و فرزندان، آسیب های جدی به همراه خواهد داشت. پس از والدین، مربیان آموزشی در مدارس تکمیل کننده ی مهارت های زندگی هستند چرا که والدین به تنهایی نمی توانند این مهارت ها را به فرزندان منتقل کنند؛ بخصوص والدینی که در رویارویی یا گسست رفتاری قراردارند به تنهایی توانایی آموزش های رفتاری را نخواهند داشت.
لیلی ارشد مددکار اجتماعی هم در این باره معتقد است، والدین به عنوان افرادی که چشم های کودکان در ابتدایی ترین لحظه ی تولد بر روی آنان گشوده می شود، نخستین کسانی هستند که آموزگار مدرسه ی زندگی فرزندان خود هستند. بنا به گفته ی سعدی شاعر بزرگ ایرانی «دوصد گفته چو نیم کردار نیست». زمانی نفوذپذیریِ منش و رفتار والدین در فرزند، افزایش می یابد که گفته های آنان برخلاف عملشان نباشد. اگر والدین از زشتی دروغ گفتن برای فرزندان خود می گویند اما خود دروغ می گویند یا هنگام رانندگی از کلمه های زشت استفاده می کنند و ناسزا می گویند، چطور می توانند به فرزندان بیاموزند که خشم خود را کنترل کنند؟ چگونه می توان به فرزند نَه گفتن را آموخت در حالی که خود در میهمانی ها، در برابر پیشنهادهای دیگران به اصطلاح رودربایستی می کنند و توانایی نه گفتن را ندارند؟
بنا به گفته ی این مددکار اجتماعی، زمانی می توان در محیطی صمیمانه، خطرها را به فرزندان گوشزد کرد که نگرانی شکسته شدن خط قرمزها را کناربگذاریم و بدون هیچ پنهان کاری، در مورد مسایل گوناگون با وی گفت و گو کنیم. متاسفانه در میان اقشار جامعه، خرده فرهنگی مبنی بر این که اگر فرزندان از وجود مساله یی مانند اعتیاد آگاهی نداشته باشند، به آن مبتلا نخواهند شد؛ وجود دارد در حالی که هوشیار ساختن فرزندان در برابر پیامدها و آسیب های اعتیاد باعث خواهد شد تا از آن دوری کنند و مبتلا نشوند.

***دوکلام همدلی، یک عمر همبستگی
از نگاه روانشناسان، گفت وگو کلید اصلی ارتباط بین والدین و فرزندان است که می توان از آن به عنوان بهترین راهکار ایجاد پیوندی ماندگار میان اعضای خانواده نام برد. گفت و گوی میان اعضای خانواده در باره ی مشکل و مسایل به وجود آمده، راهگشا و پیشگیری کننده ی بسیاری از بحران ها خواهد بود. وجود خط قرمزها و آگاه نبودن والدین به مسایل رفتاری و اجتماعی مشاجره، گوش ندادن و پناه بردن به اتاق خصوصی را درپی خواهد داشت.
در این میان توجه به شرایط زمانی و مکانی از مهمترین نکاتی است که حبنظران حوزه ی آسیب شناسی اجتماعی بر آن تاکید می کنند.
بر اساس این نظر، ایجاد فضای زمانی و مکانی مناسب، یعنی زمان نیاز فرزندان نه نیاز پدر و مادر، نخسیت راهکار رسیدن به گفتمان باکیفیت و نتیجه بخش است. به عبارت دیگر، زمانی که فرزند برای بیان مشکل خود پیشقدم می شود و واژه ی «می خواهم چیزی بگم» را به کار می برد، بایست دست از کار کشید و سراپا گوش شد چرا که اگر به هر دلیلی این زمان را به وقتی دیگر موکول کنیم، فرزند و سخنش برای همیشه از کنار ما ناپدید می شوند. فرزندان باید اطمینان یابند که والدین همیشه گوش شنوای آنان هستند و همواره برای آنان زمان صرف می کنند.
«مهارت مدیریت گفت و گو» نیز یکی از اصلی ترین اهرم های پیشگیری از بروز آسیب های رفتاری فرزندان است که مجید ابهری به آن اشاره کرد. وی در توصیه به والدین می گوید: والدین باید نگاه ارباب و رعیتی یا کارگر و کارفرمایی را کنارگذاشته و در جایگاه یک دوست با فرزندان گفت و گو کنند. در این شرایط، فرزندان حرف های آنان را پذیرفته و موضع گیری منفی نخواهند داشت. دلیل به وجودآمدن تنش رفتاری در گفت و گوهای والدین و فرزندان این است که پدر و مادر با زبان دستوری با فرزندان سخن می گویند و بعضی از مواقع باید پذیرفت که فرزندان بهتر و بیشتر از بزرگسالان مسایل را درک می کنند. فرزندان نسل نو، فرزندان عصر اینترنت هستند که با زدن یک کلید به دریایی از اطلاعات دسترسی پیدا می کنند.
ابهری افزود: به همین دلیل گفت و گوی یکطرفه و یکسویه بودن مکالمه ها به تنش منجر می شود. پس اگر گفت و گوی دوطرفه میان والدین و فرزندان برقرار شود یعنی هر 2 طرف بگویند و بشنوند، تنشی در ارتباط گفتمانی والدین و فرزندان به وجود نخواهدآمد.
لیلی ارشد نیز برگزاری کلاس های آموزش مهارت های زندگی را یکی از راهکارهای همدلی و همنشینی اعضای خانواده عنوان کرد وگفت: باید در کنار آموزش های گوناگون و مشاوره های پیش از ازدواج، امکان یادگیری مهارت های زندگی و تعامل با فرزندان را به صورت رایگان در اختیار خانواده ها گذاشت.
کمک از مشاوران متخصص هم راه دیگر نزدیکی والدین و فرزندان است که لیلی ارشد به آن اشاره می کند. به گفته ی وی، در موردهایی که فرزندان نسبت به پذیرفتن راهنمایی های والدین مقاومت کرده و در مقابل از همسالان و افراد غیر از اعضای خانواده پیروی می کنند، والدین باید با راهنمایی و معرفی فرزندان به مرکزهای مشاوره، از کمک متخصصان و مشاوران استفاده کنند. در این میان هزینه های بالای مشاوره یکی از موانع اصلی مراجعه ی والدین به این مرکزها است که برای از میان برداشتن این مانع حوزه ی مددکاری اجتماعی در پیشنهادی به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، خواستار زیر پوشش قرار گرفتن خدمات مشاوره یی از سوی بیمه ها شد.
فرجام سخن این که، والدین زمانی در گرم نگهداشتن کانون خانواده، توانا خواهند بود که دولت و نهادهای مرتبط نیز دوشادوش آنان وارد این عرصه شوند و ضمن ارایه ی آموزش های تربیتی و رفتاری مرتبط با چگونگی پرورش و رشد فرزندان به والدین پیش و پس از ازدواج، امکانات رفاهی سالم و نشاط آور را برای پیوند و نزدیکی هرچه بیشتر خانواده ها و فرزندان فراهم کنند تا از فاصله گرفتن نسبت به محیط خانوادگی و جدایی فرزندان از والدین جلوگیری کرد. پدر و مادر در صورتی می توانند فرزندان را از ورود به آسیب ها و گام نهادن در مسیرهای انحرافی متوقف کنند که در برابر، پیشنهاد بهتری داشته باشند.
همچنین بنا به تاکید صاحبنظران، کلید و راهکار مهم در افزایش نفوذپذیری پدران و مادران در میان فرزندان خود گفت و گوی مداوم و دوطرفه به همراه پذیرفتن آن چه هست و آنچه آرزو می کند، است. تنها در این صورت است که اعتماد فرزندان جلب می شود و با اعتماد به نفس بالا به جنگ آسیب ها و مشکل ها می روند.
*از:فاطمه دهقان نیری (گروه پژوهش و تحلیل خبری) 

ارسال نظر

Image CAPTCHA