هر پدیدهای که بخواهیم از منظر اسلامی مورد بحث قرار دهیم با رویکردی انجام میشود که یکی رویکرد موضوعی و دیگری از منظر منابع خاص است. در رویکرد اول از 3 زاویه یعنی زاویه فلسفی، اخلاقی و فقهی میتوان به آن نگریست؛ برای نمونه در بحث محیط زیست در اسلام از جهت فلسفی یعنی اینکه چه گزارههای توصیفی وجود دارد یا از لحاظ اخلاقی مشاهده کنیم که چه ویژگیهای روحی انسان در ارتباط با محیط زیست دارای اهمیت است.در بحث محیط زیست سومین موضوع این است که چگونه باید محیط زیست حفظ شود و هر پدیده دیگر که با رفتار آدمی ارتباط دارد را میتوان در این خصوص بررسی کرد.حالا این نگاه در تعلیم و تربیت نیز متصور است و اگر نگاه اسلام را بخواهیم به دست آوریم باید فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، اخلاق و فقه تعلیم و تربیت اسلامی را به دست آوریم. نوع دیگر اینکه منابع را از منظر مختلف بررسی کنیم و مسئله از نظر قرآن و حدیث بررسی شود.
از سالیان پیش گفتیم علوم انسانی باید اسلامی باشد اما دیدیم زیرساخت آن مناسب نیست و پروژههایی در این خصوص طراحی کردیم که شامل فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، فقه تربیتی و تفسیر تربیتی از جمله آنها بود. 2 کار مهم در تربیت اسلامی انجام میدهیم که گزارههای بنیادی در تعلیم و تربیت است که به طور کامل انجام نشده است و از میان این پروژهها، پروژه فقه تربیتی شکل گرفت و مجموع تغییرات آن 2 جلد است که تا به حال چاپ شده و به 20 جلد میرسد و حدود 12 سال به مدت 2 ساعت در هفته با حضور جمعی از صاحبنظران انجام شده است.
بعضی میگویند فقه دانشی منفعل است و در نگاه دیگری میگویند؛ فقه فعال است و قواعد فقهی شامل گزارههای قواعد علمی و احکام و مسائل خاص است. فقه رایج شامل بخشهای مختلف است اما باید دائما متحول شود و هماهنگ با نیازهای زمان رشدکند و باید 7 حوزه مستقل جدید در فقه پایهریزی شود که یکی از آنها حوزه تعلیم و تربیت است. کتاب فقه تعلیم و تربیت شامل بخش تعلیم و تربیت و انواع علوم و احکام مربوط به آن است و در فصل بعدی تربیت به معنای خاص است که شامل بخشهای نهادهای تربیت، خانواده، حکومت و دولت و وظایف آنها از نظر اسلام است. فصل دیگر مربوط به ساحتهای تربیت شامل بحثهای عاطفی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی است که حدود 10 جلد است و در ادامه مباحث تربیت معلم و برنامهریزی نیز طراحی خواهد شد و این دورنمایی است که از 20 سال قبل طراحی شده است.
ارسال نظر