پایگاه اطلاع رسانی دبیر خانه ستاد همکاری ها ضمن تبریک فرا رسیدن عید بزرگ غدیر خم به همه مسلمین و دوستداران مولای متقیان امام علی علیه السلام، چندین روایت نورانی را ازلسان مبارک حضرت ختمی مرتبت در وصف امیر غدیر، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام منتشر می کند.
گفتنی است این روایات از کتاب"پرتوی از فضائل امیرالمؤمنین(ع) اثر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی انتخاب شده و این مرجع تقلید ضمن ترجمه احادیث برخی نکات علمی را در خصوص برخی واژه ها تفسیر نموده اند.
*امیر غدیر
عن زید بن أرقم و جماعة من الصحابة، قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: مَنْ کنتُ مولاه فعلی مولاه، اللهمَّ والِ مَنْ والاه وعادِ مَنْ عاداه.
زید بن أرقم وگروهی از صلیاللهعلیهوآله صحابة روایت کردهاند که رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس را که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست. خدایا یاران او را یاری و دشمنانش را دشمن بدار. 1
* هادی امت
عن ابن عباس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: أنا المنذر وعلی هادی ـ و أشار بیده إلی علی و قال ـ : بک یهتدی المهتدون.
ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت کرده که آن سرور فرمود: من بیمدهندهام و علی هدایت کننده ـ و با دستش به علی علیهالسلام اشاره کرده، فرمودند: به واسطه تو هدایتشوندگان راه مییابند و هدایت میشوند.2
*ورودی شهر علم پیامبر صلی الله علیه و آله
عن علیّ علیهالسلام و ابن عباس و جابر بن عبدالله: قال صلیاللهعلیهوآله: أنا مدینة العلم و علیّ بابُها ، فَمَن أراد العلم فلیأت الباب.
علی علیهالسلام و ابن عباس و جابر بن عبدالله روایت کردهاند که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: من شهر علمم و علی دروازه آن، پس هر کس طالب علم باشد ازدروازة آن وارد شود.3
* ترازوی علم پیامبر صلی الله علیه و آله
عن ابن عباس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:
أنا میزان العلم وعلیّ کفتاه، والحسن والحسین خیوطه، وفاطمة علاقته، والأئمة من بعدی عموده، یوزن به أعمال المحبین لنا والمبغضین لنا.
ابنعباس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایتکرده استکه حضرت فرمود:
من میزان علمم، و علی دو کفهاش، و حسن و حسین بندهایش و فاطمه آویزه (شاهینش)، و امامان بعدی دستگیره آن هستند، که در آن کارهای محبان و دشمنان ما وزن و سنجیده میشود.4
*یاد علی علیهالسلام عبادت است
عن عایشة و ابن عباس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: ذکر علیّ عبادة.
عایشه و ابن عباس از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله روایت کردهاند که فرمود:یاد کردن از علی عبادت است.5
* پیغمبر و علی از یک ریشهاند
عن ابن عباس، قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: أنا و علی من شجرة واحده، و الناس من أشجار شتّی.
ابن عباس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت میکند: من و علی از یک درخت آفریده شدیم و مردم از درختان متعدد.6
[توضیح: ریشه نسبی مقصود نیست. «اشاره به نور نبوت و ولایت است که از این دو از ازل یک جلوه میکردند هنگامی که این نور نبوت و ولایت به صلب عبدالمطلب رسید، از هم جدا شده، یکی به پشت ابوطالب منتقل گردید و دیگری در صلب عبدالله».]
* کارزار علی علیهالسلام بر تأویل قرآن
عن وهب بن صیفی: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: أنا اُقاتل علی تنزیل القرآن، و علیّ یقاتل علی تأویل القرآن.
وهب بن صیفی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت کرده است که حضرت فرمود: من برای تنزیل قرآن کارزار میکنم و علی در ارتباط با تأویل آن نبرد میکند.7
توضیح: یکی از معاصران در ذیل حدیث فوق این بیان را دارد:
مراد از تنزیل قرآن، تصدیق به وحی بودن آن است که پیغمبر برای آن جهاد کرد؛ و مراد از تأویل قرآن، فهم صحیح آن و عمل کردن به احکام آن است، که علی در جنگ جمل و صفین و نهروان انجام داد.8]
* اجزای درخت بهشتی
عن ابن عباس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: أنا شجرة، و فاطمة حملها، وعلیّ لقاحها، والحسن والحسین ثمرتها، والمحبون أهل البیت ورقها من الجنّة حقّاً حقاً.
ابن عباس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت کرده که حضرت فرمود: من به درختی مانم که فاطمه باردان آن و علی بارور سازنده آن، حسن و حسین میوه آن و دوستداران خاندانم برگهای آن درختاند که آن درخت و توابعش از بهشتاند.9
* حجت خدا بر بندگان
عن أنس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: أنا وعلی حجّة الله علی عباده.
انس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت کرده که حضرت فرمود: من و علی حجت خدا بر بندگانش میباشیم.10
*افتخار خداوند به علی علیهالسلام
عن جابر: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: إنَّ الله عزّوجلّ یباهی بعلیّ بن أبی طالب کّل یوم الملائکة المقرّبین حتی یقول: بخ بخ هنیئاً لک یا علی.
جابر از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و سلم روایت کرده که حضرت فرمود:خداوند با عزت و جلال هر روز بر فرشتگان مقربش به علی بن ابیطالب افتخار میکند. تا آنجا که میگوید: «به به! ای علی گوارا باد بر تو.»11
*بشارت به علی علیهالسلام
عن شراحیل بن مرة قال: سمعت رسول الله صلیاللهعلیهوآله: أبشر یا علی حیاتک معی وموتک معی.
شراحیل فرزند مره گوید: از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شنیدم که فرمود:ای علی! بشارتت باد که زندگی و مرگ تو با من است.12
* جواز عبور از صراط
عن أبی بکر قال: سمعت رسول الله صلیاللهعلیهوآله یقول: لا یجوز أحدٌ الصِّراط إلّا مَنْ کَتَبَ لَه علی الجواز.
ابوبکر گوید: شنیدم رسول خدا صلیاللهعلیه وآله میفرمود:احدی از پل صراط نمیگذرد جز کسی که از علی جواز عبور داشته باشد.13
* دست در دست پیامبر در بهشت
عن عمر، قال: سمعت رسول الله صلیاللهعلیهوآله یقول لعلیّ:یا علیّ یَدک فی یدی تدخل معی الجَنَّة حیث أدخل.
از عمر بن خطاب نقل است که گفت: شنیدم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به علی فرمود:
ای علی! روز قیامت در حالی که دست تو در دست من باشد وارد بهشت میشوی و من هر کجا که داخل شدم، وارد خواهی شد. 14
* بیزاری پیامبر از دشمنان علی
عن جابر بن عبدالله، عن رسول الله صلیاللهعلیهوآله:
ثلاث مَنْ کُنَّ فیه فلیس منّی ولا أنا منه: بُغْضُ علی، وبُغْضُ أهل بیتی، ومَنْ قال: الإیمانُ کلام.
جابربن عبدالله از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایتکردهکه حضرت فرمود:سه چیز است در هر که باشد از من نیست و من از او بیزارم: دشمنی علی، بغض خاندانم وهرکس معتقد استکه ایمان صرف گفتار میباشد.15
*آرزوی بهشت
عن أنس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: ثلاثة تشتاق إلیهم الجنّة: علیّ وعمّار و سلمان.
انس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت کرده است که حضرت فرمود: بهشت در آرزوی دیدار سه تن به سر میبرد: علی، عمار و سلمان.16
* حق پدری امام علی علیهالسلام بر مسلمانان
عن جابر: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:حق علیّ بن ابیطالب علی هذه الاُمّة کحقّ الوالد علی ولده.
جابر از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت کرده که حضرت فرمود:حق علی بن ابیطالب بر مسلمانان چون حق پدر است بر فرزندش.17
*نابودکننده گناهان
عن ابن عباس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:حبّ علیّ بن ابی طالب یأکل الذنوب کما تأکل النار الحطب.
از ابن عباس نقل شده که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:دوستی علی بن ابیطالب گناهان را میخورد چنانچه آتش، هیزم را.18
* دوستی امام علی علیهالسلام برائت از آتش
عن عمر بن خطاب: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:حبُّ علی براءةٌ مِنَ النار.
از عمر بن خطاب روایت است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود؛محبت علی مایه دوری از آتش دوزخ است.19
* شاخص عمل صالح است
عن معاذ بن جبل: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:
حبُّ علیّ بن ابیطالب حسنة لایضرّ معها سیّئةٌ، وبغضُه سیّئةٌ لاتنفع معها حسنة.
معاذ بن جبل از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت میکند که حضرت فرمود:محبت علی بن ابیطالب حسنهای است که با وجود آن، گناه زیان نمیرساند، و دشمنی او گناهی است که با وجود آن، هیچ عمل نیکی سودی نمیبخشد.20
[توضیح: زمخشری در توضیح این گونه احادیث مینویسد: زیرا دوستی علی علیهالسلام ایمان کامل است و با ایمان کامل گناهان ضرری نمیزنند.]
* آخرین دیدار علی و پیامبر
عن عائشة: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله و هو فی بیتی لما حضره الموت:ادعوا لی حبیبی. فدَعَوتُ أبابکر،فنظر إلیه رسول الله صلیاللهعلیهوآله ثمَّ وضع رأسَه، ثمَّ قال: ادعوا لی حبیبی. فقلتُ: وَیْلَکُم اُدْعُوا له علی بن ابیطالب، فوالله ما یریده غیره، فلمّا رآه استوی جالساً، وخرج الثوب الّذی کان علیه، ثمّ أدخله فیه، فَلَمْ یَزَلْ یَحْتَضنُه حتّی قُبِضَ وَیدُه علیه.
از عایشه نقل است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در مرضی که بدان وفات یافت در بیت من بود که فرمود:
حبیب مرا به نزدم بیاورید. من (پدرم) ابوبکر را دعوت کردم. پیامبر صلیاللهعلیهوآله بدو نگریست و آنگاه سر خود را بر بالین نهاد و همان سخن را تکرار کرده فرمود: «حبیبِ مرا به نزدم بیاورید». به حاضران گفتم: وای بر شما علی بن ابیطالب را نزد او آورید که به خدا سوگند جز او کسی را نمیطلبد!
چون علی را مشاهده کرد از بستر جدا شد و پوششی را که بر رویش بود عقب زد و علی را در زیر آن برد و همچنان او را در آغوش داشت تا از دنیا رحلت کرد در حالی که دستش بر بدن علی بود.21
*محبوبترین مردم نزد رسولاکرم
عن معاذ الغفاریة: کنت أنیساً لرسول الله صلیاللهعلیهوآله أخرج معه فی الأسفار، اقوم علی المرضی، واداوی الجرحی. فدخلت علی رسول الله صلیاللهعلیهوآله ببیت عائشه وعلی خارج من عندها، فسمعته یقول لعائشه: إنَّ هذا أحبُّ الرجال إلیَّ وأکرَمهم عَلَیَّ، فَاعْرفی لی حقّه، وأکرمی مثواه.
از معاذ غفاری روایت است که گفت:من انیس و همدم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بودم به طوری که با ایشان به سفرها میرفتم، و از سوی آن جناب بر بالای سر مریضها حاضر میشدم، و جراحت زخمخوردگان را مداوا میکردم. روزی به دیدار پیامبر که در بیت عایشه بود رفتم در این هنگام علی در خارج از منزل حضور داشت. شنیدم حضرت، سفارش علی را به عایشه میکرد و فرمود: «این محبوبترین مردان نزد من وگرامیترین آنها برای من است، پس به خاطر من حق او را بشناس و جایگاه او را گرامی بدار.»22
*کامروایان رستاخیز
عن أمّ سلمة: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: علی وشیعته هم الفائزون یومَ القیامة.
ازامّ سلمه روایت شده که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: علی و پیروانش در روز قیامت رستگاراناند.23
[نکته: از این گونه احادیث که کلمه «شیعه» به زبان مبارک پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله صادر شده میتوان فهمید که نخستین کسی که بذر تشیع را در سرزمین اسلام پاشیده، شخص رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بوده است.]
* مَحرَم اسرار پیامبر صلی الله علیه و آله
عن سلمان: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: صاحبُ سرّی علی بن أبی طالب.
از سلمان روایت است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:صاحب سرّ من علی بن ابیطالب است.24
*بهترین راستگویان
عن داودبن بلال بن أجنحة: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: الصدّیقون ثلاثة: حبیبُ النجّار، وحزقیل مؤمن آل فرعون، وعلی بن أبی طالب، والثالث أفضلهم.
داود بن بلال بن اجنحه روایت کرده که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:صدیقین سه نفرند: حبیب نجار، حزقیل مؤمن آل فرعون، علی بن ابیطالب که از همه آنها با فضیلتتر است.25
توضیح: حبیب، فردی است که از جای دور دست شهر با شتاب آمد و مردم انطاکیه را پند داد که از فرشتگان خدا پیروی کنید. داستانش در سوره مبارکه یس است؛مؤمن آل فرعون همان است که ایمانش را از فرعونیان پنهان میداشت و آنان را از مخالفت با موسی علیهالسلام باز میداشت و میگفت: «آیا مردی را میکشید که میگوید پروردگارم خداست؟»]
*پرچم دار حمد محمدی
عن محدوج بن زید الذهلی ـ فی حدیث ـ : قال النبی صلیاللهعلیهوآله لعلیّ:ألا وإنّی اُخبِرُک یا علی أنَّ اُمتی أوّل الأمم یحاسبون یوم القیامة، ثمَّ اُبَشِّرک بانّک أوّل من یُدعی لقرابتک منّی ومنزلتک عندی فیدفع إلیک لوائی لواء الحمد وهو أوّل لواء یسار به بین السماطین ؛ آدم وجمیع خلق الله یستظلّون بظلّ لوائی یوم القیامة.
مجدوج بن زید ذهلی در ضمن حدیثی نقل میکند که رسول خدا ـ که درود خدا بر او و خاندانش باد ـ ، به علی علیهالسلام فرموده است:آگاه باش امتم نخستین امتهاست که در رستاخیز محاسبه میشوند، بشارت باد که تو به لحاظ قرابت و خویشاوندی که با من داری و به جهت موقعیت و منزلتی که پیش من داری اولین کس هستی که خوانده میشوی و پرچم حمد من در اختیارت گذاشته میشود و آن نخستین پرچمی است که در بین دو گروه به اهتزاز در میآید. همه آفریدگان، روز رستاخیز در سایه پرچم مناند.26
*سرپرست همه مومنین
عن عمران بن حصین: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: علیّ منّی و أنا منه، وهو ولیُ کلّ مؤمن من بعدی.
از عمران بن حصین روایت شده است که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: علی از من است و من از او هستم، و او سرپرست هر مؤمنی بعد از من است.27
*همانند هارون علیهالسلام نسبت به موسی علیهالسلام
عن عمر و أنس و جابر بن عبدالله و غیر هم: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: علیّ منّی بمنزلة هارون من موسی إلّا أنّه لا نبی (بعدی).
از عمر و انس و جابر بن عبدالله و غیر آنان روایت است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود:نسبت علی به من همان نسبتی است که هارون به موسی داشت منهای نبوت.28
*یک تعبیر عجیب
عن ابن عباس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: علی منّی بمنزلة رأسی من بدنی.
از ابن عباس روایت شده که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:علی، به منزله سر از جسدم است.29
[علامه مناوی درشرح آن مینویسد: این سخن مبالغه در شدت اتصال و پیوند آنها با یکدیگراست.]
* ستاره درخشان صبح بهشت
عن أنس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: علی بن أبی طالب یزهر فی الجنة ککوکب الصبح لأهل الدنیا.
از انس روایت شده که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: علی بن ابیطالب در بهشت میدرخشد چنان که ستاره صبحگاهی بر اهل دنیا میدرخشد.30
*شاخص ایمان و کفر
عن ابن عباس: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: علیّ بن ابیطالب باب حطة، من دخل منه کان مؤمناً، و من خرج منه کان کافراً.
از ابن عباس روایت است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:علی بن ابیطالب باب حطه بنی اسرائیل است کسی که از آن در وارد شود مؤمن است و کسی که از او خارج گردد کافر است.31
[توضیح: لفظ حطه دو بار در قرآن به کار رفته است: سوره بقره، آیة 58 و سوره اعراف، آیة 161 و هر دو درباره بنیاسرائیل است. باب حطه آن دری بود که بنی اسرائیل با وارد شدن از آن، در امان بودند. شاید وجه شبه در حدیث چنین باشد که آن باب مظهر فروتنی در مقابل ذات لایزال الهی و قوانین اوست. انقیاد از علی علیه السلام هم، چنین است.
مقصوداز «خرج منه»، «خرج علیه» است. یعنی کسی که بر او خروج کند. نیز نک: فیض القدیر، ج4، ص356]
*تقسیمگر آتش دوزخ
عن حذیفة: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: علیّ قسیم النار.
از حذیفه روایت است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:علی تقسیمگر آتش دوزخ است.32
*نخستین گروه بهشتی
عن علی علیهالسلام قال: أخبرنی رسول الله صلیاللهعلیهوآله:ان اول من یدخل الجنة أنا و فاطمه و الحسن و الحسین.
فقلت: یا رسول الله، صلیاللهعلیهوآله فمحبونا؟ قال: من ورائکم.از علی نقل است که فرمود: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من فرمود؛همانا نخستین گروهی که به بهشت در آیند من و فاطمه و حسن و حسین میباشیم.
پرسیدم: «دوستداران ما چه موقعیتی دارند؟»
فرمود: «ایشان به دنبال سر شما وارد بهشت میشوند.»33
* خدایا! دوستش بدار
عن انس بن مالک اهدی لرسول الله صلیاللهعلیهوآله طیر فقال:اللهمَّ ائتنی برجل یحبّه الله و یحبّه رسوله، قال أنس: فأتی علی فقرع الباب فقلت: إنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله مشغول و کنت اُحبّ أن یکون من الأنصار ثم، إنّ علیّاً فعل مثل ذلک، ثم أتی الثالثة، فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: یا أنس أدخله فقد عَنَیْتُه فلمّا أقبل قال: اللهمَّ و ال اللهمَّ وال.
از انس بن مالک روایت شده: پرنده کباب شدهای برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هدیه آوردند حضرت فرمود:
خدایا مردی را برسان که خدا او را دوست میدارد و پیامبر نیز او را دوست میدارد تا با من در خوردن این مرغ بریان شریک شود.
انس گوید: «ناگهان علی در را کوفته تا بر پیامبر صلی الله علیهوآله وارد شود.» گفتم: «رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سرگرم کاری است و دوست داشتم شخصی که میآید از انصار (مردم مدینه)باشد.» طولی نکشید بار دیگر علی در را به صدا درآورد، سومین بار نیز علی در را زد، در این هنگام پیامبر فرمود: «در را باز کن که من در دعایم او را قصد کردم.» و چون علی به نزد رسول خدا رسید پیامبر اکرم گفت: «خداوندا! دوستش بدار، خداوندا! دوستش بدار.»34
*پیشوای اهل تقوا
عن عبدالله بن حکیم الجهنی: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:إنَّ الله عزوجل أوحی إلی فی علی ثلاثة أشیاء لیلة اُسری: إنّه سیّد المؤمنین، وإمام المتقین وقائد الغرّ المحجّلین.
از عبدالله بن حکیم جهنی روایت شده که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:خداوندا! در مورد علی در شب معراج سه نکته را وحی فرمود: «این که او سید و سَرور مؤمنان و پیشوای پروا پیشگان و فرماندة سپید جبینان است.»35
منابع و ماخذ
//////////////////////////////////////////////////////////////
(1) پرتوی از فضائل امیرالمؤمنین (ع) اثر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
(2) - تاریخ دمشق (ترجمة الامام علی علیهالسلام )، ج2، ص412/923.
نیز نک: الدر المنثور، ج4، ص45؛ تفسیر روح المعانی، ج13، ص97؛ تفسیر طبری، ج3، ص72.
(3) - الفردوس، ج1، ص44/106؛ المتسدرک (حاکم)، ج3، ص126
(4) - الفردوس، 1/44/107؛ کشف الخفاء، 1/236.
(5) - الفردوس، 2: 244/3151؛ الجامع الصغیر، 1: 665/4332؛ کنز العمال، 11 / 601 / 32894؛ مناقب علی ابیطالب (ابن مغازلی)، 206/243.
(6) - الفردوس، 1: 46/115؛ تاریخ دمشق (ترجمة الامام علی علیهالسلام )، 3: 163ـ174/ 1178 و 1185؛ کنز العمال، 32968.
(7) - الفردوس 1: 46/115، تاریخ دمشق(ترجمة الامام علی علیهالسلام ) 3: 163 ـ 174/ 1178 و 1185؛ کنز العمال / 32968.
(8) - عترت ثقل کبیر، ص196.
(9) - الفردوس، 1: 52/135؛ تنزیه الشریعة، 1: 14؛ تهذیب تاریخ دمشق، 4/231.
(10) - میزان الاعتدال ذهبی، 3/76.
(11) - الفردوس، 1: 152/552.
(12) - مجمع الزوائد، ج2، ص112 به نقل از طبرانی.
(13) - الصواعق، 97، (چاپ مصر) سال 1308؛ ذخائر العقبی (چاپ مصر) سال 1356 و غیر آن دو.
(14) - تاریخ دمشق (ترجمة الامام علی علیهالسلام ) 2: 337/846؛ ذخایر العقبی، 89؛ الریاض النضرة، 2/209؛ جواهر المطالب، 1/227.
(15) - الفردوس، 2: 85/2459؛ کنز العمال 33031؛ تاریخ دمشق (ترجمة الامام علی علیهالسلام )، 2: 218/182؛ مقتل الحسین (ع) خوارزمی،2: 97.
(16) - الفردوس،2: 100/2530، تاریخ دمشق (ترجمة الامام علی علیهالسلام )، 2/178، 182/666؛ جواهر المطالب، 1: 227؛ فرائد السمطین، 1: 292.
(17) - الفردوس، 2/132/2674؛ تاریخ دمشق (ترجمة الامام علی علیهالسلام )،2: 271/797. نیز نک: مناقب ابن مغازلی، 47/70.
(18) - الفردوس، 142/2722؛ تنزیه الشریعه، 1: 355؛ الفوائد المجموعة،367.
(19) - الفردوس، 2: 142/2723.
(20) - الفردوس، 2: 142/2725.
(21) - المناقب خوارزمی، 68/41. این حدیث را ابن مردویه طبق آنچه شهاب الدین ایجی شافعی در توضیح الدلائل 178 آورده، نقل نموده است..
(22) - الاصابة فی تمییز الصحابة، ابن حجر عسقلانی (چاپ قاهره، 1328 هـ، ط1) 4: 403، ترجمه لیلی الغفاریه. و نیز ابن اثیر جزری در اسدالغابة (چاپ بیروت، دار احیاء التراث العربی) 5: 547.
(23) - الفردوس، 3: 61/4172، و 2: 358/3599؛ انساب الاشراف بلاذری، 2: 182 و در ذیل صفحه از تاریخ دمشق، 38: 41/851 .
(24) - الفردوس، 2: 403/3793.
(25) - الفردوس، 2: 421/3866؛ جمع الجوامع/11083؛ فیض القدیر، 5148
(26) - جواهر المطالب فی مناقب الامام علی بن ابیطالب علیهالسلام :1، 181.
(27) - الفردوس، 3: 61/4171.
مسند احمد، 4، ص165؛ سنن الترمذی /3719؛ سنن ابن ماجه /119؛ المعجم الکبیر، 4: 19و20؛ خصائص نسایی، 166/90.
(28) - الفردوس، 3: 62/4173؛ المعجم الکبیر طبرانی، ج2، ح2035؛ الجامع الصغیر سیوطی، ح5597.
نیز رجوع شود به کنز العمال، 13/171/36517؛ مجمع الزوائد، 9/110.
(29) - الفردوس، 3: 62/4174؛ فیض القدیر /5596؛ زهر الفردوس، 2: 316 به گونه مسند؛ مناقب خوارزمی، 144/167 و 148/174، نیز مراجعه شود به: الجامع
(30) - الفردوس: 63/4178؛ فیض القدیر، 5599؛ زهر الفردوس، 2: 315؛ الجامع الصغیر سیوطی، ح5599.
(31) - الفردوس، 3: 64/4179؛ فیض القدیر، 5592؛ کنز العمال/32910؛ زهر الفردوس، 2: 315 به نقل از ابن عمر. الجامع الصغیر، 2: 96.
(32) - الفردوس، 3: 64/4180. نیز مراجعه شود به طبقات الحنابله، 1: 32؛ تاریخ دمشق (ترجمة الامام علی علیهالسلام ) 2: 253/775.
(33) - کنز العمال، 12: 639/37613 به نقل از مستدرک حاکم و صواعق و ذخائر العقبی و غیر آن.
(34) - اسد الغابة، 4: 30. در آن آمده است این حدیث رابیش از یک راوی از انس روایت کردهاند. البدایة و النهایة، 7: 354و 388؛ العلل المتناهیة، 1: 323/367
(35) - المعجم الصغیر، طبرانی، 2: 88، و در کنز العمال (11: 619/3309) آمده
ارسال نظر