عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
چرا ما شبکه منسجمی که به استخراج مسائل تعلیم و تربیت، دستهبندی و اولویتدهی آنها بپردازد، نداریم؟
ما به موضوع تعلیم و تربیت به منزله علم نپرداختهایم و مسئله اصلی این است که نگاه به تعلیم و تربیت بیشتر در حوزه عمل بوده است. برای ورود به حوزه عمل هم مدرسهای تأسیس میکنیم و اکثر افرادی هم که علاقهمند به فعالیت در حوزه تعلیم و تربیت هستند، وارد مدرسه و تجربه عملی میشوند. همین مسئله باعث شده که تحقیقات علمی در این حوزه مغفول بماند. از طرفی افراد باهوش و بااستعدادی که به رشتههای مهندسی و یا سایر رشتههایی غیر از علوم انسانی گرایش پیدا میکنند، اغلب علاقهمندی برای مطالعه در حوزه تعلیم و تربیت ندارند.
افرادی که در رشتههایی غیر از علوم انسانی تحصیل میکنند، مثلاً اگر مهندسی خوب و علاقهمند به حوزه تعلیم و تربیت شوند، به عرصه علم در حوزه تعلیم و تربیت وارد نمیشوند، بلکه مدرسه و مهدکودکی راهاندازی یا معلمی میکنند. هوشهای سرشاری در کشور ما برای ورود به علوم تعلیم و تربیت وجود دارد، اما به این علم کمتوجهی میشود.علمالهدی با تأکید بر اینکه باید در حوزههای علوم انسانی، علوم روانشناسی و تعلیم و تربیت، کارهای علمی فاخر انجام شود، افزود: کار علمی در حوزه تعلیم و تربیت معمولاً پرزحمت و کمدرآمد است و البته تقدیری هم از آن نمیشود، اما اگر افراد علاقهمند به این حوزه در آموزش ورود کنند، زحمتِ کم و درآمد بالایی برای آنها دارد و بازخوردهای سریع و خوبی هم از آموزشها حاصل میشود.
برای تأسیس شبکه منسجمی که مسائل تعلیم و تربیت را استخراج کند، نباید منتظر نهادها و سازمانها ماند. علاقهمندان این حوزه باید یکدیگر را شناسایی کنند. در «بنیاد تربیتی حیات» چنین فعالیتی را آغاز کردهایم و با همین انگیزه، افراد دور هم جمع شدهاند. از راهاندازی این بنیاد یک سال میگذرد و در همین مدت توانسته است جوانان علاقهمند را گرد هم بیاورد.
آیا منابع عظیم کتابخانهای میتواند جلوی واردات در آموزش را بگیرد؟
یکی از مشکلات در حوزه علوم انسانی این است که دانشگاهیان بیخبر از خزانههای فرهنگی کشور هستند. دانشگاهیان در برنامههای درسی خود در طول تحصیل با خزانههای علمی و فرهنگی آشنا نمیشوند، چه آنهایی که داخل کشور و چه آنهایی که در خارج از کشور تحصیل میکنند. اغلبِ این افراد نمیدانند که در این کشور چه ذخایر بزرگ علمی و فرهنگی در کشور وجود دارد و قابل استفاده است.
پرداختن به این مهم دود چراغ خوردن میخواهد، اما متأسفانه این فضا در جنبش علمی ما دیده نمیشود. عصر طلایی جنبش علمی در ایران همزمان با دوره قرون وسطا در اروپا بود. در این دوره دانشمندان حاضر زحمات زیادی را متحمل شدند، دانشمندان در آن دوران نگاهشان به ذخایر علمی و فرهنگی داخل بود. امروز ما و دانشگاهیانمان میخواهیم همهچیز را از طریق اینترنت دریافت و جواب سؤالات را استخراج کنیم. تحقیقی هم اگر انجام شود، انسجام ندارد و برای یافتن پاسخی اقناعی نیست؛ در حالی که هم باید برای طرح سؤال تحقیق کرد و هم برای دریافت پاسخ پرسشها به مطالعه و تحقیق پرداخت. باید با همتی والا و یاری جستن از هوش سرشار علاقهمندان به حوزه تعلیم و تربیت، شاهد شکلگیری جنبش علمی در این عرصه باشیم و علاقهمندان این حوزه به مسیر صحیح هدایت شوند.
ارسال نظر