در فرازهای خطبه غدیر، کلید واژههای الگو و اسوه تربیتی بشر به خوبی چشمنوازی میکند که از جمله آنها میتوان به مخزن کمال طلبی بشر و تجلی کمال حق تعالی اشاره کرد.
به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، حجتالسلام والمسلمین حسین درودی معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزش و پرورش در یادداشتی به تشریح آموزههای تربیتی خطبه نورانی غدیر خم پرداخته است:
در غدیر خم یا همان کمربندی چندین کشور اسلامی، شرایطی را در خود چنان جا داده بود که هر متفکر و اهل ایمان و یقینی را به آینده پژوهی پیرامون انسان کامل دعوت میکرد.
از ویژگیهای پیام دهنده آن هوای گرم طاقتفرسا و حاجیان از راه ارجاع داده شده که اجتماع معاد محور را باردار بود، در نهایت آن چه در رحم داشت را با ماجراهایی بر زمین نهاد که به علت انحراف برخی از استقبال کننده در ظاهر و حسادت امت، امروز آثاری از آن را تحت عنوان سلطه یهود بر سرزمینهای ظاهری و باطنی مسلمانان چنان مناظره و مشاهده میکنیم که قلب هر مسلمانی را میخراشد و یا تلخی آتش و خونی که بیگانگان بر مردم مسلمان فرو ریختهاند که از درمان زنان و کودکان خود محروم بوده، و هم چنین دیگر حوادث غیر قابل نقل و نقد که به دلیل انکار واقعه غدیر یا تحریف آن از درون جامعه مسلمانان و حکمرانان آن به ارمغان آمده است.
برای اینکه این بلای غیرقابل توصیف را درمان نموده و برای پیشگیری آن، اقداماتی علمی و فرهنگی داشته باشیم، در این مقاله به بخشهایی از خطبه انسانساز و جامعه مدار غدیر میپردازیم.
در فرازهای خطبه غدیر، کلید واژههای الگو و اسوه تربیتی بشر به خوبی چشمنوازی میکند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد. مربی تربیت انسان باید چه شرایطی دارا باشد تا انسانها در پرتو رفتار فردی و جمعی ایشان به مقصود و مقصد خویش نائل گردند؟
1- مخزن کمال طلبی بشر 2- درمانگر تبعیض نژادی در انسانها 3-مجهز به سلاح یقین 4- محرم اسرار ظاهر و باطن آیات وحی 5- تجلی کمال حق تعالی 6- مستغرق در رضای الهی 7- قاتل رذائل اخلاقی 8- آشکار کننده چهره بهشت و بهشتیان 9- محک حب و بغض انسان 10- احاطه به اسرار درونی موجودات 11- وارث تمام جلوه های توحیدی پیامیران و اولیای الهی 12- اتمام حجت خالق بر مخلوق 13- مجسمه امر به معروف و نهی از منکر 14- معنابخش حج ابراهیمی 15- میزان حق و باطل 16- مبین حلال و حرام اقتصاد اسلامی 17 - سلطان بر شیطان 18- خصم بر ظالم و عون بر مظلوم 19- محیط بر علم انسان شناسی و فرشتگان 20- منشور کرامت انسانی و.....
با توجه به ویژگیهایی انسان کامل که از باطن خطبه غدیر استخراج شد حال لازم می آید به برخی از فراز های آن بسط و توسعهای داده شود.
کلمات توحیدی خطبه با طعم ولایت:
الف- وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، - سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینشش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابهجا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
پیامیر اعظم(ص) با آراستن مقدمه خطبه به ظرافتهای توحیدی همگان را توجه و تذکر میدهد بر اینکه خالق هستی هدایت بشر را به حال خود رها و آزاد نکرده است و به صورت التزامی اشاره دارند بر اینکه بعد از من اسلام و مسلمان بی سرپرست نخواهد بود و پرده خیال باطل بسیاری میدرند تا در آینده انحرافات وجهه منطقی و آسمانی به خود نگیرد تا اسلام بدون ولی معصوم بشریت را به نا کجا آباد گسیل دهد.
چرا امروز جهان اسلام باید کتب دینی و قرآنی در مدارسش به نمایش گذارده شود که عزت قرآنی را نه بچشد و نه بچشاند و هم چنین آیه نفی سبیل «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلا »آن فقط با صوت زیبا زندانی شود یا برای ثواب در آخرت قرائت گردد آیا این محرومیت از خانه نشینی غدیر آغاز نشده است؟
ب- نصب مراسم جانشینی با نظارت و حمایت مستقیم خداوند:
لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ- معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام ندادهام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است.
چگونه ممکن است که دادار جهانیان به رسولش ضمنانت در ابلاغ ولایت را صادر کند و لکن در بقای آن عدم تضمین را صلاح و روا داده باشد، اگر معین کردن جانشین از درجه اهمیت بالا دستی برخوردار نبوده پس چرا خداوند متعال به رسولش گوشزد میکند که اگر ولایت بر امت بعد از خود را اعلان و اعلام نکنی رسالت خویش را بالغ نکرده و در دستگاه خدایی من نقص ارشاد و ابلاغ وجود ندارد؟
آیا یک مدیراعظم مدرسه جهانی بدون تعیین جانشین، مدرسهاش را ترک کند و بعد اگر مشاهده کند که دانش آموزان و معلمان به علت اختلاف مسیر هدایت آموزشگاه را به جاهل خانه سقوط می دهند آیا می تواند آنها را توبیخ کند؟ و برای خودش جایگاه موفقیت و آخرین پیام آور را قائل باشد؟
ج- انسان کامل جانشین انسان کامل:
َقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی): (إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ. و پروردگارم آیهای بر من نازل فرموده که: «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند» و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است.
جانشین جامع رسولان بایدکسی باشد که که در زمان حیات رسول خدا گوی سبقت را از همگان ربوده و دستورات پیامبر را بصورت تمام وجهی گردن نهاده باشد که از برای عظمت و اهمیت آن آیات وحی نازل شده باشد، امروز یکی از دلایل زیر بنایی انحراف فکری بشر نداشتن اسوه برتر و نداشتن انگیزه باطنی در تبعیت از صاحبان تفکر و تئوری در هدایت بشر می باشد.
آیا یک آموزشگاه موفق می تواند بدون داشتن الگوی کامل، دانشآموزان مدرسه را در سکوهای برتر و نخست تربیتی و علمی جهان به نمایش در آورد و تحسین باطنی همگان را بنوازد.
د- انسان کامل و توان هدایت اصناف بشر:
وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ.- و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامتگران و مکر مسخره کنندگان اسلام را میدانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را میگویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان میشمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.
انسانهایی که کفر و نقاق بر گرد قلبهای آنان خیمه زده شده قادر نیستند از خدا و رسول و جانشین به حق ایشان پیروی کنند، چراکه جهان را تک وجهی دیده و از آخرت بی بهرهاند، به همین سبب برای رسیدن به مطامع خویش جز ظلم بر خود و خدا و بشریت راهی دیگری در مقابل دیدگان آنان حاضر نمیگردد و این طیف از اصناف بشری قادر نیستند همگان را در مدیریت خود داشته باشند و حقوق الهی آنان را به گونهای تقسیم و توزیع کنند که ملائکه الله از اعتراض خویش پشیمان گردنند، در نهایت آخرین پیامبر باید فردی را به جانشینی خویش منصوب کند که خداوند از او راضی بوده و در ساحره قیامت بشری بر خداوند حجت اقامه نکند و بگوید تو که می دانستی ما به راهنمای کامل نیازمندیم چرا بعد از رسول خاتمتت از آن ما را خبر نکردی و آدرس صریح برای چشم انتظاران هدایت جاری ساری ننمودی؟
یا احتجاج کند که چرا شخصی را برای هدایت معنوی به زعم برخی و شخصی را برای اجرای اجتماعی معنویات معین نمودی؟ و دین خودت را دو پاره کردی و بر ما تکلیف وحدت نگاشتی؟ آیا مدارس و دانشآموزان و دانشجویان امروز جهان اسلام و بشریت میتوانند با این دیدگاهها به صلح جهانی دلخوش باشند و از ریشه کن شدن فساد و خون ریزی در کره خاکی در امان قرار گیرند؟
برخی از دانشمندان مسیحی یکی از دلایل مصون ماندن اسلام از تحریف و زلزلهها و تکانهای مخرب و موهن سایر ادیان را به تدبیر زیبای تعیین جانشینی پیامبر خاتم بعد از خود معرفی میکنند.
ارسال نظر