
در این طرح پژوهشی ارزشیابانه که در طی بیش از دوسال به اجرا درآمد، برنامه درسی فارسی دوره اول ابتدایی(پایه های اول تا سوم)، شامل: برنامه درسی قصد شده [راهنمای تدریس و کتاب درسی و دیگر اجزاء بسته برنامه درسی تدوین شده]، برنامه درسی اجراشده[ آنچه درقالب برنامه درسی تدوین شده در مدرسه و کلاس درس توسط معلمَ آموزش داده می شود] و برنامه درسی کسب شده[آموخته های دانش آموزان و نتایج یادگیری ها]، مورد ارزشیابی قرارگرفته است. از جهت روشی درچارچوب الگوی ارزیابی تحقق هدفها و الگوی مدیریت گرا و با استفاده از روشترکیبی (آمیخته)، داده های کمّی و کیفی لازم در خصوص سطوح برنامه درسی، از قصدشده تا اجراشده و سپس برنامه درسی کسب شده فارسی دوره اول ابتدایی از طریق ابزارهای مختلف در جمع آوری دادهها (شامل کاربرگهای مشاهده، گزارش های معلمان، مصاحبه، نگرش سنج و پرسشنامه و آزمونهای کتبی و شفاهی) گردآوری گردیده است.
یافتهها نشان داد برنامه درسی فارسی دوره اول ابتدایی دارای ضعفهای متعددی است. در بخش اصول و اهداف زبان آموزی و انتظارات یادگیری در برنامه درسی قصدشده، به چندفرهنگی و چندصدایی توجه نشده است؛ جنبه القایی این برنامه و درس های تدوین شده فارسی دوره اول ابتدایی زیاد است؛ دربخش قابل توجهی از درسهابه علایق و تجربیات کودک و تقویت بیان شفاهی کودکان چندان توجه نشده است. در بخش انتخاب، سازماندهی و ارائه محتوا، راهبرد منسجمی برای انتخاب واژه و واژه آموزی وجود ندارد؛ به متن ها و داستان های فراملی و مبتنی بر هویت انسانی خیلی کمتر توجه شده است؛ زبان تعدادی از داستانهای انتخابی با دنیای کودکان در مناطق مختلف کشور همخوانی ندارد. واژگان تعدادی از درسهای کلاس اول با سن و تجربیات کودک همخوانی ندارد و به واژگانی بر می خوریم که متناسب این سن نبوده و چندان قابل درک نیستند و تحمیلی بر اوست. درپایه دوم، واژگان درسهای اولیه باتوجه به تازهکار بودن کودک در ابتدای سال چندان قابل درک نیست و طراحی و تدوین درسها مشکل ساز است و درترکیب واژه ها دانش آموزان درخواندن مشکل دارند. در تعدادی از درسها واژههای بکاررفته در حد توان ذهنی دانش آموز نیست. در پایه سوم. در بعضی درسها تعداد اسامی و واژه های نامانوس و دور از فهم کودک زیاد است. البته به عکس نیز، در بعضی درسها در تعداد و نوع واژه های بکار رفته احساس کمبود میشود و درحد پایه سوم نیست. کم توجهی به تقویت زبان شفاهی و ایجاد زمینه گوش دادن و سخن گفتن بخصوص در چندماه ابتدای سال اول کاملاً وجود دارد. به تجربیات، و علائقی که دانشآموزان باخود به مدرسه میآورند چندان توجه نمی شود. عدم توجه واقعی به انگیزش درونی، و کم توجهی به ایجاد زمینه های تخیّلوحرکت زبانتخیلی در درسها تاحدود زیادی وجود دارد.
در مورد موقعیت ها و فعالیتهای یادگیری کم توجهی به زمینههای مبتنیبر نگاهکردن و تلقی کردن، داستانگویی، تفکرنوآورانه بادرنظر گرفتن اقتضای سن کودک در برنامه درسی تدوین شده محسوس است. عدم انتخاب تجربیات و فعالیتها برمبنای میزان رغبت و مفید بودنشان برای دانش آموز در تعدادی از درسها وجود دارد. از جنبه روشی و ابعاد پداگوژیکی آموزش، در برنامه درسی تدوین شده از روشهای بارش مغزی، هنرهای خلاق به ندرت استفاده شده است؛ در برنامهدرسی طراحی و تدوینشده، عدم تاکید برراهبردهای تقویتکنندةحلمسئله، مبتنیبرکنجکاوی دانشآموز، ایجاد انگیزش کاملاً وجود دارد، و به جای آن، تاکید بر مطالب کلیشه ای و کم توجهی به یادگیری چالشبرانگیز و درخور دانشآموز در بخش قابل توجهی به چشم میخورد. کاستیهاییاز جهت ایجاد زمینه فعالیتهایی برای تشویق سخنگفتن و گوش دادن وجود دارد که باید بیشتر موردتوجهقرارگیرند، ازقبیل: هنرهای نمایشی و تجربیات هنری. کاستی از نظر برنامه ریزی تجربیات زبانی از نوع تعاملی؛ تقویت گروهبندی دانش آموزان و انجام کار اشتراکی وجود دارد. ازنظرموقعیت های مبتنی بر داستانخوانی، داستانگویی، لطیفهگویی، خاطرهگویی، خواندن تجسّمی، یافتن فکر مرکزی، چندان مورد توجه نیست و چنین موقعیت هایی خیلی کم و به ندرت فراهم می شود. و همچنین کاستی موقعیت هایی مبتنی برتوصیف طبیعت، توصیف تصویر، بیان شفاهی پدیدهها، بیان مسائل، توصیف یک گردش علمی وجود دارد.
نتایج ارزشیابی از برنامهکسبشده فارسی دوره اول نشان میدهد در هر سه پایه رشد مهارت های نگارشی فارسی دانش آموزان و به خصوص دانش اموزان مدارس پسرانه پایینتر از تسلط نسبی و در حد تسلط محدود و نسبتاً ضعیف قرار دارد. ازنظر مهارت های گوش دادن و سخن گفتن دانشآموزان مدارس پسرانه در پایه اول، تسلط محدودتری دارند و در حد بین تسلط نسبی و تسلط محدود قرار دارند. از ضعف نسبی برخوردارند و با تسلط خوب تا خیلی خوب فاصله قابل توجهی دارند. ازنظر مهارت نوشتاری املای فارسی، خوانا نویسی، درست نویسی، روی خط نویسی پیشرفت مجموعی دانش آموزان، بخصوص درمیان دانشآموزان مدارس پسرانه، نامناسب و پایینتر از تسلط نسبی و نزدیک به تسلط محدود و نسبتاً ضعیف قرار دارد. ازنظر مهارت دستخط و درست و خوانا نویسی با توجه به معیارهای خط تحریری پیشرفت مجموعی دانش آموزان بههیچوجه مناسب نیست و دانش آموزان بیشترین ضعف را در پایه های مختلف از این نظردارند. آموزش این خط از پایههای بالاتر و با تدوین و استفاده از الگوی راهنمای قدم به قدم در آموزش خط تحریری بایدمتحول شود و برگزاری دوره های آموزشی منسجم و متعدد برای معلمان ابتدایی زیرنظر اساتیدخط تحریری، بسیار حیاتی است.
اِشکال بزرگ در طراحی و تولید برنامههای درسی، فقدان تولید نمونه اولیه (prototype ) و اجرای آزمایشی محدود پیش از اجرای گسترده است. در نگاهی اساسی و تحولجویانه مبتنی بر مبانی تخصصی حوزه طراحی و تدوین برنامه درسی و زبان آموزی در دوره ابتدایی، روند گذشته می باید بازنگری شود و تولید راهنمای برنامه درسی و تدوین درس های زبان آموزی در بسته برنامه درسی فارسی ابتدایی، براساس مطالعات کافی روی مبانی نظری و تجربیات زبان آموزی در نگاهی جهانی، انجام آسیب شناسی ها و نیاز سنجی های لازم، توجه به تجارب گذشته و طی کردن روندی آزمایشی در تولید و ارزشیابی برنامه درسی، از مرحله تولید نمونه اولیه درسها در موقع تدوین تا بررسی ها و ارزیابی های آزمایشی محلی و منطقهای و طی کردن دقیق مراحل اعتبار بخشی قبل از تعمیم برنامه درسی درسطح کشوری، توسط سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و دفتر برنامه ریزی و تالیف، صورت پذیرد.
تدوین راهنمای برنامه درسی فارسی ابتدایی باتوجه به معیارهای تخصصی در تولید چنین راهنمایی بسیار حیاتی است که در حال حاضر چنین راهنمایی تدوین نشده و راهنمای برنامه درسی زبان و ادبیات فارسی موجود به هیچ وجه جوابگونیست. راهنمای تدریس(کتاب معلم) در پایه های دوم و سوم در زمینه مهارت های زبانی، درمواردی چون: رفع کاستیهای موجود در آموزش گام به گام دستخط و انتخاب و ارائه الگوی مناسب برای یاددهی خط به کودکان؛ رفع کاستی ازنظر تدوین و ارائه روشهای ویژهای برای آموزش املا، واژگان و دستور زبان در کتاب راهنمای معلم؛ نیاز به بازنگری دارد. محتوای کتاب های خوانداری و نوشتاری و فعالیت های یادگیری موجود در آنها ازنظر ارائه محتوای درخور و درعین حال دارای چالشانگیزی مناسب برای کودک؛ توجه به تجربیات و مهارتزبانی خاص کودک این سنین در تدوین بسته برنامه درسی؛ ایجاد موقعیتهای یادگیری سازنده و تقویت کننده خلاقیت و تخیل، تفکر و کل نگری کودک؛ توجه به فعالیتهای خود انگیخته و مورد علاقه و مورد نیاز کودک؛ و درنهایت انتخاب متون مورد علاقه و نزدیک به زبان و دنیای کودک، نیاز به تحول و بازطراحی دارد.
در بسته برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی و بخصوص کتاب خوانداری، متن درسی و تجربیات و فعالیتهای یادگیری برمبنای میزان رغبت و مفید بودنشان برای دانشآموز میباید بازنویسی گردند. در مرحلهی اجرای برنامه درسی به معلمان در تعدیل و یا باز طراحی زمینه های محتوایی با تایید شورای آموزشی مدرسه اجازه مداخله داده شود. از جنبه روش اموزش وپداگوژیکی تحول در آموزش های ضمن خدمت معلمان و غنی ساختن آن در موارد از قبیل آموزش درجهت نحوهی برقراری ارتباط مناسب معلم با کودک در محیطکلاس و روش های ایجاد زمینه بهتر برای درک مطلب و معنی کلمات و جملات خوانده شده؛ زمینه سازی برای شرکت کودکان در فعالیتهای گروهی و انجام فعالیت هایی که به کودک محوّل میشود. زمینهسازی ابراز وجود و بیان احساس کودکان درجهت دورشدن از روش های سنتی و یکنواخت در خواندن و نوشتن و متکلم وحده شدن معلم؛ نحوهی ایجاد فرصت های مناسب یادگیری در حوزه خواندن و نوشتن و تعامل و ارتباطات بهتر درکلاس؛ روشهای گسترش دایرهی واژگان زبان فارسی مورد نیاز کودکان؛ و اجرای روش خاص و مناسب هردرس زبانآموزی ضروریست.
- درارتباط با زمان بندی فعالیتهای زبانآموزی درپایه اول، ازنظر تناسب زمان تدریس با ساعات هفتگی کاستیقابل تاملی وجود دارد. دربخش نگاره ها و بخشهای اولیه نشانهها، به علت کند بودن کودکان در مهارتهای زبانی و به خصوص مهارت نوشتاری، توزیع متعادل زمان چندان امکان پذیر نیست و کودکان برای فعالیت های خوانداری، نوشتاری و یادگیری واژهها وقت بیشتری لازم دارند. در پایههای دوم و سوم، نیز درصورت استفاده از روش های خلاق و نوآورانه، زمان تدریس هفتگی کم میباشد. در اجرای برنامه درسی فارسی، درمواردی به علت تعداد زیاد دانش آموزان، و اینکه وقت قابل توجهی صرف نوشتن می شود برای سخن گفتن زمان کافی در جلسات درسی فراهم نیست. لذا، در برنامه درسی دوره اول ابتدایی، زمان بیشتری در طول هفته میباید به زبانآموزی فارسی اختصاص یابد و حداقل میانگین 5/2 ساعت آموزشی روزانه [حدود 13 تا 14 ساعت درهفته] به آموزش مهارتهای زبانی اختصاص داده شود. حتی الامکان از تعلیق و قطع شدن زمان نیز جلوگیری شود.
- در ارتباط با ارائه ویژگیهای مکان و فضای آموزش که مؤلفه بسیار مهمی برای دوره ابتدایی است کاستی قابل توجهی در بسته برنامه درسی تدوین شده و راهنمای برنامه درسی از جهت توجه به فضا و مکان آموزش وجود دارد. در اجرای برنامه درسی، نیز چنین بی توجهی به محیط و کاستی فضای آموزشی مدرسه ابتدایی دیده می شود و ناهمخوان حتی با این توصیههای کلی و گذاری صورت گرفته در برنامه درسی قصد شده، دیده میشود در بیش از نیمی از مدارس فضای آموزشی با تعداد دانشآموزان مطابقت ندارد و در فعالیتهای گروهی به مشکل برمیخورند.
- استفاده از منابعی درجهت خواندن داستانهای چند فرهنگی، وجود منابع مناسبی در سبکهای مختلف، و یک مجموعه متنوعی از مولفان و آراء، در کنار کتاب درسی و منابع جنبی بسته برنامه درسی، چندان توجه نشده و توصیهای از این نظر دیده نمیشود. دراجرای برنامه درسی و آموزش فارسی پایههای اول تا سوم، نیز منابع جنبی غنیکننده و وسعتدهنده آموزشی، کتابهای داستانی خاصکودکان در کلاسها بسیار کم معرفی میشود، دردسترس دانش آموزان قرار ندارد و به سمت استفاده از آنها هدایت نمی شوند.
- جای موسیقی در آموزش زبان و ادبیات فارسی و بسته برنامه درسی تدوین شده بسیار خالی است. ازنظر اکثرمعلمان منتخب، استفاده از موسیقی در دوره ابتدایی درکنار کاربرد دیگر منابع و رسانههای یادگیری در جهت ایجاد موقعیت یادگیری معنادار و سازنده درنظر گرفته شود و از الزامات آموزش میباشد. موسیقی مناسب و درخور این سنین می تواند باتوجه به شرایط فرهنگی انتخاب و درآموزشها وارد شود.
- در راهنمای برنامه درسی و بستهی برنامه درسی تدوین شده فارسی دوره اول ابتدایی ازنظر اینکه کتابها و منابع ادبی چون انواع داستانهای کوتاه، کتابهای شعر، کتابهای تصویری، بازنوشتهها و برگردانهای از مجلات، کتابهای طنز، روزنامه ها و مجلات، درکلاس درس زبانآموزی موردتوجه و استفاده قرارگیرند، هیچ برنامه و روش خاصی برای استفاده از این منابع درنظرگرفته نشده و تنها به عنوان فعالیت های تکمیلی توصیه کلی شده است. در موقع اجرا نیز اینکه مجموعة متنوعی از منابعی که ذکرشد درکلاس درس زبانآموزی مورد توجه و دردسترس باشند در عمل بسیار دور از تحقق است. حتی به کتب محدود معرفی شده هم دسترسی چندانی ندارند.
ناشر: پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، سال نشر: 1398
ارسال نظر