عنوان مقاله : نشستن کافی نیست... توجه هم باید باشد ، پژوهش در علوم شناختی حاکی از آن است که حرکت عامل یادگیری است.
نویسنده: وندی ال. استراف
برگردان: طیبه الدوسی
چکیده:
توانایی یادگیری کودکان به این بستگی دارد که آیا آنها میتوانند توجه کنند و این توجه تمرکز یافته را استمرار ببخشند یا خیر. توانایی مکث کردن روی تکلیف، یکی از جدیترین پیشبینی کنندههای موفقیت در سراسر دورة تحصیلی محسوب میشود (دیپرنا، لی و رید 2007). ولی بیحرکت نشستن روشی نیست که توجه عمیق و یادگیری از آن پدید آید. جدیدترین پژوهشها در علوم رشدی و شناختی درست عکس آن را نشان میدهد. "توجه" اولین و مهمترین عنصر "روش فعال" است. مغز پیچیدة بشر درون حصار پویا نمو پیدا میکند.
نظامهای مربوط به توجه در مغز ما بهصورت دورهای کار میکنند و هر یادگیرنده بهطور متوسط هر 10 دقیقه یک بار به تغییر در تمرکز نیاز دارد. این موضوع بهخاطر تنبلی یا فقدان انگیزه نیست، بلکه به این دلیل است که مغز بشر مرتب از محیط تصویر برمیدارد و نسبت به چیزهایی که ممکن است برای جستوجو اهمیت داشته باشند، یا باید از آنها بپرهیزد، جهتگیری میکند.
ما باید گرایش کودکان را به حرکت بهعنوان یک پیشنیاز برای تمرکز بر رشد آنها بپذیریم؛ بهجای اینکه سعی بر توقف بیقراری آنها داشته باشیم.
با فعالیت های ذیل می توان حرکت توجه رابالا برد
وقفههای ذهنی
نظامهای مربوط به توجه در مغز ما بهصورت دورهای کار میکنند و هر یادگیرنده بهطور متوسط هر 10دقیقه یک بار به تغییر در تمرکز نیاز دارد. وقتی معلمان حرکتی را در کلاس درس بهوجود میآورند، در واقع توقفهای طبیعی در تمرکز را برای کودکان ایجاد میکنند و آنها را قادر میسازند تا منابع توجه خود را برای جهشی کوتاه مدت تحت کنترل درآورند و سپس بدون وقفه به موضوع مورد علاقه بعدی بپردازند.
خود تنظیمی "خودتنظیمی" مقدمهای است برای توجه و از همان سیستمهای ذهنی مشابه استفاده میکند (رودا، پازنر و راتبارت، 2004). دانشآموزانی که خودتنظیمی را خوب انجام میدهند، توجه خود را بهراحتی متمرکز میکنند و در نتیجه در مدرسه موفق هستند.
عملکرد مغز و حرکات هوازی
همانطورکه حرکات بدنی ماهیچهها را تقویت میکنند، رشد و سازگاری مغز را هم ارتقا میبخشند. در واقع برای مغز فرصتی فراهم میآورند تا پاسخگوی چالشهای آتی باشد (ماتسون، 2004). بهطور خاص، فعالیتهای هوازی توانایی قلب را برای دریافت اکسیژن و رساندن آن به مغز افزایش میدهند که این موضوع بر ساختار دماغی مغز، جریان خون، رشد اعصاب جدید، تولید انتقال دهندههای عصبی، و تولید پروتئین مسئول بقای یاختههای عصبی تأثیر میگذارد. تمام این اصلاحات مستقیماً با بهبود توجه رابطة مستقیم دارند (اتنیر، ناول، لندرز و سیبلی 2006).
ایجاد تغییر
ما بهعنوان معلم به تغییر افکارمان دربارة توجه از یک الگوی غیرفعال به فعال نیازمندیم. یافتههای آزمایشگاهی ـ و نیز مدارکی از کلاسهای درس خودمان ـ به روشنی این موضوع را آشکار میسازند. حرکت بهترین وسیله برای هدایت تمرکز دانشآموزان است. در دورة پیش دبستانی و بعد از آن، توجه کردن به مراتب پیچیدهتر از بیحرکت نشستن صرف و آرام بودن است. توجه به منزلة حاضر و آگاه بودن است و به منزلة بلند شدن و بله گفتن به یادگیری است.
کسب معلومات
حرکت برای مغز دانشآموز فرصتی ایجاد میکند تا بهجای اینکه فقط ببیند و بشنود، معلوماتی را که در حال یادگیری آن است، کسب کند. حرکت اطلاعات را از طریق حسهای بیشتری به مغز میرساند. کشش، پریدن و تعادل به دانشآموزان میآموزد که چهطور دنیا را به روش چندوجهی درک کنند و بر آن غلبه یابند.
ارسال نظر