وقتی بزرگ‌ترها اشتباه می‌کنند



وقتی بزرگ‌ترها اشتباه می‌کنند

آیا شما از آن دسته والدینی هستید که معتقدید ‌شأن پدر و مادری‌تان با عذرخواهی کردن از فرزند زیر سؤال می‌رود یا از آنها که می‌گویند اگر اشتباهت را جلوی بچه به روی خودت بیاوری، دیگر روی حرفت حساب نمی‌کند؟

امتیاز خبر: 90 از 100 تعداد رای دهندگان 4463

همشهری آنلاین: آیا شما از آن دسته والدینی هستید که معتقدید ‌شأن پدر و مادری‌تان با عذرخواهی کردن از فرزند زیر سؤال می‌رود یا از آنها که می‌گویند اگر اشتباهت را جلوی بچه به روی خودت بیاوری، دیگر روی حرفت حساب نمی‌کند؟ شاید هم جزو والدینی باشید که به‌نظرشان معذرت خواستن، وظیفه ابدی و ازلی فرزند است و پدر و مادر در ارتباط با فرزندشان، از آن معافند.

 البته دسته دیگری هم وجود دارند که پذیرفته‌اند معذرت‌خواهی، کوچک و بزرگ و بچه و والد نمی‌شناسد و هرکسی اشتباهی از او سر می‌زند و به واسطه آن آسیبی هرچند جزئی به دیگران وارد می‌کند، باید عذرخواهی کند اما همین‌که در جایگاه فرد خاطی قرار می‌گیرید و فرزندتان باید عذر شما را بپذیرد، دچار تشویش، اضطراب، ترس و حتی خجالت شده و قیدش را می‌زنید؟ عذرخواهی‌کردن والدین از فرزندان، فقط یک کلام ساده نیست، بلکه پیام‌ها و آثار زیادی برای تک‌تک اعضای یک خانه دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.

وقتی بزرگ‌ترها اشتباه می‌کنند

بگو اشتباه کردم!

«بگو ببخشید»، «بگو عذر‌می‌خوام»، «بگو اشتباه کردم»! از این دست جملات امری در باب معذرت‌خواستن، در ادبیات تربیتی والدین، زیاد است. مدام از کودک می‌خواهیم بابت اشتباهش از ما، خواهر و برادر، همسایه و دوست و آشنا عذرخواهی کند. البته که این بد نیست. اما آیا خود ما تا به حال از او عذرخواهی کرده‌ایم؟ الگوی مناسبی برایش بوده‌ایم؟ قبل از هر‌چیز باید بدانید که هر انسانی ممکن است دچار خطا و اشتباه شود و والدین هم از آن مستثناء نیستند.

در گام دوم باید پذیرفت که کودک و نوجوان با چشم و عقل تیز، رفتار والدین‌ خود را کنترل می‌کند و متوجه اشتباهات او می‌شود و اگر به روی خودتان نیاورید که اشتباهی رخ داده، یک نمره منفی دیگر هم در تربیت کودک، نصیب‌‌تان می‌شود. پس بهتر است بعد از هر اشتباه احتمالی، بپذیرید که خطایی رخ داده و کودک متوجه آن شده، بعد هم خیلی آرام مسئولیت اشتباه خودتان را قبول کنید.

حتی اگر کودک، طرف اشتباه شما نیست، می‌توانید به او بگویید از اینکه چنین اشتباه رفتاری یا گفتاری از جانب شما رخ داده، احساس پشیمانی و ناراحتی می‌کنید و متأسفید؛ «از اینکه موقع حرف زدن با بابا، عصبانی شدم و صدام بلند شد، خیلی ناراحت و پشیمونم. امیدوارم از این به بعد بتونم خودمو کنترل کنم.» همچنین با عذرخواهی کردن از «بابا» به کودک نشان می‌دهیم که کدام رفتارها نادرست است و نیازمند عذرخواهی است.

در این حالت کودک می‌آموزد که خودش باید رفتارش را بسنجد، در مورد بهتر و درست‌شدن رفتار و گفتارش، تصمیم گرفته و اقدام کند و از عذرخواهی کردن و ابراز پشیمانی از کار اشتباه، احساس بدی نداشته باشد. اگر شما یک الگوی خوب برایش باشید دیگر نیازی نیست مدام در هر شرایط نادرستی از او بخواهید که عذرخواهی کند، بلکه او می‌آموزد که درصورت بروز اشتباه، عذرخواهی کرده و تصمیم بر درست کردن شرایط بگیرد.

بخشیدن را یاد بگیر

پذیرفتن «معذرت خواهی» دیگران و توانایی بخشیدن افراد، قدرت و مهارتی است که باید از کودکی آموخته شده و رشد پیدا کند. با عذرخواهی کردن، هر دو طرف در موقعیت «بخشیدن» قرار می‌گیرند و معنا و مفهوم آن را تجربه می‌کنند. کودکی که بخشش را تجربه کرده در بزرگسالی روابط اجتماعی بهتری خواهد داشت. امام‌حسین(ع) می‌فرمایند: «عذر برادر خود را بپذیر و اگر او عذری نداشت برای خطای او عذری بتراش»! بنا به همین فرمایش رفتار کرده و بخشنده باشیم تا کودکمان نیز آن ‌را فرا بگیرد.

وقتی بزرگ‌ترها اشتباه می‌کنند

قوانین برای همه یکسان است

عذرخواهی در زمانی که قوانین خانه به ناگاه نقض شده‌اند، به کودک یاد می‌دهد که قوانین برای همه یکسان است و باعث می‌شود که احترام گذاشتن به حریم خانه و قوانین آن، برای کودک درونی شود. تصور کنید که استفاده از تلفن همراه، هنگام صرف غذا، در خانه‌تان ممنوع است، ناگهان تلفن‌ شما زنگ می‌خورد و شما ناخودآگاه شروع به صحبت می‌کنید.

کودک در چنین شرایطی تصور می‌کند که قوانین فقط برای او است و همه در جهت محدود کردن آزادی و لذات او وضع شده و والدین به آن پایبند نیستند اما اگر شما بعد از آن بگویید: «معذرت می‌خوام، قصدم نایده گرفتن قانون نبود و حواسم هست دیگه تکرار نشه» کودک می‌فهمد که قانون برای همه است و استثنایی ندارد. این کار قدرت شما در وضع قوانین را بیشتر می‌کند.

من قدرتمندم

هرگز گمان نکنید که با عذرخواهی کردن ‌شأن والدینی‌تان زیر سؤال رفته و دیگر بچه روی حرف‌تان حساب نمی‌کند و خودتان را کوچک کرده‌اید. اینها تصور اشتباهی است و دقیقا عکس این اتفاق می‌افتد. شما به کودکتان یاد می‌دهید که توانایی و قدرت پذیرش اشتباهش را داشته باشد؛ قدرتی که اگر به آن مصلح شود، روابط اجتماعی بهتری را تجربه خواهد کرد. بسیاری از افراد به‌دلیل نداشتن قدرت‌پذیرش اشتباه، در روابط شخصی‌شان دچار مشکلات بزرگ شده و تنها مانده یا طرد می‌شوند. فقط باید مراقب باشید این اتفاق معذرت خواستن خیلی زیاد تکرار نشود که اثر سوئی خواهد داشت.

آرام باش

پذیرفتن اشتباه و عذرخواهی کردن، راه خوبی برای شکستن گارد عصبی افراد است. نگاهی به مشکلات اجتماعی بیندازید. و خیابان‌ها و دعواهای روزانه افراد را ببینید، عامل اصلی اغلب آنها این است که فرد خاطی حاضر به پذیرش اشتباهش نبوده و با «ببخشید» و «معذرت می‌خواهم» بیگانه است. پذیرفتن اشتباه و درخواست بخشش، خودبه‌خود فضا را از تشنج و ناآرامی نجات می‌دهد. ممکن است اشتباهی در ارتباط با نوجوانتان انجام داده باشید؛ مثلا بی‌هوا و بدون اجازه وارد اتاقش شده‌اید.

او از دست شما عصبانی و ناراحت است و اگر شما اشتباه را نپذیرید بیشتر به ناراحتی و پرخاشگری او دامن زده‌اید و بعید نیست که حرمت‌شکنی‌ای هم اتفاق بیفتد و لجبازی هم صورت بگیرد. اما اگر عذرخواهی کنید و بگویید اشتباه شده و معذرت می‌خواهید، راه روی پرخاشگری، عصبانیت و ناراحتی بسته می‌شود و فضا آرام شده و روابط صمیمانه‌تر می‌شود.

وقتی بزرگ‌ترها اشتباه می‌کنند

جاده اشتباه

عذرخواهی کردن نباید بهانه‌ای شود برای راندن در جاده اشتباه؛ حالا که می‌توان عذرخواهی کرد و بخشیده شد، پس مجاز به اشتباه کردن هستیم! امام‌حسین(ع) می‌فرمایند: «مومن بد نمی‌کند و عذر نمی‌خواهد» البته این سخن به معنای نفی عذرخواستن نیست، بلکه نگاه پیشگیرانه نسبت به عذرخواهی دارد.

یعنی مراقب باشیم کمتر در دام اشتباه بیفتیم! همچنین با عذرخواهی زبانی و بدون جبران، مفهوم آن را لوث نکنیم. عذرخواهی زبانی یک قسمت از داستان است، قدم مهم و بعدی جبران و اصلاح است که اگر اتفاق نیفتد، عذرخواهی‌کردن اثر خود را از دست می‌دهد.

این جملات را به بچه ها نگویید!

شما به عنوان پدر و مادر باید بدانید که گفتن چه جملاتی به فرزندانتان وقتی از اندازه بگذرد می‌تواند تاثیرات منفی از خود بر جای بگذارد. با این تفاسیر چیزهایی هستند که در گفتن آنها به فرزندانتان نباید افراط کنید تا از بروز احساسات آزار دهنده و کلیشه‌های مضر محفوظ بمانید.

وب‌سایت خانواده ایرانی: اگرچه رسیدن به نقطه کمال در این زمینه نمی‌تواند نگاه واقع‌بینانه‌ای باشد اما شما به عنوان پدر و مادر باید بدانید که گفتن چه جملاتی به فرزندانتان وقتی از اندازه بگذرد می‌تواند تاثیرات منفی از خود بر جای بگذارد. با این تفاسیر چیزهایی هستند که در گفتن آنها به فرزندانتان نباید افراط کنید تا از بروز احساسات آزار دهنده و کلیشه‌های مضر محفوظ بمانید.

آنچه پیش روی شما قرار دارد توصیه‌هایی از مدیر باراندا ، مرکز رشد کودکان نوپا و نویسنده کتاب "چطور کودکان نوپا رشد می‌کنند"دکتر توا کلاین است که در گفتگو با بیزنس اینسایدر پدر و مادرها را ترغیب می‌کند از افراط در گفتن جمله‌هایی که می‌تواند بر شکل گیری شخصیت بچه‌ها تاثیر منفی بگذارد پرهیز کنند.

 این جملات را به بچه ها نگویید!

1- "تو بلد نیستی ، بگذار بهت نشان بدهم چطور اینکار را انجام بدهی"

کودکان نیاز دارند بارها شکست بخورند تا در نهایت یک مهارت جدید را یاد بگیرند. وقتی در برنامه آنها مداخله می‌کنید و کاری را برایشان انجام می‌دهید مثل این است که به آنها نشان داده باشید خودشان ظرفیت انجام دادن این کار را ندارند.

پیغامی که این حرکت به آنها می‌دهد این است: "من نمی‌توانم اینکار را انجام بدهم. اینکار فقط از عهده بزرگترها برمی‌آید."

خودتان به قاضی بروید. آیا غیر از این است که چنین حرکتی فقط نوعی مبارزه سهوی در برابر اعتماد به نفس بچه‌هاست که از سنین کودکی در وجودشان ساخته می‌شود؟

2- "کار احمقانه‌ای انجام دادی"

بچه‌ها اصولا غیر قابل پیش بینی هستند ، با این حال معمولا متدهایی در برابر دیوانگی‌های آنها وجود دارد!

شاید آنها به یک فرد سلام نکنند یا جواب احوالپرسی او را ندهند. در چنین موقعیتی معمولا واکنش بزرگترها جملاتی از قبیل اینکه "کار احمقانه‌ای انجام دادی" خواهد بود. باید یادتان باشد که در واقع ممکن است کودک به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت جدید احساس خجالت بکند یا اینکه راحت نباشد. همین موضوع است که احساسات او را یا واکنش‌هایش را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

به جای اینکه رفتاری کنید تا آنها ساکت شوند و ناراحت ، اجازه بدهید احساساتشان را بروز بدهند تا بتوانید به آنها جهت درست بدهید.

3- "تو زیادی خجالتی هستی"

سر و شکل دادن و جا انداختن آن نوع از شخصیت که می‌تواند صرفا یک احساس موقت باشد کمکی نخواهد کرد.

چه طبیعت فرزند شما به طور کلی خجالتی باشد و چه نباشد ، ممکن است در موقعیت خاصی آنها احساس راحتی نکنند اما قرار نیست این حالت معذب بودن که به خجالتی بودن آنها تعبیر می‌شود برای همیشه دوام بیاورد.

4- "دلیلی برای گریه کردن تو وجود ندارد"

وقتی بچه‌ها غمگین و عصبانی هستند و شما در همین موقعیت از آنها می‌خواهید گریه کردن را متوقف کنند ، حتی اگر دلیل این گریه موضوعی بسیار سطحی باشد و یا حتی اگر هیچ دلیلی هم وجود نداشته باشد اما به هر حال باعث شرمندگی و خجالت آنها می‌شوید.

وقتی بچه‌ها ناراحت هستند ، به هر دلیل موجه و غیر موجهی این ناراحتی وجود دارد ،‌بنابراین آنها به همدردی و کمک برای آرام شدن نیاز دارند نه چیز دیگری.

5- "مرد که گریه نمی کند!"

کلیشه‌های جنسیت از همان دوران کودکی شروع می‌شود. برای پسرها شرایط متفاوت هم خواهد بود. گاهی از همان کودکی به واسطه پسر بودن از آنها توقع می‌رود محکم و خویشتندار باشند آن هم با سرکوب کردن احساساتشان.

پیغامی که این رفتار و درخواست به فرزند شما می‌دهد بسیار واضح است. درست مثل این می‌ماند که به او بگویید: احساس نداشته باش.

می‌دانید این موضوع چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد؟

6- "نگاه کن چقدر زیبا شدی"

دخترها هم سهم عادلانه خود را از پیام‌هایی دریافت می‌کنند که به آنها می‌گویند دنیا چه توقعاتی از ایشان دارد.

وقتی مرتب به دختر کوچک خود می‌گویید "نگاه کن چقدر زیبا شده‌ای" یا "تو واقعا زیبا هستی" پیغام واضحی را برای آنها ارسال می‌کنید. انگار که قرار است آنها در چشم دنیا همیشه ظاهر زیبایی داشته باشند. در حالیکه مسئله زندگی آنها فقط زیبایی ظاهری نیست. بهتر است در برخی تعریف و تمجیدها زیاده‌روی نکنیم.

7- "اصلا جالب نیست. به تو نمی‌آید"

مراقب کامنت‌هایی که درباره انتخاب لباس آنها می‌دهید باشید.

وقتی چنین چیزی بخصوص به دیگران می‌گویید این پیغام را به ذهن آنها مخابره می‌کنید که :"من قرار است به طریق خاص و متفاوتی به نظر بیایم."

خب در این راه خاص به چشم آنها استاندارهای خاصی از زیبایی مورد توجه قرار می‌گیرد. در حالیکه همه چیز می‌تواند در عین سادگی و با زیبایی‌های طبیعی پیش برود.

8- "مطمئن هستی می‌خواهی این غذا را بخوری؟ چاق می‌شوی!"

این جمله معمولا با تفکیک‌های جنسیتی همراه است به طوریکه شاید برای دخترها بیشتر استفاده شود اما در عین حال درباره همه بچه‌ها مصداق پیدا خواهد کرد.

در جامعه امروز به طور خاص برای دخترها پیغام‌های زیادی درباره چاقی و اضافه وزن داده می‌شود.

در این زمینه والدین باید نگاهی به برنامه‌های غذایی خود و سبک زندگی خودشان بیاندازند. مادامیکه دغدغه آنها خوردن و نخوردن و چاق شدن باشد این نگرانی را به فرزندان خود القا می‌کنند در حالیکه اگر از سبک غذایی و زندگی سالم بهره ببرند در واقع الگوی یک زندگی سالم را به آنها انتقال می‌دهند.

 این جملات را به بچه ها نگویید!

9- "تو بسیار باهوش هستی"

شاید به نظر عجیب بیاید اما گفتن مرتب این موضوع به کودک که "تو بسیار باهوش هستی" در واقع می‌تواند انگیزه‌های او را کاهش بدهد.

اگر قرار باشد دائم چنین جملاتی را به بچه‌ها ابراز کنید ممکن است در تقابل با خواست آنها برای یادگیری گام برداشته باشید.

یادگیری مجموعه‌ای سختی‌ها و تلاش‌هاست نه اینکه فرزند شما فکر کند "من بسیار باهوش هستم ، پس من همه چیز را می‌دانم"

10- "از تو ناامید شدم!"

لازم نیست به آنها نقش یک گناهکار را بدهید وقتی خودشان می‌دانند که رفتار اشتباهی داشته‌اند.

وقتی کودک شما می‌داند که رفتار اشتباهی از او سر زده یا اینکه بابت کار اشتباهی که انجام داده حس بدی دارد. به خودی خود احساس شرمساری می‌کند.

در عوض سعی کنید بدانید که چه اتفاقی افتاده که او چنین رفتاری را انجام داده و چرا اینکار را کرده. در عین حال توجیهش کنید که این اشتباه دوباره تکرار نمی‌شود.

به فرزندتان کمک کنید تا همراه شما این اشتباه را جبران کند.

سال عرضه: 
1395
محل چاپ: 
رسانه های جمعی
2
امتیاز: 2 (1 رای)

ارسال نظر

Image CAPTCHA