سند 2030 و فرسودگی شغلی



به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم،

در سپتامبر 2015 (شهریور 94)، اهداف دستور کار مبانی توسعه پایدار 2030 که 17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی دارد برای اقدام عملی همه کشورها برای تحقق حکومت یکپارچه در سازمان ملل ارائه شد. ایران نیز از کشورهای شرکت کننده در این اجلاس بود که متعهد به اجرای این سند شد و پس از آن سند ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران با مدیریت و برنامه‌ریزی دفتر یونسکو در ایران با تشکیل 30 کارگروه تخصصی تدوین و آماده و در تاریخ 20 آذر 95 رونمایی شد.

رهبران کشورهای عضو سازمان ملل، در سپتامبر 2015 در اجلاس عالی‌ رتبه سازمان ملل تعهد کردند؛ دستور کار جهانی توسعۀ پایدار 2030 را در سیاستگذاری‌های کلان خود در سطح ملی از اول ژانویه سال 2016 اجرایی کنند، براین اساس در بخش اهداف آموزشی موضوع آموزش و یادگیری مادام‌العمر باکیفیت، ‌برابر و فراگیر برای همه با محوریت یونسکو تعیین شده که ایران نیز متعهد به اجرای آن است.مؤلفه‌های کلیدی در برنامه آموزش 2030 عبارتند از: برابری و فراگیر بودن، دسترسی برابر، عادلانه و باکیفیت، برابری جنسیتی، کیفیت آموزش و یادگیری مادام‌العمر.

 در چارچوب عمل 2030 به واژه‌هایی همچون شهروند جهانی و برابری جنسیتی اشاره شده است که این مباحث از سوی برخی صاحبنظران و کارشناسان به ویژه در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد نقد است و حتی برخی معتقدند که تصویب و اجرای این سند دگرگونی‌های بسیاری را در آموزش کشور ایجاد خواهد کرد که از جمله آن می‌توان به حذف کلیشه‌های جنسی و ارائه آموزش‌های جنسی به کودکان و حذف برخی مفاهیم قرآنی و ارزشی از کتاب‌های درسی به بهانه ترویج صلح و نبود خشونت اشاره کرد.

رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرهنگیان کشور با اشاره به سند آموزش 2030 اشاره کردند: جمهوری اسلامی ایران تسلیم سندهایی مانند 2030 یونسکو نخواهد شد. به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بین‌المللی که قطعاً تحت نفوذ قدرت‌های دنیاست این حق را داشته باشد که برای ملت‌های دنیا تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است اینکه سندی را امضا کنیم و بعد بیاییم بی سروصدا آن را اجرا کنیم، نخیر مطلقاً مجاز نیست.

در بخشی از چارچوب عمل ملی آموزش 2030 که براساس آن سند ملی آموزش 2030 ایران تدوین شد و هم‌اکنون نیز این چارچوب عمل از سایت یونسکو در ایران حذف شده است، در قسمت تحلیل وضع موجود معلم و تربیت معلم در ایران آمده است:

محدودیت منابع و زیرساخت‌های لازم برای توسعه تربیت معلم با توجه به جایگاه و نقش آن در اعتلای نظام تعلیم و تربیت کشور.

نگرش منفی و محتاطانه به بهره‌گیری از تجربیات جهانی در حوزه تربیت معلم.

فراهم نبودن زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی استفاده از ظرفیت‌های بین‌المللی در خدمت توسعه تربیت معلم و رفع محدودیت‌های کمی و کیفی در این زمینه.

چالش فرسودگی شغلی معلمان: فرسودگی شغلی بین معلمان تازه کار، به ویژه در سه سال نخست کار، معلمان کلاس‌های چند پایه و استثنایی، معلمان مبتلا به مشکلات روحی و روانی شایع‌تر است. فرسودگی شغلی درجات مختلفی دارد برای مثال به نتیجه یک پژوهش اشاره می‌کنیم:

مشکل درصد ابتلا در دبیران مرد درصد ابتلا در دبیران زن
تحلیل عاطفی بالا 5/7 4/3
تحلیل عاطفی متوسط 25/14 95/7
مسخ شخصیت بالا 32/11 40/3
مسخ شخصیت متوسط 2/13 5/12
فقدان موقعیت فردی بالا 16/7 95/32
فقدان موقعیت فردی متوسط 18/43 19/3

مبانی این فرسودگی شغلی براساس پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ است که به اذعان برخی کارشناسان مربوط به 36 سال قبل است. خستگی عاطفی وجود احساساتی است که شخص نیروهای هیجانی خود را از دست می‌دهد و مسخ شخصیت پس از این مرحله روی می‌دهد که همراه با افسردگی و فرسودگی شغلی است.

با توجه به این چالش‌ها نیز راهکارهایی پیش‌بینی شده است:

تاسیس سازمان نظام معلمی و اعطای فرصت حضور سیستماتیک جامعه معلمی در عرصه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، چالش منزلت اجتماعی و حرفه‌ای.

رقابتی کردن تربیت معلم با برون سپاری بخشی از نیاز آموزش وپرورش به سایر نهادهای خصوصی و دولتی به منظور غلبه بر چالش نهادینه سازی کیفیت.

توسعه همکاری‌های بین‌الملل به ویژه با کشورهای منطقه و جهان اسلام با تاکید بر استفاده از ظرفیت کرسی تربیت معلم یونسکو در دانشگاه فرهنگیان.

تاسیس واحدهای بین‌الملل برای جذب دانشجو معلمان کشورهای همجوار برای غلبه بر چالش فقدان زیر ساخت مدیریت دانش.

تاسیس شبکه تربیت معلم جهان اسلام و عضویت در شبکه‌های بین المللی تربیت معلم مانندETEN و بهره‌مندی بهینه از ظرفیت‌های بین‌المللی.

اهتمام به توسعه خوباروی فرهنگی و تمدنی از یکسو و تقویت حس احترام و همزیستی نسبت به سایر فرهنگ‌ها و تمدن ها در معلمان آینده.

در بحث راهکارهای ارائه شده مسئله مهم، تاسیس شبکه تربیت معلم با همراهی شبکه‌های بین‌الملل است در حالیکه تربیت معلم در ایران دارای جایگاه مهمی است و معلمان باید مطابق با ارزش‌ها و سرفصل‌های بومی تعیین شده آموزش ببینند. در حقیقت هسته اصلی نظام تعلیم و تربیت، معلم است و در تربیت معلم نباید نهادهای بین المللی دخالت داشته باشند. آیا معلمی که توسط نهادهای بین‌المللی تربیت شود، می‌تواند سند تحول بنیادین را اجرا کند؟ آیا حاضرند که معلمان دیگر کشورها را ما تربیت کنیم؟ جالب این است که در بند مذکور تأکید شده است که این همکاری‌ها یک سویه است، یعنی قرار است دیگران معلمان کشورهای در حال توسعه را تربیت کنند.ش

سال عرضه: 
1396
محل چاپ: 
خبرگزاری
2
امتیاز: 2 (1 رای)

ارسال نظر

Image CAPTCHA