تربیت اخلاقی اگر بخواهد کارآمد شود، باید هم جنبهٔ قضاوتی و عقلانی در آن برجسته باشد و هم جنبهٔ گرایشی و احساسی.
چه باید کرد؟
راه حل چیست؟ کدام رویکرد در تربیت اخلاقی از این آسیب و ساده انگاری به دور است و چگونه میتوان مطابق با این تبیین اخلاقی، گامهایی در جهت تربیت اخلاقی برداشت و انسانهایی اخلاقی و فضیلت مدار به جامعه تحویل داد؟
یکی از بسترهای مناسب برای این اتفاق، بستر هنر است و عمدتاً هنرهای تجسمی. تربیت اخلاقی را میتوان در تربیت هنری جست وجو کرد. اما هنر چه مزیّت و ظرفیت ویژهای دارد که میتواند در خدمت تربیت اخلاقی مؤثر باشد؟
ظرفیتی که در آثار هنری نهفته است، ظرفیت ایجاد عشق و کشش عاطفی به رفتار، بر پایهٔ تفکر و کشف رمز از معانی مستتر در آثار هنری است. هنرمند، معمولاً معانی و مقاصدی را به صورت مستتر در اثر هنری به ودیعت میگذارد؛ گویی میخواهد معنایی را در قالب اثر هنری
(نقاشی، گرافیک، کاریکاتور، مینیاتور، نقاشی دیواری و ...) نه بیان، بلکه ابراز
کند. هنر زبان بیان معانی نیست، زبان ابراز معانی است. در اصطلاح، هنر برای express کردن معانی است و نه state کردن آنها. هنر هیچ وقت به صورت صریح، معنایی را منتقل نمیکند و بنابراین، برای بیرون کشیدن و استخراج معنا از دل آثار هنری به تأمل و تفکر نیاز داریم. ...
تربیت اخلاقی
سال عرضه:
97
ارسال نظر