پروژه آموزش



غروب دوم مهر 95 در جاده کربلا به‌سمت همدان حرکت می‌کردیم، حس عجیبی بود. نمی‌دانم چرا داخل ماشین صحبتم با آقای شورچی به مدافعین حرم رسید. گوشی آقای شورچی پر بود از عکس شهدای حرم، بچه‌هایی با چهره‌های ملکوتی، شهید دلدادی فرمانده مدافعان حرم از مازندران؛ همیشه ما ایرانی‌ها تصویر بزرگی در ذهنمان داریم همان تصویری که باکری‌ها، چمران‌ها، هزاران شهید و هزاران شهید زنده دارند. عاشورا، عاشورای حسینی.

گفت‌وگویمان تمام‌شدنی نبود تا اینکه به همدان رسیدیم.

 ساعت 9 شب با اعضای کمیته پروژه مهر با حضور مدیرکل استان آقای خزاعی جلسه داشتیم، مدیرکل و معاونین گزارش ‌دادند همراه با مستنداتی که مملو بود از عکس‌ها و صورتجلسات. اما وقتی مسئول‌کارگروه توجیه و تبلیغ استان با این بیت شروع کرد:

وطنم، جان و تنم، خاک ایرانه، داملا                     دیارم، باغ جنانه، همدانه، داملا

در چهره‌ تک‌تک آدم‌هایی که دور میز نشسته بودند و یا در مراسم نمادین حضور داشتند غیرت، همت و حمیت همدانی، ‌ همزبانی و همدلی ملی را دیدم که چگونه با دست خالی در خط مقدم آموزش و پرورش می‌جنگند. یاد آقای طاهری معاون آموزشی و غیره بخش لالجین افتادم که هزینه مراسم سالگرد عموی خودش را برای بازگشایی مدارس اختصاص داده بود یا خانم قراگزلو معلم بازنشسته روستای حسین‌آباد که اولین قسط پاداش بازنشستگی را برای رنگ‌آمیزی حیاط مدارس هزینه کرده بود. معلمان مدافعین حرمت و شأن نظام آموزش و پرورش هستند، آدم‌هایی که وقتی می‌بینند مدرسه برای گرم کردن کلاس‌های درس مشکل دارد ماشین خودشو می‌فروشد تا مدرسه‌ای را گرم کند و یا کلیه خود را می‌دهد و یا کلاس درس را در منزل دایر می‌کند و از روی تخت بیماری به بچه‌ها درس ایثار می‌دهد.

پروژه مهر به‌خوبی و با تلاش همه برگزار شد. حتی معاون استاندار با حرارت گفت: باید در تمامی مدارس استان همدان مراسم پرچم اجرا شود. جلیقه سرشماری هم به تن مدیرکل استان کردند. کتاب‌ها به‌خوبی توزیع شدند، سی‌دی‌ها و نرم‌افزارها در دورافتاده‌ترین نقاط کشور رسیدند و زنگ مدارس با نیت سالی پر از موفقیت زده شد.

و اما بعد

راستی از هفته دوم مهر در مدارس چه خبر؟ دبیری که در ابتدای سال از حجم زیاد کتابهای درسی گلایه‌ مند بود، چگونه در پایان اسفندماه به انتهای کتاب می‌رسد؟ چگونه می‌توان مهارت‌های زندگی را در تغییر رفتار دانش‌آموزان دید؟ خانم ابتکار گفته مدارس به‌خاطر آلودگی هوا تعطیل می‌شوند، پس برنامه درسی که براساس تقویم سال تحصیلی تنظیم شده چه می‌شود؟

آیا به آموزش‌های الکترونیک، آموزش‌های موبایلی، آموزش‌های رسانه‌ای و هرگونه امکان آموزش از راه دور فکر کرده‌ایم؟ خوب چاره‌ای نیست برای کاهش آلودگی باید کسانی که متضرر می‌شوند تعطیل شوند، ولی به‌طور مثال آیا با صدا و سیمای استانی یا ملی هماهنگ شده که مثلاً دبیر زیست‌شناسی در یکی از روزهای تعطیلی آلودگی هوا مثلاً از ساعت 8 تا 9 در رادیو یا تلویزیون تدریس کند؟ یا اینکه در تعطیلات روزهای آلوده، قراره یا در جاده شمال بخوابیم و یا در کوچه‌های تکراری صدا و سیما قدم بزنیم.

به‌راستی ما بیش از آنکه به پروژه مهر نیاز داشته باشیم آیا به پروژه آموزش احتیاج نداریم؟ در پروژه مهر همه هستند. استانداری‌ها، نیروی انتظامی، نیروهای مسلح، همه و همه حتی پرسش مهری برای آن وجود دارد؟ چه عاملی باعث شده این همه انسجام، تحرک و برنامه‌ریزی بوجود آید؟ همه بسیج می‌شوند تا شروع سال تحصیلی باشند و نقشی هم داشته باشند. آیا نمی‌توان برای موضوع آموزش هم بسیج شد؟

همان‌هایی که هزینه مراسم سالگرد فوت عزیزی را برای شروع مهر هزینه می‌کنند قطعاً برای ادامه مهر و سرانجام مهر هم حاضرند فقط همتی دوباره می خواهد.

ارسال نظر

Image CAPTCHA