دانش آشتیانی و کار سخت پیش رو


به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش پانا، سیزدهمین وزیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به مسند وزرات دستگاه «عظیم و پیچیده» آموزش و پرورش نشست، البته در تاریخ 165 ساله وزرات علوم به معانی عام آن که شامل آموزش و پرورش نیز می شد و اولین خشت های آن را نیز امیر کبیر در دارالفنون بنا نهاد، دکتر دانش آشتیانی نود و ششمین وزیر است.
نگاه به تاریخ آموزش و پرورش از علی قلی میرزا تا دکتر دانش سرشار از تغییرات ساختاری و برنامه ای است، گرچه می بایست تغییر ماهیت آموزش و پرورش از انقلاب بزرگ مردم ایران در سال 57 به بعد را تحولی مهم و عمیق بدانیم و برای بررسی عملکرد و ترسیم انتظارات، مورد توجه قرار گیرد. بهرحال وقتی در سال 1343 وزارت آموزش و پرورش با همین عنوان ترجمان Education شد،
می دانستیم که در آموزش و پرورش رو به توسعه ی دنیا معلم و این دستگاه عظیم، هم مسئول آموزش است و هم مسئول پرورش. اصلاً‌ اینها دو عبارت جدا نیستند که با حرف «واو» ربط پیدا کنند، آنها یکی هستند. اگر در دوره ای پرورش را برجسته کنیم و یا در دوره ای دیگر آموزش را و یا «واو» میان آنها را آنقدر بزرگ بنویسیم که یکی آنطرف دیوار و دیگری آنطرف دیوار باشد، به بیراه رفته ایم و آموزش و پرورش همچون کشتی بی سکانی در دریای پر تلاطم دنیای امروز جهتی برای رفتن نخواهد داشت .
خدا رحمت کند کسی که گفت:« می خواهیم برای آموزش و پرورش سند ملی بنویسیم» 
نهایتاً در سالهای 81 و 82  برای ترسیم یک نقشه، یک جهت و یک مقصد در آموزش و پرورش اقدام شد و در اسفند1390 برای تحول بنیادین در آموزش و پرورش 131 راهکار شناسایی و سندی برای آن نوشته شد. یعنی ما برای رسیدن به تعلیم و تربیت رسمی و عمومی در افق 1404 که در آن انسان هایی موحد، مومن، معتقد به معاد، پاکدامن، مقتصد، وطن دوست، صلح جو، جهادگر، عاقل، شجاع و ...(اولین هدف از اهداف کلان در فصل پنجم  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش) تربیت شده اند می بایست این 131 راهکار را انجام دهیم بنابراین ما « شیوه حل مسایل» را پیدا کردیم. به طور مثال برای تأمین، تخصیص و تنوع بخشی به منابع مالی، مدیریت مصارف متناسب با نیازهای کمی و کیفی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی( بند 20 سند تحول بنیادین) اولاً باید شفاف سازی کنیم(راهکار 1-20)، سهم اعتبارات آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی را افزایش دهیم(راهکار 2-20)، به آموزش ابتدایی اولویت بدهیم(راهکار 3-20)، سهم هزینه های غیر پرسنلی در بودجه جاری آموزش و پرورش را افزایش دهیم(راهکار 4-20)، فقط به منابع مالی دولت اکتفا نکنیم(راهکار 5-20)، بهره برداری از منابع مادی و فیزیکی را بهینه سازیم(راهکار 6-20) و مشارکت عمومی در آموزش و پرورش را افزایش دهیم.(راهکار 7-20). حالا سئوال این است که ما برای این تحقق این بند باید چگونه عمل کنیم؟ که خود سند تحول این فرایند را ترسیم کرده که به بررسی آن می پردازیم.
 
1. تصمیم گیری کلان، ارزیابی و نظارت راهبردی( به طور مثال) بر  بند بیست سند بر عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
 
2. ابلاغ سیاست ها و نظارت بر حسن اجرای بر عهده شورای عالی آموزش و پرورش است که البته باید بطور سالانه گزارشی از عملکرد وزارت آموزش و پرورش هم به شورای عالی انقلاب فرهنگی بدهد.
 
3. وزارت آموزش و پرورش هم مسئولیت نهادینه سازی و اجرای مفاد سند را به عهد دارد.
 
4. همه دستگاه ها مخصوصاً صدا و سیما هم می بایست با آموزش و پرورش همکاری کنند.
وقتی مراحل فوق رخ دادند شورای عالی می بایست با نظارت عالیه ای که داشته بعد از 5 سال فرایند ترمیم آنرا تصویب کند.لذا برای تحقق بند20 سند تحول مشخص شده که چه کسی باید انجام دهد، ارزیابی کند، مشارکت کند و نهایتاً ترمیم کند.
اما چه اتفاقی می افتد که وزرای آموزش و پرورش هرکدام اولویت خود را دارند؟ ممکن است برای برخی اقدام و عملیاتی کردن به راهکاری خاص، شیرین تر باشد. وزیری بگوید من از پله ششم شروع می کنم. وزیر دیگری بگوید نه اشتباه بوده و باید اول گفتمان را شروع می کردیم و.... در واقع اینکه برای ساختن یک بنا حتماً باید از پی ساختمان شروع کرد هیچ شکی نیست، چرا که واقعاً‌ نمی دانیم وقتی سقف را ساختیم آنرا روی چه چیزی بنا کنیم.
البته باید به دلسوزی و آگاهی آنکسی که مبنا برنامه هایش را  فقط سند تحول بنیادین قرار داده، آفرین گفت بنابراین وقتی می گوید: «باید از دوره ابتدایی شروع کرد»، «مدرسه باید کانون اساسی تحول آموزش و پرورش باشد»، « آموزش و پرورش تنها نمی تواند توسط دولت اداره شود» و‌« نباید فقط به منابع دولت وابسته بود» این جملات تعهد به سندی است که آدمهای متدین و دلسوز این نظام و مرزبوم سنگ بنای آنرا از اوایل دهه هشتاد نهادند. اما براستی نقطه شروع تحول کدام است؟ ....
131 راهکار آموزش و پرورش هرکدام متولی خاص خود را در مجموعه آموزش و پرورش دارد که می توان آنرا در شش دسته گوناگون اما مرتبط (شش زیر نظام سند تحول بنیادین) با هم با مرزهای آبی (نه خشکی) تقسیم کرد. لذا توصیه می شود برای اجرایی شدن این راهکار که بخش هایی از آن نیازی به اقدام از تهران و حتی مراکز استانها ندارد اقدامات هماهنگی انجام شود. برخی از این راهکار هم نیاز است توسط مدیران کل استان محقق شوند و نیازی به دخالت اجرایی حوزه ستادی نیست بلکه می بایست نظارت و ارزیابی کند و شاید در تعدادی از این 131 راهکار نیاز است که ستاد و مشخصاً‌ وزیر آموزش و پرورش آستین بالا بزند . البته در تعداد کمتری هم می بایست رئیس جمهور وارد عمل شود.
روح اله رضا علی

ارسال نظر

Image CAPTCHA