22 اسفند؛ روز بزرگداشت شهدا/ گرامی داشت شهیدان موسوی و سلیمی جهرمی



سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با صدور پیامی 22 اسفند، سالروز بزرگداشت شهدا به ویژه شهیدان سلیمی جهرمی و موسوی را گرامی داشت.

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، متن این پیام به شرح زیر است: 

بسمه تعالی

بیست و دوم اسفندماه سالروز بزرگداشت شهدای عزیز و گرانقدر است.

گرچه این روز اختصاص به بزرگداشت این دو شهید دارد لکن آزادگان جهان و مردم آزاده ایران اسلامی هر روز را روز بزرگداشت شهداء و تجلیل از مقام شامخ این اسطوره‌های ایمان و ایثار می‌دانند.

آنچه امروز مردم و کشور بدان می بالند و از برکت وجود آن سالیان سال است که متنعم هستند، امنیت است. دستاوردی که مرهون جانفشانی و از خود گذشتگی شهیدان والامقام است.

سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی افتخار دارد که بر سیمای خویش نقش دو شهید سربلند، شهید موسوی و شهید سلیمی جهرمی را، زیبنده کرسی ریاست سازمان داشته است. دو شهیدی که یقیناً نام و یادشان در اذهان ماندگار و خدماتشان در کارنامه سازمان جاودانه است.

همکاران این سازمان بر ادامه راه این دو شهید عزیز تأکید داشته و خود را در مسیر آرمان‌های بلند این شهیدان سربلند، مکلف می‌دانند. نام و یاد و خاطره ایشان گرامی باد.

درباره این شهدای بزرگوار

شهید علی اکبر سلیمی جهرمی

شهید علی‌اکبر سلیمی جهرمی نخستین رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود.

متولد سال 1317 و اهل جهرم بود مبارزه از سال 32 شروع کرد و علاقه زیادی به تحصیل داشت و در دانشسرای عالی مقدماتی دوره دید. و معلم شد بعد به تهران آمد به دلیل مبارزات سیاسی که داشت یا وجود اینکه در رشته پزشکی قبول شد ولی به دانشگاه راه نیافت.

در رشته زبان انگلیسی در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. شهید سلیمی مبارزات سیاسی خود را همراه گروه رجائی و دستغیب و دکتر لاری ادامه داد و در سال 57 دختر شهید سلیمی در پاریس شهید می شود و او برای گرفتن جنازه به پاریس میرود و توفیق دیدار امام را می یابد. وی گفت وقتی امام را دیدم روحیه ی دیگری گرفتم و هنگام دست دادن با امام ایشان پرسیدند چرا دستت آنقدر سرد است؟ گفتم قلب گرم شما آن را گرم می کند.

از موسسین انجمن اسلامی معلمان بود و در تشریف فرمایی امام به ایران شرکت فعال داشت. شهید سلیمی در سمتهای مختلفی مشغول بود. و همواره خدمتگذار اسلام و مسلمین و 23 سال سابقه خدمتی در آموزش و پرورش تهران و مدتی هم معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی بود. در سال 26/1/60 طی حکمی از سوی شهید رجایی رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور بود و سرانجام در فاجعه بمب گذاری دفتر حزب جمهوری به درجه رفیع شهادت رسید.

شهید «علی‌اکبر سلیمی جهرمی» در سال 1317 در «جهرم» متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در شهر «جهرم »به پایان رساند و مبارزه را از سال 32 شروع کرد.علاقه زیادی به تحصیل داشت ولی چون بار مسئولیت سنگین خانواده را بر دوش داشت، به دانشسرای مقدماتی در دورترین نقطه «لار »رفت و با وجود آنکه از نظر رفاهی بسیار در مضیقه بود، دیپلمش را گرفت و به معلمی پرداخت. شهید سلیمی علاقه داشت پزشک شود و در دانشگاه «شیراز» شرکت کرد و در این رشته پذیرفته شد ولی در مصاحبه به خاطر جریانات سیاسی قبول نشد. بعداَ به تهران آمد و در رشته زبان انگلیسی در دانشگاه «تهران» مشغول تحصیل شد. او معتقد بود که دانشگاه از بیرون غول است ولی در درون هیچ است.
 
در پاریس توفیق دیدار امام را می‌یابد. اودر این باره می‌گوید:« وقتی امام را دیدم، روحیه دیگری گرفتم و در دیدار با امام هنگام دست دادن، امام پرسیدند: تو چرا دستت اینقدر سرد است؟ گفتم: قلب گرم شما، وجودم را گرم می‌کند. - ازتاریخ 10/7/1336 به سمت آموزگار دبستان‌های جهرم و اردستان استخدام گردید. 2- از تاریخ 1/7/1344 آموزگار دبستان‌های تهران شد. 3- از تاریخ 12/1/1347 آموزگار دبستان‌های دزفول شد. 4- ازتاریخ 12/7/1347 آموزگار دبستان‌های ورامین شد. 5- از تاریخ 16/9/1349 به سمت دبیر دبیرستان، در تهران منصوب شد. 6- از تاریخ 23/5/1355 به سمت معاون دبیرستان مروی ناحیه 17 تهران، منصوب شد. 7- از تاریخ 24/7/1357 به سمت معاون دبیرستان، درناحیه 17 تهران منصوب شد. 8- از تاریخ 12/2/1358 به سمت مدیریت کل آموزش و پرورش تهران منصوب گردید. 9- از تاریخ 7/12/1359 به
سمت معاون پژوهشی و برنامه‌ریزی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی منصوب شد. 10- از تاریخ 2/12/1359 به سمت مشاور وزیر منصوب گردید، سپس به سمت دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور منصوب شد.
 
از موسسین انجمن اسلامی معلمان بود و در تشریف فرمایی امام به ایران شرکت فعال داشت. شهید سلیمی در سمتهای مختلفی مشغول بود. و همواره خدمتگذار اسلام و مسلمین و 23 سال سابقه خدمتی در آموزش و پرورش تهران و مدتی هم معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی بود. در سال 26/1/60 طی حکمی از سوی شهید رجایی رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور بود  شهید «سلیمی جهرمی» 23 سال سابقه در آموزش و پرورش داشت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یکسال مدیرکل آموزش و پرورش تهران بود و بعد از آن حدود 10 ماه هم معاونت وزیر آموزش و پرورش و ریاست سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی را به عهده داشت.
 
وی در تاریخ 25/1/1360 طی حکمی از سوی «محمدعلی رجایی» نخست‌وزیر وقت به سمت دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی منصوب شد. او پس از سالها مبرزه وتلاش مقدس در هفتم تیر ماه براثر بمب گذاری منافقین در دفتر حزب جمهوری اسلامی همراه با 72 نفر از خدمتگذاران مردم ایران به شهادت رسیدند.

 

زندگی نامه شهید موسوی

شهید کاظم موسوی
نام پدر : میرزا موسی
تاریخ تولد : جمعه، 1 فروردین، 1314
محل تولد : شاهرود
سن هنگام شهادت: 46 سال
تحصیلات : علوم حوزوی
تخصص : خارج فقه و اصول

زندگی نامه
سوابق مبارزاتی: تنویر افکار عمومی علیه رژیم پهلوی، برپایی جلسات سخنرانی و تشویق مردم به مبارزه بر ضد طاغوت
کارهای تشکیلاتی: همکاری با انتشارات مکتب اسلام، همکاری با انجمن‌های اسلامی و مذهبی، عضویت در حزب جمهوری اسلامی
مسئولیت‌ها: دبیر دبیرستان‌ها و استاد حوزه‌های علمیه، نماینده حضرت امام خمینی (ره) در آموزش و پرورش، مشاور عالی وزارت آموزش و پرورش در زمان مسئولیت شهید رجائی در این وزارت‌خانه، عضو دادگاه تجدید نظر اداری، عضو شورای انتخاب نشریه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضو شورای سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش و شورای سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس
آثار علمی: تصحیح جلد اول تا چهاردهم و حاشیه‌نویسی و تخریج و تصحیح جلد 35 تا 42 کتاب بحارالانوار، تصحیح ارشاد شیخ مفید، تفسیر مقتنینات الدور، ادب ‌النفس، شواهد و مجمع‌البیان، تألیف پنج جلد کتاب عربی آسان

تولد تا جوانی
حجت‌الاسلام والمسلمین سیدکاظم موسوی فرزند میرزا موسی در سال 1314 ه.ش در روستای حسین‌آباد شهر میامی از توابع شهرستان شاهرود دیده به جهان گشود. شش ساله بود که راه مکتب‌خانه را پوئید. در حالی که به خواندن قرآن مجید مشغول بود سعی می‌کرد سوره‌های کوچک را نیز حفظ کند. در همان دوران خواندن و نوشتن، بخشی از مقدمات دروس حوزوی را نیز فراگرفت. پدر بزرگش که از روحانیون با تقوای منطقه بود، توجه خاصی به سیدکاظم داشت و امور تحصیلی وی را با دقت زیر نظر گرفت. او همواره نوه‌اش را تشویق می‌کرد تا آیات قرآن و بعضی خطبه‌های نهج‌البلاغه و برخی متون اسلامی را حفظ کند.
در سیزده سالگی برای ادامه تحصیل علوم حوزوی عازم مشهد مقدس شد. شرح لمعتین را نزد حاج میرزا محمود مدرس و رسائل و کفایتین را نیز در محضر مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی آموخت. درس خارج را ابتدا در محضر میرزا جوادآقا تهرانی فراگرفت و بعد از آمدن مرحوم آیت‌الله العظمی میلانی(ره) به مشهد، در محضر ایشان زانوی ادب به زمین زد و مشغول فراگیری فقه آل محمد(ص) شد. او در زمره طلاب با توان و مستعد درس استاد بود و هر روز پس از خروج از محضر استاد، دروسی را که فراگرفته بود به عربی می‌نوشت. به واسطه همین جدیت و توانایی که داشت از سوی آیت ‌الله میلانی برای تقریر بیانات و دروس ایشان انتخاب شد.
شهید موسوی پس از ازدواج با دختر عموی خود به تهران سفر کرد و تلاش نمود با کسب روزی حلال از اتکای خود به دیگران بکاهد.
در اوایل ماه مبارک رمضان سال 1336 ه .ش، نخستین فرصت شغلی برای او پدیدار شد و از او برای همکاری با انتشارات کتب اسلامی دعوت به عمل آمد. او ابتدا به تصحیح جلد اول تا چهاردهم و حاشیه‌نویسی و تصحیح و تخریج جلدهای 35 تا 42 کتاب بحارالانوار روی آورد.
شهید موسوی در کنار این وظیفه سنگین، تصحیح کتب دیگر از جمله ارشاد شیخ مفید، تفسیر مقتنینات ‌الدور، ادب‌النفس، شواهد و مجمع‌البیان را به عهده گرفت.
حجت‌الاسلام عابدی، یکی از همکاران شهید موسوی در انتشارات کتب اسلامی درباره‌ی روحیه پژوهشگری و تحقیق او چنین نقل کرده است: « ... حقیقتاً، در مورد کتاب اخیر زحمت شایان توجهی کشید، طوری که گاهی برای پیدا کردن یک بیت از کتاب مزبور ساعت‌ها به تتبع می‌پرداخت و اغلب اوقاتش صرف مطالعات ادبی و روایتی می‌شد».
در سال 1340 ه .ش با استاد فقیه مرحوم روزبه آشنا شد و در سال 1342 ه.ش با دعوت دبیرستان علوی، به همکاری با این مؤسسه آموزشی - اسلامی پرداخت. دوستی شهید موسوی با استاد روزبه تا وفات ایشان در سال 1352ه.ش ادامه یافت. شهید موسوی و مرحوم روزبه در این مدت بیشتر اوقات خود را باهم می‌گذراندند و نتیجه این همنشینی پیدایش فکر تألیف کتابی شد که زبان و ادبیات عرب را که زبان قرآن نیز هست، به آسان‌ترین روش به طلاب مبتدی حوزه‌ها آموزش می‌داد.
شهید موسوی در کنار تحصیل علوم حوزوی و تدریس، از فراگیری تحصیلات دانشگاهی نیز غافل نبود و با وجود مشکلات متعدد و مسئولیت‌هایی که در تألیف کتب و تدریس داشت، موفق شد دانشنامه کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در سال‌های 1345 و 1350 ه.ش در رشته زبان و ادبیات عرب اخذ کند.
در سال 1349 ه.ش مسئولیت اداره انجمن اسلام‌شناسی خانم‌ها را که توسط مرحوم شاهچراغی بنیان نهاده شده بود، به پیشنهاد استاد روزبه پذیرفت.
در سال 1350 مدرسه راهنمایی دخترانه روشنگر و پس از آن دبیرستان روشنگر را تأسیس کرده و در برنامه‌ریزی‌های پرورشی، آموزشی و اجرایی مربوط به مدرسه ونیز تربیت معلمان و سایر مسئولان مدرسه نقش به سزایی داشت.
شهید موسوی بدون سروصدا تربیت اسلامی نسل نوجوان و جوان را بر عهده داشت. او معتقد بود فراگیران قبل از آموختن مقدمات لازم، دست به تحقیق نزنند و خود مسیر کار را مشخص می‌نمود.

شهید موسوی و مبارزه علیه طاغوت
اساس کار شهید سیدکاظم موسوی بر پایه تعلیم و تربیت بود. او همواره روح مبارزه را در قالب آموزش معارف اسلامی و سیره اهل بیت (س) به مخاطبان ارائه می‌نمود. از گفتن حقیقت چشم‌پوشی نمی‌کرد و با زبان علم و دانش، ظلم و ستم طاغوت را آشکار می‌نمود.
همزمان با آغاز مبارزات حضرت امام خمینی(ره) او نیز به صف مبارزان انقلابی پیوست و با توجه به محبوبیتی که در نزد طلاب علوم دینی و معلمان و دانش‌آموزان داشت، توانست آنان را با اندیشه‌های امام راحل آشنا کند.
او با سخنرانی و بیان حدیث، به مبارزه با رژیم پهلوی ادامه می‌داد و سرانجام طلوع خورشید حکومت عدل اسلامی را در جامعه‌ی شب‌زده ایران مشاهده نمود.

شهید موسوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهید موسوی به عنوان نماینده حضرت امام خمینی(ره) در وزارت آموزش و پرورش منصوب شد و در زمان تصدی آقای رجائی در این وزارت‌خانه مشاور وی بود. وی هم‌زمان، عضو دادگاه تجدید نظر اداری، عضو شورای انتخاب نشریه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش و شورای سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس نیز بود.
او عاشق امام خمینی(ره) بود و ایشان را پناهگاه مستضعفان و یاور محرومان در برابر قدرت‌های پوشالی شرق و غرب می‌دانست. شهید محمدعلی رجائی در آئین یادبودشهید موسوی در این خصوص چنین نقل کرده است: « ... ما سخنان امام را گوش می‌دادیم و بعد منتظر می‌ماندیم که آقای موسوی با برداشت‌های خاص خود به اداره بیاید و ضمن بازگو کردن آن‌ها ما را به وجد بیاورد».
شهید رجائی هم چنین درباره‌ی روحیات کاری شهید موسوی گفته است: « ... در هر یک از استان‌ها که مشکلی داشتیم، ابتدا با ایشان مشورت می‌کردیم و خود ایشان داوطلب و در اندک مدتی جهت رفع آن اشکال عازم سفر به آن منطقه می‌گردید. هر روز با یادداشت‌های حاوی مطالب لازم‌التوجه و پیشنهادات مؤثر به وزارت‌خانه می‌آمد و به ما رهنمود می‌داد».
شهید موسوی با آغاز فعالیت حزب جمهوری اسلامی با شناختی که از شهید بهشتی و دیگر بنیانگذاران آن داشت، همکاری خود را با این تشکل آغاز نمود و با حضور در جلسات، برنامه‌های خود را برای پیشبرد اهداف نظام ارائه می‌کرد. او پس از آغاز جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه ملت ایران، بارها به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت.
شهید چند روز قبل از شهادتش به همراه شهید باهنر، به یکی از مناطق عملیاتی عازم شده و هنگام بازگشت چنین گفته بود: « باید همه به جبهه برویم و از آن زنده‌ها روحیه بگیریم».
او سه روز در هفته میان اقامه نماز ظهر و عصر، برای نمازگزاران موضوعات اخلاقی و عبادی را بازگو می‌کرد، اما پس از بازگشت از جبهه‌های نور علیه ظلمت، موضوع بحث جلسات را به وضع جبهه‌ها و روحیه و مقاومت دلیرمردان ایران اسلامی اختصاص ‌داد.
او پاسداران انقلاب و سربازان جبهه‌های حق علیه باطل را زنده‌های واقعی می‌دانست و می‌گفت: « دوست دارم هر پنج فرزند پسرم پاسدار باشند».

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدکاظم موسوی عاشق شهادت بود و آن را راه سعادت می‌دانست و سرانجام با پیکری آغشته به خون، در شامگاه هفتم تیر سال 1360 ه.ش در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به دست منافقین به شهادت رسید و با شهادتش رسوایی ابدی را برای منافقین برجا گذاشت.
 

امتیازی داده نشده

ارسال نظر

Image CAPTCHA