به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، مهندس محسن جعفر آبادی دبیردوازدهمین جشنواره تجلیل ازمولفان کتب درسی پایه یازدهم که با حضور سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش روز یکشنبه 29 مهرماه 96 در مدرسه ماندگار دارالفنون برگزار شد، اظهار کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
درود و سلام خدا بر شهیدان و سید و سالار آنها حضرت اباعبداللّهالحسین(ع)، درود بر امام شهیدان و سلام بر زعیم ذوفنون منادی و مروج اندیشه و قلم رهبر معظم انقلاب اسلامی و سلام بر خردورزان اهل معرفت و صاحبان اصلی دولت ماندگار در ساحت فرهنگ و تعلیم و تربیت
شاید غرور آفرینترین جملهای که تاکنون خواندهام این بوده است «ملتی به مدرسه میرود» آنهم نه از زبان یک دوست که از زبان یک بیگانه.
زیگریدهونکه، معروفترین مورخ و اسلامشناس آلمانی قرن بیستم در کتاب فرهنگ اسلام در اروپا یا «خورشید الله برفراز مغرب زمین» در توصیف اروپای مرکزی در قرن نهم تا دوازدهم میگوید حداقل 95 درصد مردم اروپا بیسواد بودند اما همه مسلمانها آنچنان در پی کسب علم و دانش و تعالیم دینی بودند که «گویی ملتی به مدرسه میرود.»
وی آنگاه در فرازی دیگر که برای مجلس ما مناسب است میگوید، دربلاد اسلامی اگر استاد میخواست از روی کتاب کسی درس بدهد باید قبلاً از او اجازه میگرفت حتی کسی اجازه نداشت حرفهای استادی را نقل کند و یا شعری را بخواند بدون آنکه اجازه کتبی از راوی داشته باشد، احترام به فعالیتها و مالکیت معنوی بسیار دقیق و عمیق بود و برای هر نویسنده حق تألیفش محفوظ بود تنها او و بعد از مرگش وارثین او از بهرههای فعالیتهای معنویاش استفاده میکردند او اجازه داشت آن را به فرزندانش و یا با محروم کردن فرزندانش به افراد دیگری مانند بهترین شاگردانش بدهد.
با این قضاوت یک اسلامشناس غربی، جا دارد بپرسیم چرا زمانی که اروپا را تاریکی جهل فراگرفته بود ما در سرزمینهای آفتاب به سر میبردیم؟ پاسخ روشن است چون باور دینی داشتند و حکمت و دانایی گمشده آنها بود.
از نظر اندیشه اسلامی همه حرکتهایی که در جهان اتفاق میافتد اعم از حرکتهای طبیعی و اختیاری به اراده مطلق
حق تعالی انجام میشود. هیچ حرکتی در عالم انجام نمیشود مگر اینکه دست اراده حق پشت این حرکت نهفته و شاید نمایان باشد، اما بسیاری از آنها با علل بینهایت به خداوند منتهی میشود و تنها در قرآن مجید چند پدیده را مستقیم به اراده حق معرفی کرده است یکی از آنها هدایت است دیگری تعلیم است. و همین دریافت دقیق مسلمانها از جایگاه علم در قرآن و اسلام بود و باور به «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» که تا قرنها یگانه روزگار بودند.
با حسرت یاد آن ایام و آرزوی رویش دوباره اقالیم قبله، آیا در روزگاری که پس از سرمایه انسانی و سرمایه فیزیکی سرمایه دیگری تحت عنوان سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین مورد توجه قرار گرفته است برای تولید علم و جلوه دوباره چکاد اندیشهورزی چاره دیگری جز آن داریم که قدر و ارزش سرمایههای خود را بدانیم. امروزه پس از گذشت بیش از 100 سال دفتر کار پاستور- آن عینک گرد ذرهبینیاش همراه با قلم و جوهرش بر روی میز
کهنهاش در دانشگاه سوربن مورد توجه و بازدید علاقهمندان قرار میگیرد و دانشگاه سوربن از این سرمایه نمادین بر خود بالیده و از آن بهرهها برده و همچنان میبرد، اما وقتی به رفتار خودمان فکر میکنم و به آن گذشته پرغرور برمیگردم و به روزگاری که کباده کشان امروز علم 95 درصد بیسواد داشتند، حس عجیب و باور عمیق در من ایجاد میشود که راه تجدید حیات گذشته صاحبان اندیشه تکریم و تمجید اهل کتاب و صاحبان فضیلت است.
شما مؤلفان و پدیدآورندگان محترم، جایگاهی برجسته به خود اختصاص دادهاید که حاصل شور و شعور و اندیشه شماست. اندیشهای که محصولش ماناست «توتی اکلها کل حین» قابلیت شما در ورود به حیطهای است که همگان لیاقت و شهامتپذیرا شدن مخاطرهاش را ندارند. شهامتی عقلانی و اخلاقی که از معارضه جویی و جدال احسن واهمهای ندارد جسارتی که ضمن دفاع از سرمایه سترک خود آن را به باوری جزمی محدود نمیکند و هر بار با نگاهی نو به بازاندیشی و بازنگری در آن مینگرد و سخن اهل نظر را به جان میخرد. تخصص و توانایی شما از رهگذر تجربه و مطالعات طولانی غنی شده است شمائید که به سازمان پژوهش و آموزش و پرورش معنا بخشیدهاید و شمائید که در این سالها قلمرو جدیدی براساس برنامه درسی ملی گشودهاید.
وی خطاب به وزیر آموزش و پرورش چنین ادامه داد:
وزیر محترم جناب آقای بطحایی
میگویند در بهشت 2 درخت از اهمیت ویژهای برخوردار هست یکی درخت سدره و دیگری درخت طوبی. درخت طوبی سایه بسیار گستردهای دارد و درخت سدره بسیار بلند است یکی نماد امنیت و آرامش و دیگری نماد بالندگی، مؤلفان و همکاران ما در این سالها در سایه امنیت و آرامش طوبای سازمان همچون درخت سدره قد برافراشتند و هزاران نفر در هزاران ساعت هزار کار تألیفی و تولیدی به نظام جدید آموزش و پرورش ارزانی داشتند و امروز میتوانیم بگوئیم که این مراسم در واقع جشن هزارگان ما نیز هست.
هزاران نرگس از چرخ جهانگرد |
فرو شد تا بر آمد یک گل زرد |
درج مطالب علمی جدید، تأکید بر شایستگی بهعنوان یک ایده کلیدی، توجه به مفاهیم و مهارتهای اساسی، استفاده از موضوعات کاربردی، کمرنگ شدن یا حذف مطالب غیرضرور، اهمیت دادن به کارگروهی و یادگیری مشارکتی، تنوع بخشی به فرصتهای یادگیری، قراردادن دروس آزاد، معرفی کتابهای مناسب در کتاب درسی،
پیوند محتوا با فضای مجازی، توجه به ابعاد انگیزشی، تقویت رویکردهای فرهنگی و بعضی ویژگیهای دیگر رمز قبول کار این تلاشگران جبهه فرهنگی است که از قلب و ایمان و عقیده و علم آنها جوشیده است البته سهم استانها به جز تهران را نه تنها در کار تألیف که در فعالیت گسترده اعتباربخشی با همراهی جمع فراوانی از معلمان باارزش و توانمند را نیز نمیتوان نا دیده انگاشت بارگذاری بیش از 95 درس در سامانه و مشارکت 2600 نفر دبیر و هنرآموز و دریافت 200 هزار اظهار نظر بهرهگیری هوشمندانه از فرصتهای فناوری اطلاعات بود که حذف محدودیتهای زمانی و مکانی و هزینههای هنگفت را در برداشت.
اینجانب به عنوان دبیر این مراسم با الفبای مروتی که از معلمان خود آموختهام از همه مؤلفان محترم و پدیدآورندگان مواد و رسانههای آموزشی صمیمانه تشکر نموده و به همه آنها که گاه ممکن است از قضاوتهای شتابزده در جامعه آزرده شوند عرض میکنم که اندیشه مدار و به قول خواجه شیراز «به این راه و روش میرو که با دلدار پیوندی» و تقدیم به همه آنها میگویم.
قلم است این به دست سعدی در؟ |
یا هزار آستین در دری |
این نبات از کدام شهر آرند |
تو قلم نیستی که نیشکری |
ارسال نظر