خانم دکتر شهناز هاشمی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش طی مقاله ای که در ماهنامه نگاه منتشر شده، به موضوع روابط عمومی و اهمیت آن در سازمان پرداخته است.
وی در این مقاله آورده است: روابط عمومیها، نقشی بسیار مؤثر در بهبود وضعیت سازمانها، ایجاد تعامل بین درون سازمانی و برون سازمانی دارد. رمز و راز پویایی و کارآمدی روابط‌عمومی را باید در موضوعاتی ساده و نه چندان پیچیده جست‌وجو کرد. به طور نمونه محصول بارز و مشخص روابطعمومیهای سازمانها، افزایش میزان رضایت‌مندی عمومی است و تحقق آن در شناخت واقع‌بینانه نسبت به جدی‌ترین و ملموس‌ترین مسائل و چالش‌های موجود در سازمان از منظر مطالبات مردم و مشتریان است. روابط عمومیها در جامعه با رویکرد ارتباط مشارکتی و تعاملی با مخاطبان می‌تواند در جامعه بسیار اثرگذار باشد و به مغز متفکر سازمان مبدل شوند و در تصمیم‌گیری‌ها به مدیران کمک شایانی کنند روابط‌عمومی‌ها با جلب مشارکت، هم‌اندیشی، اقناع سازی و همراه کردن مخاطبان با سازمان موجبات پیشرفت و توسعه سازمانی را به ارمغان می‌آورند. اما همیشه سؤالی مطرح است که چرا روابط عمومیها در سازمانهای غیر دولتی از کارایی و موقعیت بهتری برخوردارند تا در سازمانهای دولتی؟ علت این امر را باید در تفاوت نظام و ساختار اداری دولتی و غیردولتی جستجو کرد تفاوت بنیادین سازمانهای دولتی و غیر دولتی در نحوه برخورداری و دسترسی به منابع مالی و تعیین مدیران خلاصه می گردد.
- سازمانهای دولتی منابع مورد نیاز خود را از بودجه دولتی تامین می کنند بنابراین رضایت مردم و بهبود عملکردشان در افزایش در آمد سازمان نقشی ندارد. روابطعمومیهای دولتی هم در پی ایجاد ارتباط دو طرفه بین سازمانها و مردم نیستند و اخبار و فعالیتهای سازمان خود را اطلاع رسانی می‌کنند و نظرات مردم در مورد عملکردشان از اهمیت خاصی برخوردار نیست و معمولاً هم مردم ناچارند که خود را باشرایط سازمانهای دولتی وفق دهند. اما بودجه سازمانهای غیر دولتی از مردم و یا سایر سازمانها به ازای خدمات مستقیم تأمین می‌گردد و هرچه خدمات بهتری ارائه کنند با افزایش مراجعه کنندگان درآمد بیشتری کسب خواهند کرد روابط عمومی ها هم در چنین سازمانهای در پی جلب توجه و اعتماد مردم نسبت به سازمان است. فعالیتها و توانمندیهای روابط‌عمومی در رسیدن سازمان به اهداف بلند مدت برنامه‌ریزی میشود به این منظور افکارسنجی و کسب نظرات مردم به طور مرتب انجام میشود و بر مبنای خواست و نیاز مردم عملکرد سازمانها تصحیح و ارتقا می‌یابد به این ترتیب فعالیتهای تحقیقاتی در روابط‌عمومی‌ها امری کاملاً ضروری و عملیاتی است.
- مدیران سازمانهای دولتی توسط مدیران ارشد تعیین می شوند، و تحت‌الامر آنانند کلیه برنامه‌ها و فعالیتها تحت نظارت آنها انجام میشود بنابراین رضایت مدیران بالادستی بیشتر مد نظر است. مدیران این سازمانها از روابط عمومی انتظار تبلیغات را دارند که به طور مشخص فعالیتها و توانمندیها مدیر وقت را نشان دهد، و نمی‌توانند مسئولیتهای اصلی خود را به درستی انجام دهند. در حالیکه در سازمانهای غیر دولتی مدیران توسط مالکان منتخب می‌شوند روابط عمومی در سازمانهای غیر دولتی مدیر را برجسته نمی‌کند بلکه کل سازمان را به عنوان شخصیتی یکپارچه در معرض عموم قرار می‌دهد و به جهت‌دهی افکارعمومی و بازاریابی و توسعه و تحول می‌اندیشد.
- در سازمانهای دولتی با حضور هر مدیر جدید، مدیر روابط عمومی تغییر می‌کند و چون برنامه های روابط عمومیها متکی به فرد است نه به برنامه‌های بلند مدت. بنابراین برنامه‌ها و فعالیتهای روابط عمومی تغییر می‌کند و اجرای برنامه‌های بلند مدت و استراتژیک امکان‌پذیر نخواهد بود. تسلط و نفوذ دولت بر روابطعمومیهای دولتی موجب میشود فعالیتهایشان به جای مخاطب محوری به مدیر محوری صورت پذیرد و به توجیه اقدامات سازمانها بپردازند البته روابط‌عمومیهایی نیزدر سازمانها دولتی هستند که به دلیل حرفه‌ای بودن، آگاه بودن از وظایف اصلی خود سعی دارند به ایجاد روابط تعاملی با مخاطبان خود به تعالی سازمان مربوطه کمک کنند و با ایده‌ها و اندیشه‌های خلاقانه برای توسعه حرفه روابط‌عمومی گامهای مثبتی بردارند اما عموم روابطعمومیهای دولتی فاقد چنین مدیرانی است. بهبود نظام اداری و حرکت به سمت خصوصی سازی وعدم تمرکز از اقدامات حیاتی و ضروری برای بهبود عملکرد روابط عمومی‌هاست.
ارسال نظر