
گزارش «حمایت» از تغییرات جدید در مقاطع تحصیلی
ایجاد تغییر در ساختار آموزشی هدفی است که وزارت آموزش و پرورش سالهاست به دنبال آن بوده، ولی بهنظر میرسد بهرغم همه تلاشهای صورت گرفته نتوانسته همچنان به اهداف خود دست یابد و براین اساس دانشآموزان تنها شاهد تغییرات در شیوه دستهبندی مقاطع تحصیلی و حذف و اضافه در محتوای کتب درسی بودهاند، آنچه میتواند موفقیت بزرگترین و سرنوشتسازترین نظام آموزشی عمومی کشور را با اما و اگرهایی همراه کند.
تحقق 3 استراتژی مهم، مساله این است
هنوز مدت زیادی از اعلام این خبر که با اتمام تالیف کتابهای پایه دوازدهم، تا سال 1400 کتاب جدیدالتالیفی نخواهیم داشت، توسط حیدر تورانی، سرپرست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نگذشته بود که محمود امانی طهرانی، مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری تلویحا عنوان کرد؛ با تصویب «اهداف دورههای تحصیلی» در شورایعالی آموزش و پرورش قرار است این مصوبه قطب نمای جدید در آموزش و پرورش باشد و براین اساس قاعدتا دوباره شاهد تغییر در محتوای کتابهای درسی خواهیم بود.
با این توضیح که در این زمینه نباید نگران بود، زیرا بهطور مثال از تالیف کتابهای پایه اول دبستان هفت سال گذشته و این کتب تقریبا بدون تغییر بوده است. بنابراین اگر اجرای طرح انطباق را آغاز کنیم، زمان تغییر کتابهای درسی بعد از سال ۱۴۰۰ رخ میهد. ضمن اینکه باید طبق استانداردهای جهانی باید هر پنج سال یکبار کتابها دوبارهخوانی شود و هر ۱۰سال یکبار هم در تالیف آنها تجدید شود.
مواردی که البته باید دید تا چه میزان با سه استراتژی ماندگاری، انطباق بسته آموزشی با سند تحول و پایدارسازی کتاب درسی سازگاری دارد.
تغییر جدید در نظام آموزشی
با این وجود بهنظر میرسد نظام آموزش عمومی کشور با تغییر دیگری نیز مواجه خواهد شد. اینکه امانی طهرانی از نظام 3-3-3-3 سخن گفته است، ضمن اینکه به اعتقاد وی درحال حاضر نیز در تعیین اهداف آموزشی دورههای تحصیلی عملا این نظام به 3-3-3-3 تغییر یافته است.
تفکر محوری یا مهارت محوری
از سوی دیگر مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری از این موضوع خبر داده که قرار است در دوره ابتدایی محتوای دانشی کمتری را به دانش آموزان انتقال دهد به عبارتی شکل مهارت محور به خود گیرد. بحثی که خود مستلزم تغییر در منابع درسی و آموزشهایی است که به دانشآموزان در این مقطع تحصیلی ارائه میشود. آنهم در شرایطی که پیش از این باره و بارها عنوان شده بود؛ اجرای نظام آموزشی 3-3-6 نقطه عطف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش محسوب میشود که تقویت تفکر محوری در دانش آموزان دوره ابتدایی از مهمترین اهداف استقرار این نظام آموزشی بهشمار میرود.
آنچه که تا حدی با سخنان امانی طهرانی تطابق ندارد. همچنین دوباره به انتقاداتی که پیشتر درباره نظام آموزشی3-3-6 وارد شده بود دامن میزند، به عنوان نمونه میتوان به کمبود معلم و امکانات کافی و برنامهریزی شده در مدارس ابتدایی و کمبود فضای آموزشی اشاره کرد. در کنار این موارد باید گفت؛ تکمیل و عملی شدن مهارتهای زندگی در پایه ششم ابتدایی با توجه به در نظر گرفتن ماده درسی مهارتهای زندگی در آن پایه از نقاط قوتی بود که در زمان چانهزنی درباره معایب و محاسن این شیوه دستهبندی نظام آموزشی از آن به عنوان نقطهای مثبت یاد میشد. آنچه که صحت و سقم آن نیاز به زمان بیشتر و بررسیهای کارشناسانه دقیقتری دارد که حداقل بهنظر نمیرسد اکنون بازه زمانی مناسب برای این امر باشد.
آن هم در شرایطی طبق اظهارات متولیان امر قرار بود با طرح استقرار نظام 3-3-6 تا حدی از میزان شتاب آموزش در سه ساله نخست تحصیل در مقطع ابتدایی کاسته شود و براین اساس مهارتهایی که پیش دبستانی به آن می پردازد و دوره بازی و مهارت آموزی به دبستانها راه پیدا کند. به عبارتی محتوای بر مهارتهای یادگیری و فضای یادگیری تاکید داشته باشد، با این وجود اما امانی طهرانی اعلام کرده است که در این خصوص مشکلاتی ایجاد شده است، بهطور نمونه اشتباه اینجا بود که در استقرار این نظام تحصیلی تعجیل شد و بهجای اینکه محتوای پایه سوم به پایه چهارم، محتوای پایه چهارم به پایه پنجم و محتوای پایه پنجم به پایه ششم برود و به سقف محتوایی دبستان چیزی اضافه نشود، عملا اتفاق دیگری افتاد.
این درحالی است که نباید فراموش کرد که تا زمانی که دانشآموزان قادر به آموختن مهارت و تخصص قابل استفاده در مدرسه نباشند ایجاد هر تغییر نه تنها بیثمر خواهد بو،د بلکه موجب اتلاف منابع مالی نیز خواهد شد، براین اساس بهنظر میرسد اگر بهجای اعمال تغییرات در مقاطع و محتوای کتب درسی، بررسی ایجاد درسی با هدف مهارتآموزی البته با توجه به استعدادهای فردی مدنظر قرار گیرد، شاید سریعتر بتوان به اهداف موردنظر دست یافت.
ارسال نظر