هفته گذشته بررسی چالش های کنکور توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی طی 4 روز برگزار شد. هامون سبطی نماینده کارگروه آموزش دیده بان عدالت و شفافیت و مدیر سابق انجمن فرهنگی ناشران آموزشی در گفت و گو با خبرنگار مهر، در خصوص موارد مطرح شده در این جلسات گفت: شنبه تا سه شنبه هفته گذشته جلسات نظرخواهی با حضور سودبران در حوزه کنکور طی چهار روز برگزار شد که البته این جلسات برای تصمیم گیری خاصی نبود بلکه جلساتی جهت آسیب شناسی بیان راهکار در زمینه کنکور بود.
به گفته وی، در روز اول کارشناسان پژوهشکده ها از جمله مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در روز دوم استادان و روسای دانشگاه های کشور در روز سوم مشاوران و مدیران مدارس خاص تهران از جمله مدارس سمپاد و در روز چهارم نمایندگان ناشران آموزشی و یکی از برگزار کنندگان آزمون های آزمایشی حضور داشتند.
سبطی با اشاره به اینکه در این جلسات از مناطق محروم نماینده ای حضور نداشت در خصوص موارد مطرح شده در هر جلسه بیان کرد: در جلسه روز اول که پژوهشکده ها حضور داشتند نمایندگان آنان به طور نسبی اعتقاد داشتند در شرایط فعلی و با این حجم داوطلبی که همه قصد ورود به کمتر از 20 رشته از میان صدها رشته دانشگاهی را دارند وجود هر نوع مسابقه علمی یک ضرورت است و امکان حذف آن وجود ندارد چرا که در آن صورت عدالت از میان می رود. اما همچنین این نمایندگان معتقد بودند در فرآیند کنکور باید اصلاحاتی انجام شود تا از تنش آن کاسته شود.
سبطی ادامه داد: در روز دوم که استادان و روسای دانشگاه ها حضورداشتند اذعان داشتند خروجی کنکور برای اهداف آنها مطلوب است و اعتقاد داشتند اگر فیلتر و سدی میان خروجی آموزش و پرورش و گزینش در دانشگاه ها وجود نداشته باشد خود دانشگاه ها نمی توانند در گزینش نخبگان کاملا موفق عمل کنند و در نهایت آنها معتقد بودند آنچه از فرآیند کنکور به آنها می رسد نسبتا مطلوب است.
این کارشناس آموزشی ادامه داد: در روز سوم که مدیران مدارس و برخی مسئولان آموزش و پرورش حاضر بودند این مساله مطرح شد که کنکور را مانع پیشبرد اهداف آموزش و پرورش می دانستند البته در همان جلسه این گفته با نقد جدی برخی از حاضران رو به رو شد با این استدلال که اگر از فردا روزی کنکور نباشد، بعید است بچه ها با اشتیاق به مدرسه بیایند و درس هایی مانند فیزیک و شیمی و اقتصاد را بخوانند. به گفته آنها مشکل در سیستم آموزش و پرورش است که دارد با ساختن یک مافیای کنکور جهت فلش را به سمت دیگر منحرف می کند. در واقع سیستم آموزش و پرورش به دلیل بودجه ای که برایش تامین نمی شود نمی تواند غالب نخبگان کشور را به شغل شریف معلمی جذب کند و اگر نخبگان کشور جذب سیستم معلمی نشوند آموزش و پرورش آن کشور نمی تواند نخبه پروری کند.
به گفته وی در جلسه سوم ایرادات جدی به امنیت برگزاری امتحانات نهایی گرفته شد.
وی بیان کرد: این ایرادات از دو جهت مطرح شد اینکه در شهرهای کوچک رعایت انصاف و عدالت نمی شود و تقلب هایی صورت می گیرد و بخشی از سوالات یا پاسخ ها به نحوی در دسترس دانش آموزان قرار می گیرد. دومین ایراد این بود که امکان غربالگری دهک های بالای دانش آموزان مستعد تحصیلی در این امتحانات دیده نمی شود.
سبطی بیان کرد: یک مورد دیگر که در جلسه سوم مطرح شد از سوی مسئول برگزاری المپیادهای علمی کشور بود که چند سالی المپیاد حس و حال علمی خود را از دست داده است و بسیاری از دانش آموزان به اجبار طی کردن مسیر المپیاد را در پیش می گیرندد تا بتوانند از موفقیت در این مسیر برای راهیابی به دانشگاه بدون کنکور و یا خارج شدن از ایران و تحصیل در دانشگاه های معتبر آن طرف استفاده کنند و حس کنجکاوی و جستجوگری در این بچه ها کمرنگ شده است. به گفته وی کنکور و المپیاد هم که نباشد وقتی حس کنجکاوی در دانش آموزان نیست هر نوع درس خواندنی باعث رنج می شود.
این کارشناس مسائل آموزش و پرورش در مورد مسائل مطرح شده در چهارمین روز نشست چالش های کنکور که در شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد، بیان کرد: در روز چهارم برخی ناشران کمک آموزشی حضور داشتند و بحث های شفاف تر و جدی تری در حوزه کنکور مطرح شد. از جمله اینکه این صنعت آموزشی که موازی با آموزش دولتی حضور دارد در تمام کشورهای جهان برقرار است. در کشورهایی مانند آلمان، انگلستان، کانادا و ... نیز چنین سیستم های موازی هم وجود دارد. روشنفکرانی هم در این کشورها معترض حضور این جریان موازی هستند. اما جالب این است که آن دولت ها نیز مانع حضور جریان موازی نمی شوند و حتی آن را گسترش می دهند. دلیلش این است که دولت ها رمز برتری نسبت به سایر کشورها را میزان متخصصانی می دانند که در کشورشان رشد می کنند و در کشوری متخصص تولید می شود که بچه هایش به سختی درس بخوانند و از آزمون هایی بگذرند و غربال شوند.
بدون سخت گیری آموزشی نمی توان متخصص تربیت کرد
وی ادامه داد: در این جلسه این موضوع مطرح شد که در آمریکا، استرالیا، انگلستان، آلمان از نظر تولید نیروی متخصص و نخبه در یک دهه اخیر از چین عقب افتاده اند و این به خاطر فضای آسوده ای است که در آموزش همراه با بازی به کودکان و نوجوانان آن کشورها ارائه شده است و حالا با این معضل رو به رو شده اند که بچه هایشان در رشته های سختی مانند ریاضیات، آمار یا علوم پایه رغبتی به تحصیل نشان نمی دهند اما کشورهایی مانند مالزی و چین با افزایش چشم گیر متخصصان در حوزه علوم پایه رو به رو هستند و حالا همین متخصصان از جوامع شرقی برای بازار کار به غرب می روند.
سبطی بیان کرد: نکته ای که خودم می توانم به این بحث اضافه کنم این است که آموزش هایی که در اغلب مدارس کشورهایی مانند استرالیا برنامه ریزی می شود و مانند آرزو برای بسیاری از پدر و مادرهای ایرانی است مناسب کشور ما نیست. یادمان باشد آن جوامع به شکل متقارن پیشرفت کرده اند و در نگاه مردم مشرق زمین یک آرمان شهری را ایجاد کردند که توانسته درصدی از نخبگان مشرق زمین را جذب کنند. در حال حاضر در کشور آمریکا بیشتر کارهای مربوط به محاسبات ریاضی، آمار و مواردی انتزاعی توسط نخبگان مشرق زمین مثل هند و ایران صورت می گیرد. کشورهای غربی به این تخصص ها نیاز دارند و اگر در کشور خودشان متخصصش را تربیت نکنند به دلیل رفاه و فضایی که ایجاد کرده اند می توانند متخصصان را ازکشورهای شرقی جذب کنند. ما وقتی می توانیم آن فضای باز همراه با بازی را در مدارسمان ایجاد کنیم و از سختگیریهای آموزشی بکاهیم که بگوییم اگر متخصص تربیت نکردیم از کشورهای غربی متخصص وارد می کنیم. وقتی در کوتاه مدت چنین چیزی ممکن نیست نباید سرمایه ملی را مستهلک کنیم. ما برای پیشرفت به نیروی انسانی متخصص نیاز داریم.
وی در ادامه گفت: موضوع دیگری که در این جلسات مطرح شد این بود که سخن گفتن از کشورهای نروژ و فنلاند جایی در تصمیم گیری های جدی آموزشی کشور ما ندارد. حتی از مالزی هم نباید سخن بگوییم چرا که جمعیت این کشورها چند میلیونی است و عدالت آموزشی را در آن کشورها می توان به سادگی برقرار کرد اما در کشور ایران که اندازه چندین کشور اروپایی جمعیت و وسعت دارد به این سادگی ها نمی توان عدالت آموزشی را رعایت کرد. پس تصمیمی که برای کنکور و صنعت آموزش در کشور گرفته می شود باید واقع بینانه باشد. نباید آنچه را در ایده آل هایمان می گذرد بهترین برای واقعیات کشورمان بدانیم.
اصلاح فرایند کنکور به جای حذف آن
سبطی گفت: در آخر می توانم بگویم برآیند گفته های هر چهار روز این بود که کنکور معضلی است که ناشی از معضلات ساختاری تری در کشور است و با حذف کنکور ممکن است وضعیت بدتر شود، بهترین کار این است که فرآیند کنکور اصلاح شود و میزان تنش آن کاسته شود یکی از ساده ترین کارها که به نظر می رسد در مجلس شورای اسلامی پیگیری شود این است که به جای یک بار برگزاری کنکور در سال چند نوبت کنکور برگزار شود و هر دانش آموز بهترین نتیجه ای که در یک سال گرفت بر اساس آن انتخاب رشته کند این باعث می شود دانش آموزی که روز کنکور حالش خوب نیست فکر نکند یک سال از عمر خود را از دست می دهد و بداند سه ماه دیگر فرصت این را دارد که دوباره در این رقابت شرکت کند. دومین پیشنهاد این بود که تعداد زیرگروه ها افزایش یابد و ما به جای اینکه در 5 زیرگروه افراد را با هم می سنجیم هر زیر گروه به زیرگروه های دیگری تقسیم شود تا مجبور نباشیم به طور مثال برای دانش آموزی که رشته پیراپزشکی می خواهد شرکت کند همه دروس وقت که داوطلب رشته پزشکی و دندانپزشکی را باید بخوانند را کنکور دهند. در واقع با این کار می توانیم از استرس آن بکاهیم.
کتاب های درسی لاغر شده است
به گفته سبطی در این جلسات به کتاب های درسی هم پرداخته شد که بیش از حد لاغر سازی شده و کمبود مطالب دانش آموزان را ناچار می کند به سمت کتاب های کمک درسی و کمک آموزشی بروند که در بیشتر مواقع به سمت کتاب های کمک درسی و باز هم بیشتر به سمت حل المسائل می روند. کارشناسان گفتند که در این باره نمی توان جلوی دانش آموزان را گرفت و حتی اگر به صورت قهری جلوی تولید آن را بگیریم این کتاب ها به صورت زیرزمینی چاپ می شود.
وی ادامه داد: در این جلسات مطرح شد که مطالب کتاب درسی باید از فهرست گونگی در بیایند و فرایند یادگیری و یاد دهی در آنها رعایت شود و به مطالب موضعی اشاره نشود که وظیفه فهم و بسطش گویی به عهده معلم و دانش آموز است. با توجه به اینکه فقر معلم متخصص در بسیاری از مناطق کشور وجود دارد، اخلاقی نیست که اینگونه خلاصه وار مطالب در کتاب های درسی مطرح شود و باید تحلیلی تر باشند و به سمت نوعی کتاب خودآموز بروند. همچنین در این جلسات به برنامه های نازل آموزشی صدا و سیما ( برنامه های مشارکتی) هم اشاره شد.
سبطی گفت: اصلاح سهمیه ها به طور کلی نیز در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت. بحث به نظرم بیشتر سر کاهش سهمیه نیست و سر این این است که شایستگان سهمیه ها وارد دانشگاه شوند. در واقع قرار است یک اشتباهی که شده در این فرایند اصلاح شود.
وی در توضیح بیشتر گفت: در قانون آمده کسی که با سهمیه وارد یک رشته می شود باید 70 درصد نمره تراز آخرین نفری که به صورت آزاد در همان رشته قبول شده را کسب کرده باشد. این بسیار نکته خوبی است. اما وقتی از نمره تراز حرف می زنیم، نمره شبیه لگاریتم است. لگاریتم هزار می شود عدد 3 و لگاریتم 10 هزار می شود 4. نمره تراز شبیه همان عدد سه و چهار است. 70 درصد نمره تراز 4 می شود 2.8 که کمتر از نمره خام هزار است! یعنی اگر کسی در رشته ای قبول شده نمره اش 10 هزار بوده در سهیمه قرار بود نمره 7 هزار را بیاورد اما متاسفانه یک اشتباهی شده و به جای نمره خام نمره تراز در نظر گرفته شده و در نتیجه نمره خام کمتر از هزار هم می تواند با این سهمیه قبول شود. بر اساس رتبه بخواهم بگویم مقصود قانون گذار این بوده که اگر کسی با رتبه دو هزار در رشته ای به صورت آزاد قبول شده، کسی در سهمیه کنار او باید بنشیند که رتبه اش مثلا زیر 20 هزار باشد اما الان رتبه صد هزار هم می تواند کنار این فرد بنشیند. این اشتباه می تواند با افزایش کف نمره تراز از 70 و 80 به 85 و 90 به سادگی برطرف شود.
خبرگزاری مهر
ارسال نظر