سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت و همچنین برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از زیرنظامهای اصلی آن، مهمترین اسناد بالادستی نظام آموزشی کشور ما هستند که همه بخشهای کشور، ملتزم به روح و موظف به رعایت مفاد آنها هستند. در سند برنامه درسی ملی، یازده حوزه تربیت و یادگیری در نظر گرفته شده که هر یک در ارتباط با سایر حوزهها و در نظامی منسجم و هماهنگ، زمینه را برای تحقق اهداف تحولی مورد تصریح در سند تحول بنیادین و نهایتاً رسیدن دانشآموزان به مراتبی از حیات طیبه فراهم میکنند. حوزه تربیت و یادگیری زبانهای خارجی نیز یکی از همین حوزههای برنامه درسی ملی است که بستری مناسب برای درک، دریافت، تعاملات فرهنگی و انتقال دستاوردهای دانش بشری در قالبهای متنوع زبانی برای مقاصد و مخاطبان گوناگون در چارچوب نظام معیار اسلامی فراهم میکند؛ و اینگونه است که نباید آموزش زبانهای خارجی در نظام آموزش رسمی و عمومی را حوزهای جدا از سایر حوزههای برنامه درسی دانست و هر تصمیم و برنامهای برای تحول و تغییر در آن میبایست در چارچوب سازوکارهای مصوب اسناد تحولی محقق شود.
واقعیت این است که حوزه آموزش زبانهای خارجی به دلایل مختلف، از جمله فعالیت موسسات متنوع بخش غیردولتی و اهمیتی که دانستن زبان خارجی در موفقیتهای آتی شغلی و تحصیلی دارد، همواره مورد دغدغه و حساسیت جامعه بوده و هر خبر و مطلبی درباره آن با انعکاس وسیعی در سطح جامعه رو به رو میشود.
وزارت اموزش و پروش در سالهای اخیر و در راستای تحقق نظام جدید آموزشی (موسوم به نظام 6-3-3) در حوزه آموزش زبانهای خارجی هم اقدامات متنوع و قابل توجهی انجام داده که البته کمتر از سوی رسانهها مورد توجه و تبیین قرار گرفته است.
طبق تصریح سند برنامه درسی ملی، آموزش زبانهای خارجی (و نه صرفاً زبان انگلیسی) از پایه هفتم تحصیلی در مدارس آغاز میشود و هدف از آن آموزش هر چهار مهارت زبانی (گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن) به گونهای است که دانشآموزان در دوره متوسطه دوم بتوانند متنهایی در حد متوسط را بخوانند و مفاهیم آنها را دریابند و در ضمن توانایی نوشتن در حد یک مقاله کوتاه به زبان خارجی نیز در آنها تقویت شود. همچنین فراگیران باید بتوانند تواناییهای لازم برای استفاده از منابع در حد متوسط و برقراری ارتباط به یکی از زبانهای خارجی را داشته باشند.
در برنامه درسی ملی، رویکرد آموزش زبانهای خارجی، رویکرد ارتباطی فعال و خودباورانه تعیین شده است و تصریح دارد که آموزش زبانهای خارجی باید دانشاموزان را با پیکره زبانی، واژگان و ساختهای مورد نیاز برای برقراری ارتباط موثر و سازنده در سطح جهانی آشنا سازد.
بر همین اساس کتابهای جدید زبان انگلیسی مدارس با رویکرد ارتباطی فعال و خودباورانه و با در نظر گرفتن هویت اسلامی-ایرانی دانشآموزان تالیف گردید. در تالیف کتابهای جدید زبان انگلیسی، رویکرد بسته آموزشی مد نظر مولفان قرار گرفت، به گونهای که بستهای جامع برای آموزش زبان در هر پایه تحصیلی تدوین گردید که شامل این موارد است: کتاب دانشآموز، کتاب کار (تمرین)، کتاب راهنمای معلم، فایل صوتی شنیداری، فیلمهای آموزش معلمان و فلشکارتهای آموزش لغات(برای پایه های هفتم تا نهم تحصیلی).
در این بستههای جدید آموزشی، هر چهار مهارت زبانی از جمله صحبت کردن و گوش دادن به دانشآموزان آموزش داده میشود و در آزمونهای مستمر و پایانی هم، هر چهار مهارت از جمله مهارتهای ارتباطی لحاظ گردیده است.
با در نظر داشتن این تحولات، طرح برخی گزارهها مانند اینکه دانشآموزان در مدارس زبان خارجی یاد نمیگیرند یا شیوه آموزش به نوعی است که با مهارتهای ارتباطی آشنا نمیشوند، صحیح و دقیق به نظر نمیرسد و ممکن است حاصل عدم آشنایی کافی با وضعیت جدید نظام آموزشی کشور و یا تلاش برای ترغیب غیر مستقیم جامعه به استفاده از خدمات آموزشی بخش خصوصی باشد.
نظام آموزش رسمی کشور با گستره آموزشی بسیار بزرگی به وسعت سراسر میهن عزیزمان، متولی آموزش تمامی فرزندان ایران اسلامی است و تمام تلاش خود را برای تقویت آموزش با کیفیت و عادلانه برای یکایک آیندهسازان ایران اسلامی به کار گرفته و میگیرد. البته این به معنا نفی برخی کاستیها و ضعفهای احتمالی نیست و در حوزه آموزش زبانهای خارجی هم کیفیت بخشی مستمر در بخش تالیف مواد آموزشی و تربیت مدرسان و دبیران همواره مد نظر بوده و پس از این نیز با جدیت و اهتمام بیشتری مد نظر خواهد بود. انجام طرحهایی مانند برونسپاری و استفاده از ظرفیت تمامی بخشهای علمی و آموزشی کشور در تقویت کیفیت آموزش زبانهای خارجی (بستههای آموزشی به جای یک بسته) و همچنین تنوع بخشی به آموزش زبانهای خارجی و خروج از انحصار زبان انگلیسی (زبانهای خارجی به جای یک زبان) از برنامههای در حال اجرای وزارت آموزش و پرورش است که به یاری خداوند نتایج مثبت بسیاری به همراه خواهد داشت. اکنون و در آغازین روزهای سال تحصیلی جدید، هزاران نفر از دبیران پر تلاش و توانمند درس زبان خارجی در سراسر میهن پهناور و عزیزمان در حال آموزش به فرزندان ایران اسلامی هستند و نسل جوان و باانگیزهای از دانشجو معلمان توانمند هم در انتظار ورود به نظام آموزشی کشور و انجام وظیفه مقدس خود در امر تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان کشورمان هستند.
البته باید توجه داشت که وزارت آموزش و پرورش در این حوزه هم مانند سایر حوزههای تربیت و یادگیری تابع سیاستگذاریهای اسناد تحولی است و قیاس آموزش زبانهای خارجی در نظام آموزش رسمی و عمومی کشور با شیوه و رویکرد موسسات آزاد و خصوصی که به تبع ماهیت فعالیتشان مراکزی عمدتاً اقتصادی هستند، فاقد مبنای کارشناسی دقیق است. نظام آموزش رسمی کشور برای نخستین بار، بستههای آموزشی جامعی را برای تدریس زبان انگلیسی با الگوی مبتنی بر رویکرد ارتباطی خودباورانه و فعال طراحی و اجرا کرده و در منابع آموزشی خود به هیچ عنوان از منابع آفست شده موسسات خارجی که آفتهای فرهنگی بسیاری بر آنها محتمل است، استفاده نمیکند. مخاطب نظام آموزش رسمی کشور تمامی دانشآموزان کشور هستند نه تعداد محدودی که با انگیزه و با صرف هزینههای قابل توجه در کلاسهای موسسات آزاد حضور مییابند. بدیهی است کسی منکر زحمات آموزشی آن دسته از موسسات و مراکز آموزشی آزاد که در چارچوب قوانین مصوب کشور به فعالیت میپردازند، نیست اما قیاس و تعمیم قواعد جاری بر این دسته از مراکز بر نظام آموزش رسمی کشور مبنای قابل دفاعی ندارد.
شایان ذکر است که در سالهای اخیر و در راستای تغییر رویکرد آموزش زبانهای خارجی از رویکرد سنتی به ارتباطی، و با تلاش و همدلی هزاران دبیر زبانهای خارجی، فضای کلی آموزش زبان انگلیسی در مدارس نسبت به قبل شاهد تحولات چشمگیری بوده است و روا نیست با گزارههایی مبهم و کلی تمام این دستاوردها و تلاشها را بیهوده انگاشت.
نکته مهم دیگری که باید مد نظر داشت آن است که طبق مصوبات شورای عالی آموزش و همچنین تصریح سند برنامه درسی ملی، آموزش زبانهای خارجی در نظام آموزش رسمی به یکی از زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و یا سایر زبانهایی است که مورد تصویب شورای عالی آموزش و پرورش قرار گیرد. در حال حاضر و بنابر مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش، به جز زبان انگلیسی، زبانهای فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و روسی هم مجوز تدریس در مدارس کشور را دارند و وزارت آموزش و پرورش در حال زمینهسازی جهت تالیف بستههای آموزشی این زبانها و پایان دادن به انحصار زبان انگلیسی در مدارس است. البته باید در نظر داشت که این مهم، مستلزم ایجاد زمینههای علاقهمندی جامعه و بسترسازی جهت استمرار آموزش این زبانها مبتنی بر رفع نیازهای کشور در عرصه پیوند علم و عمل و در راستای تحقق منافع ملی است، تا بعد از یک مقطع چندساله شاهد توقف آموزش آنها به دلیل نبود متقاضی نباشیم.
اکنون که بار دیگر بحث بر سر آموزش زبانهای خارجی در مدارس در مرکز توجه قرار گرفته است، فرصت مغتنمی ایجاد شده تا ضمن واکاوی وضعیت جاری آموزش زبانهای خارجی و دیدن دستاوردها در کنار کاستیها، به مرور دقیق هدفگذاریهای اسناد کلان فرهنگی و علمی کشور بپردازیم و با همافزایی و همدلی، دو اصل کیفیت بخشی و توجه به عدالت آموزشی در آموزش زبانهای خارجی را مد نظر قرار دهیم. وزارت آموزش و پرورش در تحقق این اهداف والا و بازنگری اصولی و دقیق در شیوه آموزش زبانهای خارجی مبتنی بر اسناد تحولی، نیازمند مشورت و همکاری تمامی صاحبنظران و دلسوزان است و از حمایتها و نظرات ایشان، قدرشناسانه استقبال میکند.
ارسال نظر