«جهش تولید» چالش بزرگ دیپلماسی اقتصادی در دوران کرونا



 

اگر 4 ماه پیش از افرادی مثل نویسنده کتاب «انسان خردمند» و یا «هنری کسینجر» و یا هر نظریه پرداز شناخته شده و ناشناس جهان یک سوال مشترک را می پرسیدید که چه چیزی می تواند جهان را برای چند ماه به استراحت مطلق ببرد، صدها هواپیمای غول پیکر را زمین گیر کند، سیاستمداران را خانه نشین، تمامی اجلاس ها و نشست های بین المللی را لغو و مسابقات فوتبال در هر سطح و رده ای را تعطیل، المپیک توکیو را به تعویق بیندازد و همزمان قیمت نفت را هم به پایین ترین سطح خود در سالهای اخیر برساند و ...، هیچ پاسخ قطعی نمی توانستند بدهند جزء شاید به یک پاسخ مشترک محتمل می رسیدند که آن هم نمی توانست چیزی جزء احتمال وقوع «جنگ تمام عیار هسته ای» بین روسیه و آمریکا باشد. 

در ذهن بشر قبل از کرونا تنها چیزی که می توانست چنین بلایی بر سر مراودات جهان بیاورد تنها یک جنگ هسته ای بود اما، «کووید - 19» به تنهایی به درون فرد فرد انسان ها رخنه کرد و آنها را به شرایطی رساند که امروز شاهدش هستیم. شرایطی که این اجماع جهانی را ایجاد کرده است که کرونا سخت ترین چالشی است که جهان از بعد از جنگ جهانی دوم با آن روبرو بوده است؛ شاید چند ماه آینده همه مجبور شویم این تصور را اصلاح کنیم و بگوییم کرونا سخت ترین بحرانی است که بشر در دویست سال گذشته (و یا در عصر انقلاب صنعتی) با آن روبرو بوده است.  بحرانی که اقتصاد تمام کشورهای جهان را تحت تاثیر فلج کننده خود قرار داده است.

ایرانیان با هزار امید و آرزو و آزرده خاطر و خسته از حوادث عجیب و غریب سال 98، چشم انتظار سال 99 بودند ولی روزهای پایانی این سال و عید سال جدید و ماه های نخستین سال 99 را به عجیب ترین شکل ممکن آغاز و پشت سر گذاشتند و همچنان هم تحت تاثیر آن، در کش و قوس بازگشت به زندگی عادی در تمام بخش ها هستند. 

سال 99 زیر سایه سنگین کرونا در حالی آغاز شد که مقام معظم رهبری به روال دو دهه گذشته، نامی را متناسب با نیازمندی ها و اولویت ها و ضرورت های عمومی کشور برای سال جدید انتخاب کردند و در ادامه نامگذاری های اقتصادی سال های اخیر (که نشان از اهمیت و جایگاه مباحث اقتصادی و توسعه ای در نگاه ایشان دارد) سال 99 را به عنوان سال «جهش تولید» نامگذاری کردند؛ یعنی چیزی فراتر از آنچه در سال 98 (که بعنوان سال رونق اقتصادی نامگذاری شده بود) مورد انتظار ایشان از برنامه ریزی ها و فعالیت های دولت است. ظاهر این عنوان به نظر می رسد کاملا موضوعی داخلی و صرفا مربوط به دستگاه هایی مانند وزارت صمت و یا دیگر نهادهای اقتصادی داخلی باشد اما بدون تردید «روابط خارجی اقتصادی کشور» بخش غیرقابل تفکیک موضوع «جهش تولید» خواهد بود. بعدی که مستقیما به سیاست خارجی و روابط خارجی کشور بویژه با همسایگان ارتباط پیدا می کند. 

در دور دوم ریاست جمهوری روحانی، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه دو اولویت سیاست خارجی کشور را با عنوان دو «ابر اولویت» اعلام کرد که اتفاقا هر دو ابر اولویت مستقیم به روابط اقتصادی خارجی کشور و غیرمستقیم می تواند به موضوع «جهش تولید» در داخل ارتباط داشته باشد: «دیپلماسی اقتصادی» و «روابط با همسایگان». چند ماه پس از اعلام این اولویت ها، وزیر امور خارجه در یک جراحی بی سابقه ساختاری در وزارت خارجه و با هدف حرکت در مسیر تحقق این دو ابر اولویت، «معاونت دیپلماسی اقتصادی» را ایجاد و یکی از اقتصادی ترین دیپلمات های خود یعنی «غلامرضا انصاری» را با رزومه ای سنگین از سفارت در کشورهایی که ما با آنها روابطی شبه راهبردی داشته ایم، در راس این معاونت منصوب و سکان هدایت دیپلماسی اقتصادی کشور را به دست او سپرد. با تثبیت ساختار جدید و به مرور مشخص شدن جایگاه و نقش این معاونت در روابط اقتصادی خارجی، دیپلمات های میدان مشق با ظرافت دیپلماتیک، در مصاحبه ها و مطالب خود ماموریت معاونت دیپلماسی اقتصادی این وزارتخانه را «تسهیل روابط اقتصادی خارجی» عنوان کردند و تلاش کردند انتظارات افکار عمومی و رسانه ها، بویژه بدنه منتقدان دولت را، از این معاونت، تعدیل کنند.

سال 99 را می توان سال پایانی عملکرد دولت تدبیر و امید دانست و در سال آینده و با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری عملا دولت فرصتی برای انجام اقدامات شاخص اقتصادی بویژه در حوزه روابط اقتصادی خارجی نخواهد داشت و باید دید آیا سال 99، با وجود چالشی فراگیر و بی سابقه همچون کرونا،  می تواند انتظارات را از بخش های اقتصادی دولت بویژه معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه در «تسهیل روابط اقتصادی خارجی» تامین کند یا نه؟ آیا کرونا این اجازه را می دهد که وزارت امور خارجه با همکاری سایر بخش های داخلی مرتبط، زمینه ساز «جهش تولید» در داخل شود یا نه؟ «تولید» هم به بازارهای داخلی نیاز دارد و هم به تسهیلات و بازارهای خارجی که برای ما بازار کشورهای همسایه از مهمترین اولویت ها و قابل دسترس ترین گزینه است. قدر مسلم در صورتی که دستگاه های اقتصادی و عملیاتی داخلی بتوانند اهداف تدوین شده در مورد «جهش تولید» را محقق کنند، ماموریت و وظیفه دستگاه دیپلماسی برای پیدا کردن و تسهیل دستیابی تولیدکنندگان به بازارهای منطقه ای بسیار سنگین و مهم خواهد بود. 

به نظر می رسد بعد از موضوع خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم های ظالمانه و غیرقانونی یکجانبه آمریکا علیه مردم ایران، که مراودات و تعاملات اقتصادی و بازرگانی کشورمان حتی با همسایگان را به تدریج دچار مشکلات و سنگ اندازهایی کرد، «کرونا» چالشی سخت تر در تحقق اهداف اقتصادی کشور در روابط خارجی خود باشد چرا که موضوع تنها به ایران بستگی ندارد و دیگر کشورهای همسایه ما هم با شدت و ضعف های مختلف، درگیر آن هستند و تردیدی نیست که عاملی مهم در هرگونه اقدام و برنامه ریزی خواهد بود. عاملی که تمامی برنامه ریزی های سال جدید را از همان ابتدا تحت الشعاع خود قرار داده و فرصت پرداختن دولت و بخش های اقتصادی به سایر امور را گرفته است.  باید دید چه زمانی ایران و منطقه و جهان دوران آرامش بعد از طوفان کرونا را تجربه خواهد کرد شاید آن زمان دیگر فرصتی برای دولت دوازدهم برای تسهیل روابط اقتصادی خارجی باقی نمانده باشد.

منبع: پایگاه خبری الف

ارسال نظر

Image CAPTCHA