در بخش داستانی کوتاه پنجاهمین جشنواره بینالمللی فیلم رشد، 3 اثر از ایران و کره جنوبی پس از نمایش آنلاین، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، در این وبینار فیلم «رکم» اثر محمد مقیمپور بیژنی از ایران به مدت 13 دقیقه، «آموزش تابستانی» به کارگردانی یانگ هیونگ سوک از کره جنوبی به مدت 26 دقیقه و «وضعیت اورژانسی» اثر مریم اسمیخانی از ایران به مدت 15 دقیقه برای حاضران آنلاین این برنامه، نمایش داده شد.
در این برنامه منصور غلامی، کارشناس فیلم و مریم اسمیخانی، کارگردان فیلم «وضعیت اورژانسی» به گفت وگو نشستند؛ در ابتدای نشست، اسمیخانی در معرفی اثر خود، گفت: این هفتمین فیلم کوتاه من است و اثر قبلی من، با عنوان «باد هر وقت که بخواهد میوزد»، در سال 93 به نمایش در آمد.
او در پاسخ به این سؤال که ایده این اثر را چگونه بهدست آورده است، گفت: یک بار، خبری در فضای مجازی خواندم که مرا تحت تأثیر قرار داد. در این خبر که فکر میکنم در هلند رخ داده بود، دو آتشنشان به کمک یک خانم رفته بودند که بچههای کوچک داشت. این دو مأمور با کودکان بازی کرده و برای آنها غذا پخته بودند. عکسی که همراه این خبر بود، مردی را با یونیفرم نشان میداد که در حال شستن ظرفهاست. همین عکس به من این حس را داد که چقدر این بچهها دوست دارند که این آقا در کنار آنها باشد. پس از این، من با کمک همسرم که فیلمنامهنویس هستند، قصه را نوشتیم. البته اثر در بازنویسیهای مختلف تغییر رویه پیدا کرد و از فضای فانتزی به سمت شکل ملتهبی که میبینید، رسید.
غلامی انتخاب بازیگر در این اثر را بسیار خوب خواند و گفت: شاید نخستین چیزی که مخاطب را دراین اثر جذب میکند، انتخاب بازیگر است. یعنی سعید چنگیزیان برخلاف ایدههایی که داریم، در کار خوب نشسته است. شما چطور این بازیگران را انتخاب کردید؟
او پاسخ داد: طبیعتاً در مورد دختر بچه، ما تمام آموزشگاههای بازیگری را جستجو کردیم اما موردی که میخواستیم را پیدا نکردیم. درنهایت این دختر خانم یک مدل عکاسی بود. در ذهن من این بود که این دختر باید در فیلم خاص باشد تا توجه مخاطب را جلب کند، یعنی علاوه بر ظاهر زیبا، باید یک شخصیت کاریزماتیک نیز داشته باشد. در این مسیر نازنین رمضانی، بسیاری از ویژگیهای ظاهری را داشت. مسئله این بود که خود نازنین، شخصیت پیچیدهای داشت و حتی بخشهایی در فیلمنامه بر اساس شخصیت نازنین شکل گرفت.
غلامی، به جزئیات موجود در اثر اشاره کرد و گفت: عقب رفتن کودک در یکی از صحنههای فیلم بسیار تکان دهنده بود. یا عرق کردن دست او در یکی دیگر از سکانسها بسیار خاص دیده شد. به نظر میرسد که این جزئیات، در دل کار خوب نشسته و دیده میشود. به عنوال مثال در یکی از سکانسها که دختر بچه چهار پایه را نگاه میکند و بعد به ایده خود میرسد، بسیار خاص است. این نوع نگاه از کجا نشأت میگیرد و از چه منبعی میآید؟
اسمیخانی در پاسخ به این سؤال، توضیح داد و بیان کرد: کارهایی که دختربچه انجام می دهد، مربوط به تجربه زیستی ماست، زیرا همه ما تجربه دوران کودکی را داریم و این مرحله برای همه ما ملموس است. ضمن اینکه علاقه من به کودکان باعث میشود، که بسیار به این گروه توجه و دقت کنم. اما بدیهی است که فیلمسازی اصولا یک کار تیمی است. یعنی در کنار من و همسرم، تدوین گر، کار نیز حضور دارد و این اثر محصول یک کار تیمی است که عرض کردم. یعنی یک سری جزئیات نتیجه، نظرات کار گروهی است.
او افزود: مسئله دیگر این است که وقتی شما شیفته کاری باشید، برای آن با تمام وجود زمان میگذارید. یعنی دیگر اهمیت ندارد که کار 15 دقیقه است و مخاطبان آن چقدرمحدود یا گسترده است.
غلامی در ادامه نقد فیلم، بیان کرد: آیا شما از آن دست فیلمسازهایی هستید که با دکوپاژ به صحنه میروید یا بالعکس، سر صحنه جای دوربین را مشخص میکنید. البته به نظر میرسد که در این فیلم، کار اینگونه نیست زیرا به حدی جای دوربین حساب شده است که کامل میتوان، آن را احساس کرد.
اسمیخانی در پاسخ به این سؤال، گفت: شرایط تولید در حال حاضر به شکلی است که به ما اجازه نمیدهد که سر صحنه تصمیم بگیریم بنابراین در فیلمبرداری با یک دکوپاژ کامل وارد صحنه میشدیم البته ممکن است که در بخشهایی مجبور به این شکل از کار نیز باشیم، یعنی اگر چیزی به این شکل تغییر کرد، به واسطه شرایط بود البته قاعده این است که اندکی باز فکر کنیم زیرا ممکن است، گاهی در محیط اتفاق بهتری رخ دهد.
درادامه این جلسه، حاضران در فضای وبینار از مریم اسمیخانی به خاطر فیلم کوتاهش تشکر کردند.
ارسال نظر