آموزش سواد رسانه‌ای



سواد رسانه‌ای و آموزش و پرورش

..................................................................

سواد و بی‌سوادی

این باور که تعالی و پیشرفت هر جامعه در گرو وجود شهروندانی باسواد است، در مقام اثبات بی‌نیاز از بحث‌های مطول و دامنه‌دار است.  نخستین اقدام رسمی برای مبارزه با بی‌سوادی در ایران از سال 1315 آغاز شد. هم‌اکنون آنطور که خبرها حکایت دارد، در سال 1395 درس اختیاری « تفکر و سواد رسانه‌ای » به مجموعه دروس  دانش‌آموزان پایه دهم اضافه خواهد شد.

در گذر زمان و به درازای این 80 سال(1315 تا 1395)، مفهوم سواد و سوادآموزی دستخوش تغییر و تحول  بوده است. در طول دهه های 1970 و 1980 میلادی رویکرد ایدئولوژیکی به سواد مطرح شد که امروزه در حوزه   تعلیم و تربیت با اقبال روبروست. در این دیدگاه سواد محدود و محصور به خواندن و نوشتن مکتوب نیست، بلکه رمزگشایی از اطلاعات در تمام اشکال آن همراه با در نظر داشتن تأثیر فناوری‌ها و شیوه‌های نوین پردازش اطلاعات مدنظر است.

آلوین تافلر که به عنوان یکی از پیشگامان جهانی تغییر و تحول شناخته می‌شود و سه گانه‌های او یعنی شوک آینده (1970)، موج سوم (1980) و تغییر قدرت (1990) معروف و مشهورند، درباره بی‌سوادی می‌گوید:« درقرن بیست‌ویکم، بی‌سواد آن نیست که خواندن یا نوشتن نمی‌داند، بلکه کسی است که نمی‌تواند یاد بگیرد و آموخته‌های کهنه خود را دور بریزد و بازآموزی کند ». پر واضح است که یادگیری در این تعریف به اقتضائات جوامع امروزی ارجاع دارد و البته حیطه‌های شناختی(دانش و مهارت‌های ذهنی)، عاطفی (احساسات و نگرش‌ها) و روانی- حرکتی (مهارت‌های عملی) را با هم مورد توجه قرار می دهد.

 یونسکو در بیانیه رسمی خود در راستای « دهه سواد سازمان ملل متحد» (۲۰۰۳-۲۰۱۲)  برداشت جدیدی از سواد را عنوان کرد. در این بیانیه، سواد چندگانه و چند بعدی مورد توجه قرار گرفت. سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد اظهار می‌دارد: « باسواد به فردی گفته می‌شودکه از سواد عاطفی، ارتباطی، پرورشی، رایانه‌ای، رسانه‌ای و مالی در کنار هم و با هم بهره‌مند است».  تأکید بر تکثر و چندگانگی سواد که به ویژه در دو دهه اخیر مدافعان زیادی داشته است، حکایت از این حقیقت دارد که امروزه دیگر نمی‌توان سواد را جدای از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و نهادی که در آن تثبیت شده است در نظر گرفت.

چیستی سواد رسانه‌ای

 بر اساس تعریفی که یونسکو ارایه داده است، سواد رسانه‌ای خود یکی از الزامات و اجزای محوری سوادآموزی در عصر حاضر به شمار می‌رود. در باره اینکه سواد رسانه‌ای چیست، بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران داد سخن داده‌اند و از این میان تعاریف متعددی نیز ارائه شده است.

در این بین جیمز پاتر(2005) اعتقاد دارد: « سواد رسانه‌ای را می‌توان توان مخاطب در تجزیه و تحلیل و تفسیر پیام‌ها و محتوای رسانه‌های مختلف همراه با بهره‌ مندی از مهارت تفکر انتقادی دانست ». در واقع از این منظر می‌توان گفت سواد رسانه‌ای شناخت ژرف و عمیقی از آنچه که در فضاهای رسانه‌ا‌ی  می‌گذرد به ما می‌دهد.

او همچنین معتقد است: « سواد رسانه‌ای چشم‌اندازی است که بر اساس آن مخاطب می‌تواند خود را در معرض رسانه قرار دهد و پس از توجه، معنای پیام‌های دریافتی را تفسیر کند». پاتر در این تعریف بر تفاوت مهم بین دو مفهوم « در معرض قرارگرفتن » و « توجه کردن » تمرکز دارد .

به عنوان مثال در حالتی که دانش‌آموزعلاقه دارد در حالی که رادیو روشن است  به مطالعه درسی خود بپردازد، در واقع صدای رادیو پس‌زمینه محیط مطالعه وی به حساب می‌آید. در این حال هر چند که دانش‌آموز در معرض صدای رادیو است، ولی توجه او  معطوف کتاب و مطالعه درسی‌اش است. حالا تصور کنید که در این بین آهنگ مورد علاقه دانش‌آموز از رادیو پخش شود، اینجاست که توجه‌اش جلب می‌شود و پس از اتمام پخش آن آهنگ بار دیگر با وجود پخش صدای رادیو معطوف مطالعه درسی خویش خواهد بود.

از نگاه هورتون(2007) نیز « سواد رسانه‌ای را می‌توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتبــاط در شــکل‌های گوناگون رسانه و مصرف انتقــادی محتوا  دانست».

با تأمل در تعاریف متعدد ارایه شده، از جمله تعاریفی که در سطور بالا  مرور شد، می‌توان اظهار داشت که « سواد رسانه‌ای » تلاش دارد تا  خواندن و درک سطرهای نانوشتۀ رسانه‌های نوشتاری، تماشا و درک پلان‌های به نمایش درنیامده و یا شنیدن و درک صداها و گفتار پخش‌نشده از رسانه‌های صوتی، تصویری و الکترونیک را به مخاطبان بیاموزد.

آموزش سواد رسانه‌ای، چرا و چگونه؟

به طور معمول یکی از دلایل توجه به هر موضوع، عنصر و پدیده نوین در مباحث مرتبط با حوزه‌های یاددهی- یادگیری، توان آن در تأثیر بر فراگیران(دانش‌آموزان) است.

 بر پایه همین اصل « تأثیرگذاری و نفوذ رسانه » به ویژه رسانه‌ها و فناوری‌های نوین و نیز تنوع و تعدد رسانه‌ها که از آن با تعبیر « حاکمیت اشباع رسانه‌ای بر جهان » یاد می‌شود،  آموزش و پرورش ناگزیر از رویارویی آگاهانه و هوشمندانه  با مباحث مرتبط است.

کشورهایی که در گذشته به موضوع آموزش سواد رسانه‌ای پرداخته‌اند هر یک با رویکرد خاص خود اهداف منظور نظر را دنبال کرده‌اند. آموزش و پرورش ایران در سال‌های اخیر و پس از تدوین « سند تحول بنیادین » و « سند برنامه درسی ملی » معطوف آموزش سواد رسانه‌ای شده است.

به دنبال تغییر نظام آموزشی و استقرار نظم « 3 - 3 - 3 – 3 »، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با تأسی به برنامه درسی ملی، از جمله  بند 3 که « اصول ناظر بر برنامه‌های درسی و تربیتی » را  بر‌می‌شمارد و یا بند 5 که « الگوی هدف‌گذاری » را در برنامه‌های مذکور شرح می‌دهد و بند 7 که « شایستگی‌های پایه » را مورد توجه قرار داده،  به  دو رکن  « پرورش تفکر » و « آموزش سواد رسانه‌ای » و  برنامه‌ریزی درسی در این حوزه‌ها پرداخته است.

کتاب‌ها و درس‌های « تفکر و پژوهش » (پایه ششم)، « تفکر وسبک زندگی » (پایه هفتم) و موردی که در آغاز سخن اشاره شد، یعنی همان « تفکر و سواد رسانه‌ای» (پایه دهم)، از مصادیق این مدعا به حساب می‌آید.

 اما آنچه که نباید از نظر دور داشت این است که اولاً همان طورکه مفهوم ابتدایی سواد، هم « خواندن » وهم « نوشتن » را در بر می‌گیرد، سواد رسانه‌ای نیز باید متضمن هم « تفسیر » وهم « تولید » باشد.

 بنابراین آموزش و پرورش و به ویژه سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی در تدوین الگوی آموزشی خود به منظور توسعه همگانی سواد رسانه‌ای و برنامه‌ریزی درسی در این عرصه بایستی به افزایش و ارتقای مهارت‌های « تولید رسانه‌ای » نیز متوجه باشد و از آن غفلت نکند.

نکته دوم آنکه هر چند پرداختن مستقیم به آموزش سواد رسانه‌ای که بروز و ظهور آن را  با تدوین و ورود کتاب درسی « تفکر و سواد رسانه‌ای » به چرخه آموزش دانش‌آموزان شاهد هستیم ضروریست، اما بهتر خواهد بود که رسانه در درون برنامه درسی مورد توجه قرار گیرد و در تدوین کلیه کتاب‌های درسی و سایر اجزای بسته‌های آموزشی در تمامی دوره‌ها و پایه‌های تحصیلی لحاظ شود. البته ناگفته نماند که این نکته تا حدی در تدوین کتاب تفکر و پژوهش در پایه ششم مورد توجه بوده است.

در تببین دو نکته‌ای که برشمردیم به عنوان نمونه توضیح می‌دهیم که در برنامه‌ریزی درسی و تربیتی و تدوین کتاب درسی و سایر اجزای بسته اموزشی مرتبط با درس تاریخ، شیوه عمل بایستی  به گونه‌ای باشد که دانش‌آموز بتواند دریابد که:

- چگونه می‌توان برهه‌ها و رویدادهای تاریخی را در ژانرها و اشکال متنوع رسانه‌ای، هم به صورت واقعی و هم خیالی بازنمایی کرد.

- منابع، اسناد و مدارک تاریخی در بازنمایی رسانه‌ای امکان دستکاری و ترکیب دارند.

- به چه صورت می‌توان از تولیدات رسانه‌ای به عنوان سند، مدرک و ادعا در مطالعات تاریخی بهره برد و با چه روش‌هایی می‌توان ارزش آنها را اندازه‌گیری کرد.

- رسانه‌ها چگونه و با چه روش‌هایی از مؤلفه‌های تاریخی در جهت  افزایش قدرت و گسترش حوزه نفوذ و تأثیر خود بهره می‌برند.

در پایان امید آن داریم که با همت و مشارکت کلیه همکاران گرانقدر از اقصا نقاط کشور عزیز،  به زودی شاهد شکوفایی استعدادها و بروز نوآوری‌ها در این عرصه و کارزار باشیم.

محمود حدادی –  کارشناس رسانه و آموزش

Haddadi.m@ut.ac.ir

ارسال نظر

Image CAPTCHA