آقای زمانی! ضمن تشکر از قبول زحمت برای گفتوگو با مجلة خودتان، لطفاً از مهمترین فعالیتهای گروه آموزش شیمی در استان قم برایمان بگویید.
بهصورت خلاصه و در اشاره به اهمّ فعالیتهای این گروه میتوان این موارد را برشمرد:
بررسی دلایل افت تحصیلی و ارائة راهکارهای رفع آن
تغییر و تحول درس شیمی در دهة گذشته و بررسی میزان دستیابی به هدفهای مورد انتظار
برگزاری دورههای تولید محتوای الکترونیکی
تولید محتوای الکترونیکی توسط اعضای گروه و همکاران دیگر
راهاندازی سامانة صدای معلم در ده سال گذشته
برگزاری کارگاههای مختلف برای معلمان شیمی و گاه معلمان رشتههای دیگر (مانند کارگاه علم شیمی و باورپذیری دینی برای معلمان معارف اسلامی)
ترجمة کتابهای آموزشی مانند برخی قسمتهایی از کتاب شیمی عمومی سیلبربرگ و کتاب روشهای آموزش شیمی نوشتة استفان فورستر. این کتابها توسط معلمان ترجمه شد و برای استفاده در اختیار همکاران قرار گرفت.
لطفاً دربارة این فعالیتها بهصورت خلاصه توضیح دهید.
در بررسی علتهای افت تحصیلی که طی سالهای پیش انجام شد نقش سه عامل خانواده، دانشآموزان و معلمان بهطور عمده مورد توجه قرار گرفت.
در مورد خانواده، میتوان مهمترین عامل را کم شدن نظارت بر رفتار و عملکرد دانشآموزان بیان کرد. در مورد دانشآموزان انجام کارهای غیرضروری و بیداریهای شبانه است که سبب خستگی آنها در طول روز بعد، در کلاس میشود. در مورد معلمان، مهمترین دلایل را میتوان عدمآشنایی آنها با هدفهای کتابهای درسی، طراحی پرسشهای نامناسب و غیراستاندارد، عدمرضایت شغلی و ... دانست.
گروه شیمی استان قم با برگزاری کلاسهای ضمن خدمت و کارگاههای ماهانه و فصلی در این زمینه، تا حد زیادی توانست آموزشهای مناسب را به معلمان بدهد و شاید به همین دلیل چند سالی است که استان قم در امتحانهای نهایی، رتبة سوم یا چهارم کشوری را داشته و میانگین نمرة بسیار خوبی بهدست آورده است.
از نگاه من گروه شیمی دفتر تألیف فعالیتهای مؤثری انجام داده است اما باز هم آن نتیجهای که مورد نظر بوده حاصل نشده است.
یکی از عواملی که سبب به نتیجة مطلوب نرسیدن تحول مورد نظر شد استقبال کم معلمان از کلاسهای بازآموزی بود. در واقع کلاسهای ضمن خدمت، به دلایلی اثرگذاری گسترده و قابل توجه را در معلمان ایجاد نکرد. در نتیجه این معلمان نسبت به هدفهای آموزشی و محتوای کتابها آشنایی کافی پیدا نکردند و در تدریس خود همچنان روشهای سنتی را بهکار میبردند. حتی برخی از معلمان که در این کلاسها شرکت میکردند با توجه به دیدگاه خود از هدفهای مورد نظر، اشکال میگرفتند و در نتیجه پس از گذراندن این دورهها نیز باز هم به روشهای سنتی و قدیمی خود اصرار میورزیدند.
مسئلة مهم دیگری که مسئولان آموزشوپرورش باید به آن توجه جدی داشته باشند، ارزیابی معلمان است. معلمان باید در طول خدمت، چندینبار مورد ارزیابی علمی دقیق قرار گیرند و براساس این ارزیابیها رتبهبندی شوند. رتبة علمی معلمان در این ارزیابیها باید در میزان حقوق و مزایای دریافتیشان مؤثر باشد. چرا باید معلمی که مباحث علمی جدید رشتة خود را دنبال میکند و اطلاعات خود را بهروز میکند با معلمی که به همان اطلاعات 10 یا 20 سال قبل خود اکتفا میکند و برای مطالعة موضوعهای جدید زحمتی به خود نمیدهد، از مزایای یکسانی برخوردار باشند؟
یکی دیگر از علتهای اصلی به نتیجه نرسیدن تحول در آموزش از راه یاددهی- یادگیری را باید هماهنگ نبودن وزارتخانهها و سازمانهای درگیر در امر آموزش کشور همچون سازمان سنجش، صداوسیما و وزارت علوم دانست.
سازمان سنجش به هدفهای کتابهای درسی توجه نمیکند و در برگزاری آزمونها، خود آنگونه که تمایل دارد سؤال طرح میکند. از طرف دیگر صداوسیما با تبلیغ آموزشگاهها و مؤسسههای بهظاهر علمی و انتشار آمارهای غیرواقعی قبولی در دانشگاهها از طرف آنها، باعث میشود خانوادهها و حتی مدیران مدارس به سمتوسوی آنها کشیده شوند، کلاسهای درس از رونق روشهای علمی بیفتند و در جهت افزایش محفوظات دانشآموزان پیش رود. در این شرایط چگونه میتوان انتظار داشت در کلاسها کار عملی انجام گیرد؟
پس از سالها تدریس و کسب تجربه، چارة کار چیست؟
چاره و راهکار را باید در هماهنگی میان صداوسیما و رسانهها با وزارت آموزشوپرورش و هدفهای آموزشی جستوجو کرد. اگر رسانهها و مجلهها، مطالب مربوط به صفحات اول خود را به مطالب علمی اختصاص دهند، جامعه در راستای علمی شدن هدایت، و فضای کشور علمی میشود. در نتیجه، علم و تفکر در جای مناسب خود قرار میگیرد. خانوادهها هم در این فضای علمی علاقهمند میشوند تا فرزندشان بهجای حفظ کردن مطالب، چگونه اندیشیدن را یاد بگیرد.
هر چند کتابهای درسی موجود هم ضعفهایی دارد، ولی در مقایسه با عوامل دیگر، تأثیر زیادی در این امر نداشته است. دلایل اصلی را باید در عدمارزیابی معلمان، عدمبرنامهریزی درست در طراحی، اجرا و ارزشیابی کلاسهای بازآموزی و هماهنگی با سایر سازمانها جستوجو کرد.
میزان فعالیت معلمان در گروه آموزشی استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
در گذشته میزان فعالیت همکاران بسیار خوب بود و تقریباً بیش از 80 درصد همکاران در فراخوانها و ارائة مقاله شرکت میکردند اما در چند سال اخیر، میزان فعالیت آنها بسیار کم شده تا جایی که فقط حدود 20 تا 25 درصد از همکاران در اینگونه فعالیتها شرکت میکنند.
برای تشویق همکاران به شرکت در این فعالیتها چه روشهایی مورد استفاده قرار گرفته است؟
متأسفانه میزان و نحوة تشویق معلمان در اختیار گروههای آموزشی نیست بلکه این امور از جمله اختیارهای ادارههای نواحی و سازمان آموزشوپرورش در استانهاست. از آنجا که گاه میزان فعالیت انجام شده توسط معلمان با امتیازهای در نظر گرفته شده برای آن همخوانی ندارد، رغبت و شوقی در انجام اینگونه فعالیتها دیده نمیشود. به هر حال گروه شیمی استان قم سعی کرده است در این چند سال با برگزاری همایش و کارگاههایی که با دعوت استادان و بزرگان این رشته بر پا میکند، ارتباط معلمان را با گروه حفظ کند.
خودتان بهطور متوسط برای فعالیت در این گروه، چقدر زمان میگذاشتید و چند همکار داشتید؟
بهطور متوسط سالانه سه نفر در گروه فعالیت دارند که میزان همکاری و تقسیم وظایف میان آنها تقریباً بهطور مساوی انجام میگیرد. ساعت کاری گروهها بهطور رسمی، 6 ساعت در هفته است اما در عمل، بهطور متوسط گاهی بیش از 20 ساعت کار در هفته انجام میشود زیرا برای طراحی و برنامهریزی بیشتر کارها و فعالیتها مجبور هستیم در منزل هم به فعالیت بپردازیم.
آیا شما و دیگر اعضای گروه، با گروههای آموزشی سایر استانها هم ارتباطی داشتید و از کارهای آنها الهام میگرفتید؟ گمان میکنید فعالیتهای استان قم بر فعالیتهای آنها اثر داشته است؟
ارتباط با گروههای آموزشی استانهای دیگر بیشتر بهصورت مراجعه به وبلاگ یا وبگاه استانها و ارسال ایمیل انجام میشود. ما در مدت چند سالی که در جلسة سرگروهها شرکت میکردیم به تبادل تجربه میپرداختیم اما متأسفانه یکی دو سال است که این جلسهها برگزار نمیشود. بههرحال اگر از گروههای نواحی یا استانهای دیگر برای بازدید و تبادل تجربه به قم بیایند سعی میکنیم تجربههای این چند ساله را در اختیارشان قرار دهیم.
برای کسانی که در این گروهها فعالیت دارند چه پیشنهادهایی دارید که کیفیت کارشان را بهبود بخشند؟
برای نتیجه گرفتن در گروههای آموزشی، شناخت وضعیت اجتماعی استان و منطقة موردنظر، بسیار مهم است. به همین دلیل بهترین روش، منحصربهفرد و متعلق به همان منطقه است که از راه تجربه هم بهدست میآید. در این مسیر چند اصل اساسی وجود دارد:
- عشق به کار برای ارتقا و پیشرفت علمی و ایجاد تجربه در همکاران
- داشتن صبر و حوصله و نهراسیدن از انتقادهای بیمورد دیگران
- بهروز بودن اطلاعات آموزشی و انتقال مطالب به معلمان
- داشتن جدیت و پشتکار در انجام کارهایی که به درستی آنها یقین داریم.
باید بدانیم که برای انجام کارها نباید در انتظار زمان مناسب باشیم بلکه باید زمان مناسب را خودمان بهوجود بیاوریم.
آیا آییننامههای موجود برای فعالیت گروههای آموزشی را نیازمند بازنگری میدانید؟ اگر چنین است، در چه محورهایی؟
در یک کلمه باید گفت: بله! آییننامههای موجود، متعلق به تقریباً یک یا دو دهه گذشته است. در این مدت، شرایط اجتماعی و نحوة تدریس نیز تغییر کرده است پس باید آییننامهها هم روزآمد شوند. اگرچه برخی از کمبودها با ارسال بخشنامهها برطرف میشود اما بهتر است بازنگری اساسی صورت گیرد. برای نمونه تمام درسها از درسهای علوم پایه گرفته تا درسهای نظری و فنی و حرفهای و درسهای دیگر گروهها، دارای فرمهای فعالیت و اطلاعات مشابه و کلی هستند. در حالیکه این درسها تغییرات بنیادی با یکدیگر دارند و میبایست هرکدام بهطور مجزا و حتی هر درسی برای خود، شیوهنامه متفاوت داشته باشد.
نظرتان در مورد کتابهای درسی فعلی چیست و کدامیک از کتابهای شیمی دورة متوسطه را بیشتر میپسندید؟
کتابهای فعلی که در واقع پروژه نظام جدید آموزشی در جهت بهوجود آوردن شهروند آگاه است حاصل زحمات گروه جناب دکتر ارشدی است. از آنجا که خود بنده بهعنوان مدرس این کتابها آموزش دیدم، با چند و چون آن آشنا هستم و از نزدیک، شاهد زحمتهای بیدریغ و فراوان این عزیزان بودم. در چند سال اخیر تغییراتی در این کتابها بهوجود آمد که باعث شد در بعضی موارد بهتر و در برخی دیگر، با افت علمی همراه شوند و امید است با تغییر نظام آموزشی مطالب محتوایی آنها نیز بهروزتر و علمیتر شود.
اما اینکه کدام کتاب را میپسندم؛ برخلاف نظر بیشتر معلمان، کتاب شیمی سال اول را بسیار دوست دارم، چرا که یک کتاب واقعاً آموزشی است.
به چه دلیل میگویید برخلاف نظر بیشتر معلمان؟
دلیلش این است که در گفتوگوهایی که با معلمان شیمی در این چند سال داشتم بیشتر آنها معتقد هستند که کتاب شیمی سال اول چندان جنبه علمی در شاخه شیمی ندارد و بیشتر شامل مباحث ساده و کممایه است. در صورتیکه نوع نگاه من به کتاب شیمی سال اول اینگونه نیست، زیرا معتقدم کتابی است که آموزش را حتی به خانوادهها منتقل کرده است و آنها را نیز درگیر میکند تا با معضلات روز جهانی آشنا شوند.
بگذارید دقیقتر بگویم. مثلاً در فصل اول این کتاب بحث آب مطرح است و نویسنده آن با طرح مسئله شهر رودسار، نهتنها اهمیت آب را بیان کرده است بلکه عملاً به دانشآموزان روش پژوهشگری را میآموزد و با ارائه فعالیتها و آوردن مطالب در قالب مفاهیم علمی، دانشآموز را به تحقیق و رسیدن به جواب تشویق میکند. در این روند دانشآموزان میبایست با افراد خانواده همکاری و همفکری داشته باشند و این چیزی است که ما از یک کتاب آموزشی انتظار داریم: ایجاد روحیة تحقیق و پژوهش در دانشآموز و همچنین ایجاد تغییر نگرش و تغییر رفتار در مسائل اجتماعی- فرهنگی. اگر معلمان محترم با این دید به کتاب سال اول نگاه میکردند شاید امروز با گذشت یک دهه از تدریس کتاب، هنوز این همه در مورد آب و کمبود آن مشکل نداشتیم.
بدون تعارف و اگر علاقه شخصیتان را در زمینه این فعالیتها کنار بگذاریم، واقعاً گروههای آموزشی در سطح استان، چقدر مفید واقع میشود؟
برنامهریزیهای انجام شده در برگزاری همایشها و کارگاههای مختلف ـ که زمینهساز کنار هم قرار گرفتن همکاران، با تجربههای متفاوت است ـ سبب میشود انتقال تجربه میان معلمان صورت پذیرد و باعث تغییر رفتار و نگرش در همکاران شود. این، از ساعتها مطالعة انفرادی بهتر است و به همین دلیل است که ما بیشترین شرکتکننده را در همایشها و کارگاههای استانی داریم. اگر هم بخواهم موردی بیان کنم، عوامل مؤثر چنیناند:
برطرف شدن بسیاری از مشکلات تدریس در کلاسها
یافتن پاسخهای مناسب برای مباحث چالشی کتابها
مبادله تجربه در کلاسداری و ارائة مطالب مختلف که موجب آسان شدن موارد دشوار و ارائه مطالب به زبان ساده میشود و بسیاری از موارد دیگر که شاید در حد و حوصلة این گفتوگو نباشد.
ضمن تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار مجله قرار دادید، بهعنوان سخن پایانی هر آنچه را در نظر دارید، بفرمایید.
در پایان از اینکه شما عزیزان فرصتی در اختیار بنده و گروههای آموزشی استان قم دادید بسیار متشکر و سپاسگزارم. امیدوارم روزی برسد که در کشور، همه سازمانها در جهت تولید فکر و علم گام بردارند.
سوتیتر
معلمان باید در طول خدمت چندینبار مورد ارزیابی علمی دقیق قرار گیرند و براساس این ارزیابیها رتبهبندی شوند
این چیزی است که ما از یک کتاب آموزشی انتظار داریم: ایجاد روحیة تحقیق و پژوهش در دانشآموز و همچنین ایجاد تغییر نگرش و تغییر رفتار در مسائل اجتماعی- فرهنگی
ارسال نظر