تبیینی از مدرسه صالح به عنوان نهاد فرهنگی تاثیر گذار در شگل گیری تمدن نوین اسلامی



مدرسه یکی از نهادهای تمدنی است که از گذشته های بسیار دور در توسعه و اعتلای فرهنگی تمدنها نقش مهمی ایفا کرده است. در واقع وجود مدرسه نشانه متمدن بودن جامعه است. در عصر حاضر مدرسه هنوز چنین نقشی را ایفا می کند. بنابر این در ایجاد تمدن نوین اسلامی باید به این نقش و جایگاه مدرسه که در تجربه بشری نمود داشته است توجه کافی شود. به این معنا که ایجاد یک تمودن نوین مستلزم نهادهای فرهنگی است که بنیادها و پایه ها تمدن را استوار می سازدو مدرسه یک از این نهادهاست. با عنایت به این که ایران بعد از انقلاب داعیه تمدن سازی بر اساس آموزه های اسلام را دارد. لازم است در زمینه مدرسه نیز براساس آموزه های اصیل اسلامی و مقتضیات امروزی جامعه معاصر ایران اقدام به تدوین چهار چوب نظری مناسب برای مدرسه نماید.    در این مقاله تلاش می شود تصویری اجمالی از چهار چوب و منطق اساسی چنین مدرسه ای تدوین صورت بندی گردد.

بر اساس منطق و فلسفه موجود در مبانی نظری سند تحول، مدرسه موقعیتی است برای تجربه زندگانی پاکیزه وشایسته ای  که منجر به کسب شایستگیهای لازم و ضروری برای زندگی می شود. یعنی موقعیتی که به تربیت انسانهای صالح برای زندگی در جامعه منجر می شود. فلسفه وجودی مدرسه برخلاف فلسفه های موجود که انتقال دانش وفرهنگ جامعه به نسل نوخاسته است، این مدرسه موقعیتی برای تجربه یک زندگی پاکیزه است این مدرسه با چنین کیفیتی مدرسه صالح نام گرفته است.   بنابر این تصور از ماموریت مدرسه، مدرسه بوم و بستر ی است برای تحقق آن انتظارات . اگر بوم و بستر آماده نباشد هیچ نقشی بر ان نمی توان خلق کرد

حال این سوال پیش می آید که این بستر چه بستری است ساختار و مباسبات درونی و بیرونی مدرسه  چگونه است که امکان چینین تجاربی را فراهم می سازد. در مبانی نظری تحول بنیادین در بخش تشریح مدرسه صالح  اصلی مهم به این مضمون آمده است که در مدرسه صالح اخلاق به مثابه روش تلقی می شود. در واقع مهم ترین گزاره ای که ماهیت مدرسه صالح را تشریح می کند همین گزاره اصولی است  منظور از این گزاره کلیدی و حساس این است که تمامی سازکارهای حاکم بر مدرسه باید با اخلاق محک بخورد. زیر ساخت و بوم تجارب زندگی مدرسه ای در مدرسه صالح، تحقق عینی ارزشهای اخلاقی است. در این بستر و فضا است که تجارب زندگی شایسته و پاکیزه می تواند محقق شود. برنامه ها وطرحهایی که در ساحتهای مختلف تربیت طراحی و ابداع می شود به نحو درستی تحقق می یابد.

بنا بر این استدلال لازم است دلالت های این اصل تجویزی "آخلاق به مثابه روش حاکم بر مناسبات درونی و بیرونی مدرسه " مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گیرد. تذکر این نکته لازم است که این دیدگاه در خصوص چگونگی نسبت بین اخلاق و مدرسه صالح  با این دیدگاه که:" تربیت اخلاقی نیز یکی از اهداف مهم مدرسه است" متفاوت است تربیت درساحت اخلاق خود موضوع و بحث دیگری است. نباید این گزاره که "اخلاق در مدرسه صالح روش است" را با  این گزاره که "اخلاق و تربیت اخلاقی هدف مدرسه صالح است" بر هم آمیخت. دومی ناظر به کارکرد مدرسه در ساحت اخلاقی است اما اولی منش و منطق حاکم بر مدرسه است بدون زیر ساخت اخلاقی، تجارب مختلف زندگی حتی آموزشی هم به تمام و کمال محقق نمی شود. یعنی مدرسه صالح، اخلاق مدار است . بدون اخلاق تجارب متربیان در فضای مدرسه به درستی محقق نمی شود.  یعنی هر نوع تربیت در هر ساحتی باید" اخلاقی" صورت گیرد حتی روند تربیت اخلاقی هم باید "اخلاقی" باشد. اگر اخلاق منطق و روش مدرسه صالح شود؛ شرایط در مدرسه بوجود می آید که دانش آموزان در آن :

احساس امنیت و آرامش

احساس تعلق و وابستگی

احساس نشاط و شادمانی

احساس مهم بودن

احساس پیشرفت و تعالی  

می نمایند. هم چنین این بستر و سازوکار زمینه ای خواهد شد که برنامه ها و اقدامات تربیتی مدرسه که در تمامی ساحتهای تربیت است به توفیق قرین گردد. بنابر این مدرسه صالح یک مدرسه اخلاق مدار است که چهار اصل اساسی اخلاقی  آن عبارت است :

مراقبت

احسان

عدالت

اعتدال

ارسال نظر

Image CAPTCHA