به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش پس از انتشار گفتوگوی تسنیم با محسن احمدوندی، پژوهشگر و کارشناس ادبی، درباره ورود مطالب جعلی به کتابهای درسی توضیحاتی در این زمینه ارائه کرده که به این شرح است:
عطف به مطلب مندرج در آن خبرگزاری به تاریخ 04/12/97 با عنوان «مطالب جعلی چگونه وارد کتابهای درسی میشوند؟ » عین پاسخ سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش موارد زیر را جهت تنویر افکار عمومی به اطلاع میرساند:
1-کتاب درسی در فرآیندی حساب شده متناسب با منطق اسناد بالادستی و برنامه درسی ملی تهیه و تدوین میشود، در این فرآیند کلیه محتوای تولیدشده ابتدا در شورای برنامهریزی درسی ذیربط متشکل از مؤلفان، کارشناسان، متخصصان و دبیران مجرب بررسی و پس از تأیید نهایی در شورا، توسط تعداد زیادی از استادان و دبیران کشور اعتبارسنجی میشود، کتابهای درسی فارسی نیز از این منطق پیروی میکنند. این امر از سال 1382 تاکنون در سرلوحه فرآیند برنامهریزی و تألیف کتاب های درسی فارسی بوده است و مقدمه و مؤخره کتابها و حافظه دبیرانی مانند آقای احمد باوندی، گواه روشنی بر این امر است و دوم بدون نظرخواهی از معلمان و اعمال نظرات آنان چاپ نمیشود. مؤلفان کتابهای درسی نیز معلمانی هستند که چندین سال در کلاس و با دانش آموزان بوده و هستند، نه خود را برتر از دیگران دانستهاند و نه فضا قلمرویی برای خود متصورند، آنها با مطالعه مداوم و با خردجمعی مطالب موردنیاز دانشآموزان را گردآوری کرده و با رویی گشاده از تمام کسانی که دستی بر آتش دارند دعوت میکنند تا از تجربیات تدریس و تحقیق خود در رفع ایرادات و ابهامات محتوای کتابهای درسی و غنا بخشیدن به مواد آموزشی، مؤلفان کتابهای درسی را یاری نمایند.
2- نزدیک به 11 سال است که گروه برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی با تولید کتابی به نام «نگارش»، «الگوهای نوشتاری زیادی متناسب با پایه های تحصیلی به دانش آموزان می آموزد. علاوه براین برای تقویت مهارتهای زبانی(گوش دادن، سخن گفتن، خواندن، نوشتن) و حتی مهارتهای فرا زبانی مانند تفکر و تحلیل؛ مجموعه فعالیتهایی در کتابهای فارسی پایههای 12گانه نظام آموزشی طراحی و آموزش داده میشود که هدف اصلی از این آموزشها یاددهی، تثبیت و ارتقای توانمندی فراگیران است. حال باید پرسید چه مقدار از معلمان و دبیران محترم در کلاس درسشان این فعالیتها را مطابق با اهداف کتاب با دانشآموزان کار میکنند؟ زمانی آموزش و پرورش توسعه مییابد که معلمان آموزشدیده و کاردان مسئولیت تدریس کتابهای درسی را مطابق با اهداف و رویکردهای نظام آموزشی برعهده داشته باشند، از سوی دیگر نبود دورههای ضمن خدمت حضوری می تواند دلیل محکمی بر ایجاد فاصله بین مؤلفان و معلمان باشد تا به خاطر عدم آشنایی با فلسفه و رویکرد و اهداف کتابهای درسی، برداشتها و تفاسیر متفاوتی ارائه شود، به عنوان مثال؛ در حوزه تربیت و یادگیری زبان وادبیات فارسی در کتاب نگارش مؤلفان کوشیدهاند تا درست نوشتن و چگونه نوشتن را آموزش دهند، اما وقتی این کتاب حتی در برخی از مدارس تدریس نمیشود وبه قول خود معلمان حیاط خلوت دروس دیگر قلمداد میشود، چگونه میتوان درست نوشتن را به دانشآموزان آموزش داد؟ وقتی غول کنکور آن چنان برسیطره نظام تعلیم و تربیت چنگ میاندازد که تمام تلاش، توان و وقت معلم و مدرسه صرف حلّ سؤالات چهارگزینهای و تستی میشود، چگونه میتوان مهارتهای موردنظر را به دانشآموزان منتقل کرد؟
3- با توجه به این که هدف اصلی درس «همزیستی با مام میهن» در کتاب فارسی نهم، فصل «ایران من» ترغیب دانشآموزان به داشتن روحیه مقاومت و دلاوری در پاسداری از میهن اسلامی و هم چنین احترام به وطن و میهن دوستی است، سعی شده با استناد به ابیات مرتبط با این موضوع از فردوسی، حس میهن دوستی تقویت شود، بنابراین ابیات مندرج در درس با توجه به اهداف کتاب، جاسازی شده است. در بخش پایانی درس، پنج بیت پراکنده از شاهنامه فردوسی آمده است که برای روشن شدن موضوع به آدرس این ابیات اشاره میشود، بیت اول یک بیت از داستان رزم کاووس با شاه هاماوران است، بیت دوم کتاب، بیتی از داستان بهرامگور میباشد، هرچند در برخی از نسخههای شاهنامه مصرع دوم آن «به نیکی ندارند ز اختر سپاس» و یا «به نیکی ندارند در دل هراس» نیز ضبط شده است. بیت سوم، باز هم بیتی از داستان رزم کاووس با شاه هاماوران است. بیت چهارم برگرفته از داستان نبرد رستم و سهراب میباشد و این بیت به صورت «نباشد به ایران تن من مباد... چنین دارم از موبد پاک، یاد» بوده است، اما در قرون متمادی این بیت بر اثر تکرار در استعمال آن به صورت «چو ایران نباشد تن من مباد... در این بوم و بر، زنده یک تن مباد» درآمده است. بیت پنجم هم بیتی از داستان کاموس کشانی در شاهنامه است و تنها کلمه گیتی به جای کشور در برخی نسخ میباشد؛ بنابراین مؤلفان با علم به این موضوع و با هدف احترام به وطن و حسّ میهن دوستی ابیات مذکور را کنار هم قرار دادهاند نه صرفاً نسخهشناسی! منتقد محترم، به یقین مقالات متعدد موجود در این زمینه را دیده و خواندهاید، در خصوص انتساب این بیت به فردوسی، نظرهای مختلفی نقل شده است. به عنوان مثال دکتر ابوالفضل خطیبی در مقاله «سرگذشت یک شعر:
«چو ایران نباشد تن من مباد»، مرحوم دکتر ایرج افشار در سال 1323 در محله «آینده و جهانگیر تفضلی در سال 1322 در مجله «ایران ما» این ابیات را از فردوسی نقل کرده بودند که منبع آنها هم نسخ چاپی قدیم از جمله نسخه بمبئی هند بوده است. این ابیات چنان بین مردم رواج یافت که امروزه با گذشت بیش از 70 سال، مردم آن را از فردوسی میدانند و از شنیدن آن احساس خوبی پیدا میکنند، هرچند که نسخهشناسان سرشناسی چون دکتر جلال خالقی مطلق و دکتر سجاد آیدین لو معتقدند که ابیات بسیار زیادی در طول تاریخ توسط شعرای گمنام به شاهنامه فردوسی الحاق شده است، صاحبنظران حوزه زبان و ادبیات فارسی به نیکی میدانند که ابیات الحاقی به دیوان شعرا در طول تاریخ به عنوان ابیات جعلی مطرح نبوده است و همیشه در محافل و آثار دانشگاهی به انتساب آن ابیات به شاعران اشاره شده و در بین مردم نیز همواره ابیات الحاقی به عنوان ابیات منسوب به شاعران مقبول بوده است.
در پایان شایان ذکر است در صورت تمایل همکاران در بهینهسازی بسته آموزشی از جمله کتابهای درسی فارسی؛ نظرات خود را از طریق اداره آموزش و پرورش محل خدمت خود به دبیرخانه راهبری و کیفیت بخشی آموزش زبان و ادبیات فارسی کشور مستقر در اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان ارسال کنند تا پس از بررسی به دفتر تألیف و گروه مؤلفان ارسال گردد، به طور قطع تجارب سالهای گذشته بیانگر این موضوع بوده و هست که دفتر تألیف همواره در کلیه مراحل از نظرات صاحب نظران، استادان، معلمان، دانشآموزان، اولیا و مسئولان محترم در کیفیت بخشی به ساختار و محتوای کتابهای درسی فارسی استفاده کرده است، و همچنان از استادان و صاحبنظران محترم دعوت مینماید ضمن بررسی کارشناسانه ساختار و محتوای کتابهای فارسی، قبل از هر نقد و نظری در این خصوص به راهنمای برنامه درسی زبان و ادبیات فارسی دورههای ابتدایی و متوسطه مراجعه کنند تا از سرفصل ها و موضوعات مصوب برنامه آگاهی داشته باشند.
ارسال نظر