هشتم مردادماه، شانزدهمین سالگرد وفات علامه علیاصغر کرباسچیان است. نام علامه، پیوندخورده شور و عشق تعلیموتربیت است. انسانی برآمده از دامان حوزه علمیه قم و خودساخته در خلوتهای انس و خوشهچیده از خرمن روحهایی بزرگ و مربیانی سترگ، کمر به کاری بست، که در نوع خود تا آن زمان بدیلی نداشت: تأسیس مدرسهای که در آخرین متدهای آموزشی و برخوردار از بهترین امکانات فرهنگی، آهنگ تربیت در بستر اعتقادات مذهبی را ساز کرد.
تفکر برقراری انس و الفت میان دانش روز و اعتقادات دینی، پارادایم شایع و دغدغه غالب در دلسوزان دین و دانش در دهههای سی و چهل بود. برآمدن مدارس پیشرفته و پیشتاز در صحنه آموزشوپرورش ایران پس از نشیب و فرازهای تعارضات بین سنت و مدرنیته و تقابلهای تصنعی، اما شکننده میان راهیان علوم روز و راهیان مذهب و ملتزمان به تدین، مقوله چشمگیر آن دوران بود.
ادعا بر آن نیست، که ایده تأسیس مدارس نوین با محوریت اعتقادات دینی، با مرحوم علامه آغاز شد. آری؛ پیش از او، هم مدارس نوین تأسیس شده بودند و در سطوح عالی فعالیت میکردند و هم مدارس جدید با محوریت آرمانهای دینی و تربیت مذهبی به صحنه آمده بودند؛ اما حرکت علامه کرباسچیان، ایدهای کمالیافته و کمالطلبانه در تجمیع آن دو گرایش بود:
آموزشهای تکنوکراتگرایانه، و تربیت و بالندگی اخلاقمدارانه بر محور مذهب.
مدرسهای که علامه به عنوان اساس و معیار، در دو ایده فوق بنیان نهاد، مرجع و زادگاهی شد بر دهها مدرسه دخترانه و پسرانه که امروز با وجود دارا بودن سلایق و متدها و روشهای خاص خود، اما همه بر مدار دو ستاره در کهکشان تعلیم و تربیت میگردند:
آموزشهای تجویزی و رسمی مدرسهای در حد بالای کیفیت؛
نیز توجهات تربیتی و اخلاقی و حرکت بر مدار ایدئولوژی مذهبی در سطوحی چشمگیر و قابل قبول.
من با صراحت میگویم: اگر علامه امروز میبود، حتماً میبایست در 2 حوزه از کارش تجدید نظر میکرد:
حوزه نظریات و تئوریهای آموزشی و تربیتی؛
نیز حوزه رفتارها و عملیات در صحنه اجتماع.
آنچه علامه در زمان خودش انجام داد، گفتمانی پیروز با کارنامهای قابل دفاع، اما در دورانی با اقتضائات خاص خودش بود. ماندگاری و بقای مدارس میراثدار علامه در گروی نوآوریها و بعضاً تجدیدنظرهای روبهجلو و تصحیحگریهای مناسب زمانه است؛ که نیز با صراحت و یقین میگویم:
اگر علامه امروز میبود، بیتردید چنین میکرد؛ همچنان که آن روز چنان کرد.
ارسال نظر