خسرو باقری



به بهانۀ بهار: طبیعت، وارونۀ تربیت

بهار چنان چون تربیت است که می توان گفت دوقلوی آن است. بهار در همه جلوه هایش به تربیت می ماند؛ با بیداری پس از خفتن، با ظهور پس از نهفتن، با لبریزی از شکفتن و با بی محابا رُستن.

بهار سراسر به تربیت می ماند جز آن که وارونه است. درختان را می رویانند اما آدمیان خود باید برویند. بهار در بند ضرورت است و تربیت در بند آزادی! اگر بند ضرورت از دست و پای طبیعت بریده شود، در انتظار بهار نشستن بیهوده خواهد بود. با وجود این ضرورت است که وقتی باران بر سر و روی درختان باریدن می گیرد، خواب را در جا از سر آنها می رباید و آب حیات را بی تردید در رگهای آنها به جریان می اندازد.