سید غلامرضا فلسفی، کارشناس دفتر تألیف نویسنده این مقاله است. وی پس از اشاره به سه دوره زندگی اجتماعی از دیدگاه مکلوهان آورده است: «آموختن سواد بصری مستلزم آن است که کودک ابتدا ماهیت وسایل بصری را بشناسد و سپس بر پایه این شناخت، پیام رسانه را بهدرستی درک کند. برای رسیدن به چنین هدفی مربی پیشدبستانی باید بداند که تنها نباید به توانایی بینایی نوآموز و همچنین سلیقه شخصی و استعداد فطری او متکی بود. آگاهی طفل از یک پدیده بصری فقط از طریق دیدن حاصل نمیشود بلکه تمامی حواس وی در کسب این دریافت فعالانه شرکت میکنند. این دریافت آگاهانه، چیدمان پازلی پیام نیست بلکه تمامی واحدهای مرتبط را در قالب یک کل در برمیگیرد. کودک مانند ساید انسانها این کلیتهای بصری را از راه چشمها و سایر حواس خود با سرعتی زیاد و البته با درصد تأثیرپذیری بالا دریافت میکند. سواد بصری میتواند سیستمی از پیامها و تجارب بصری عام را در اختیار نوآموز قرار دهد تا بتواند در فهم آنها در فضای گفتمانی عمومی اشتراک نظر پیدا کند. گذشته از این آموزش سواد بصری به کودک نوید آن را میدهد که در طراز خروجی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، افرادی تربیت شوند که بتوانند پیامها و پدیدههای بصری در سطح عالی را رمزگشایی نمایند.»
در ادامه این مقاله میخوانیم: «برای تحصیل سواد بصری ابتدا باید ارکان مختلف آن را به کودک شناساند و او را با عناصر اولیه بصری و ساخت و قواعد حاکم بر آنها و سازوکارهای حسی، تکنیکها، سبکها و سیستمهای ارتباط بصری آشنا نمود تا به هنگام استفاده با تسلط کامل عمل کند. همانطور که کودک در دوره ابتدایی موفق میشود زبان و مهارتهای خواندن و نوشتن را بهدرستی درک و با چیرگی از آنها استفاده کند، دستیابی به سواد بصری نیز در دوره پیشدبستانی مستلزم فهم برخی نکات بنیادین است.»
نویسنده در ادامه آورده است: «بر اثر آموزش مقدماتی، نوآموز باید آشنایی بسیار نزدیک و فهمی عمیق نسبت به عناصر اولیه بصری کسب کند. بهعبارتدیگر، قدرت تشخیص و مهارت استفاده از عناصر بصری در ذهن او باید بهمراتب فراتر از دانش ارتقا یابد و علاوه بر بخش آگاه ذهنش، در ناخودآگاه ذهن او نیز ریشه بدواند تا هنگام مشاهده عکس و فیلم خودبهخود و به طرفهالعینی در ذهن متبادر شود. این آموختهها باید همیشه در ذهن کودک حاضر و بارز باشند تا به هنگام مواجهه با پیام مرتبط از آنها یاری گیرد. پس از دوره طولانی آشنایی با عناصر بصری، نتیجه کار در نظرگاه کودک همانقدر تغییر به وجود میآورد که پس از آموختن حروف الفبا در کلاس اول ابتدایی، با این تفاوت که نوآموز نمیتواند آموختههای ناشی از سواد بصری را همچون حضور دانشآموز اول ابتدایی در جشن الفبا با صدایی رسا قرائت و به خطی خوش کتابت کند. آموزش سواد بصری به نوآموز بههیچوجه سهل نیست و نباید به آن رویکردی سهلانگارانه داشت. ممارست مربی و نوآموز در فرایند یاددهی یادگیری این دانش اگر بیش از آموزش حروف الفبا در دوره ابتدایی نباشد، کم از آن ندارد.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش پیشدبستانی، شماره 29، زمستان 1394 منتشرشده است.
ارسال نظر