آموزش مبتنی بر فرایندهای شناختی

یادگیری همراه با یک هدف آغاز می شود، اما اغلب وقتی درباره آموزش و مدرسه می اندیشیم، این مطلب را فراموش میکنیم. ادعای شانک (2011) آن است که آنچه شما میخواهید به دانش آموزان یاد دهید، ممکن است آن چیزی نباشد که او میخواهد یاد بگیرد. بنابراین، ما در تربیت کودکانمان با 5 مسئله اساسی مواجه هستیم:
اول: باید مطمئن شویم آنچه که را میخواهیم به دانش آموزان یاد دهیم، میتوانند یاد بگیرند.
دوم: باید مشخص نماییم که آنچه را که میخواهید آموزش دهید قابل یاد دادن است. هر چیزی را نمی توان یاد داد. برای مثال، اگر فردی تمایل رفتار تند و زشت داشته باشد، آموزش رفتار مؤدبانه به او بسیار دشوار خواهد بود.
سوم: باید مطمئن شویم که کدام شیوههای آموزش واقعاً میتوانند آنچه را که میخواهید آموزش دهید را به دانش آموزان یاد دهند. تا زمانی که مدارس صرفاً روشهای خاصی را برای آموزش به کار میبرند، دانش آموزان برخی از مواد آموزشی را یاد نخواهند گرفت.
چهارم: با توجه به محدویتهای زمان و تواناییهای دانش آموزان و سایر محدودیتها، باید مطمئن شویم که آیا روشهای یادگیری منتخب واقعاً کارا هستند. برای مثال، گفتن این سخن آسان است که چنانچه دانش آموزان را در معرض تجارب واقعی قرار دهیم، یادگیری اثربخش خواهد بود. اما آیا با توجه محدودیتهای زمان مدارس و سایر مدرسه این کار امکان پذیر است.
پنجم: باید روشهای آموزش خود را با اهداف زندگی واقعی دانشآموزان سازگار نماییم. منظور از اهداف زندگی واقعی، اعمالی مانند راه رفتن، صحبت کردن و بعدها رانندگی است. بنابراین، پرسش اساسی این است که نظامهای آموزشی چرا میخواهند چیزهایی را به دانش آموزان بیاموزند که آنها در زندگی واقعی نیازی به آنها ندارند.
این 5 مسئله را می توان این گونه خلاصه کرد:
توانایی
امکان
روش شناسی
محدودیتها
همسویی اهداف
شانک معتقد است برای حل این مسائل مهمترین چیزی که ما نیاز داریم بدانیم این که است که یادگیری در ذهن آدمی چگونه اتفاق میافتد.
او معتقد است است که بین موضوعات درسی مدرسهای و موضوعات درسی زندگی تفاوت اساسی وجود دارد. به این معنا که موضوعات درسی مدرسه ای آنچه را که افراد در زندگی واقعی نیاز دارند آموزش نمی دهد: دانش آموزان باید:
دریابند که دیگران چگونه رفتار میکنند و چرا، آنها باید یادبگیرند که چگونه با انسانهای متفاوت تعامل کنند.
احساسات و عواطف خود را شناخته و نحوه برخورد با آنها را بیاموزند.
یاد بگیرند که چگونه بر خود تکیه کرده و به توانییهایشان اعتماد داشته باشند.
یاد بگیرند که چگونه به دیگران گوش دهند و گفته هایشان را واقعاً بشنوند.
یاد بگیرند که چگونه به بیان ایده ها و منویات خود بپردازند.
منبع:
Schank, R. (2011). Teaching minds: How cognitive science can save our schools, New York: Teachers College Pres