دارالفنون، اولین مرکز آموزش عالی در ایران است



به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، دکتر علی اکبر ولایتی رئیس کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران طی سخنانی در یکصد و نود و دومین جلسه این کمیته که در مدرسه تاریخی دارالفنون،اظهار کرد: از اینکه در کلاس عملی تاریخ معاصر شرکت کردیم بسیار خرسندیم . ایشان گفتند: انصافا ابتکار خوبی بکار رفته است، اینکه این مرکز بعنوان اولین مرکز آموزش عالی در ایران است و تا همین سالهای اخیر (یکی دو دهه اخیر) کلاسها درس در اینجا برپا بود و در آن تحصیل می شد و اینکه بصورت یک میراث ملی و فرهنگی ثبت شده است کار بسیار شایسته ایست و انشاالله بشود یک نمادی برای کسانیکه در فکر آبادی و پیشرفت کشور هستند و این یک مبدأ و نقطه عطف تحول تاریخ معاصراست، دکتر ولایتی ادامه دادند: البته آنچه که بنیانگذار اینجا مرحوم امیرکبیر برایش درنظرداشت با آنچه که بعدا اتفاق افتاد متفاوت بود و درهمان سه سالی که امیرکبیر در رأس کار بود ( ۱۲۶۴- ۱۲۶۷ق) خدمات و اقدامات ارزنده ایی برای کشور انجام داد و دفتر خدمات امیرکبیر خیلی طولانی تراز اینهاست ، در تعیین مرز بین ایران و عثمانی یعنی در زمان فتحعلیشاه قاجار بعد از جنگهای ایران و روس ، محمد علی دولتشاه که یکی از فرزندان فتحعلیشاه بود برای مقابله با عثمانی وارد جنگ شد و بخش وسیعی از خاک عثمانی را تصرف کرد به قصد رفتن به عتبات برای مقابله با وهابیها چون وهابیها تعداد زیادی از شیعیان را در کربلا و نجف اشرف به شهادت رسانده بودند و اموالشان را غارت کرده بودند، دولت عثمانی هم که در آن زمان در تاریخ اروپا به مرد بیمار اروپا لقب گرفته بود از آنها حمایت می کرد، بخاطر حملات وهابیها به اماکن متبرکه در ایران شوری به پا شد و لذا به قصد مقابله با وهابیها محمدعلی دولتشاه به خاک عثمانی حمله کرد که بعد عثمانی ها مجبور شدند جلوی حملۀ وهابیها را بگیرند، البته بعد از اینکه صدمات زیادی به کربلا و نجف اشرف وارد شد و این طرح مشترک انگلیس ها با عثمانیها بود چون بعد از اینکه وهابیها جواهراتی را که سران و پادشاهان کشورهای مختلف دنیا به عتبات هدیه کرده بودند را غارت کردند بین شیوخ وهابی و انگلیسیها تقسیم شد و بخش قابل توجهی از این جواهرات امروزه در موزه های انگلستان موجود است .

به هرحال امیرکبیربرای تعیین مرز بمدت سه سال به عثمانی رفت و مذاکرات فشرده ایی با نمایندگان روس و فرانسه و انگلیس انجام داد، چگونگی پیشرفت سیاسی در منطقی که امیرکبیر داشت طوری بود که عثمانیها به عجزآمدند و کارهایی که همین الان هم می کنند انجام دادند بدین صورت که در« ارز روم » یک عده از اراذل و اوباش را تحریک کردند که کلوپ امیرکبیر و یک عده از همراهان امیر را زخمی کردند. به هر حال این مرز کنونی که در آن مذاکرات تعیین شد بصورتی که سلیمانیه از ایران جزو عثمانی شد، محمره از آن طرف جزو ایران شد و اروندرود هم که البته رضاشاه حاتم بخشی کرد و بخشی از آن را به عراقیها داد و البته به دستور انگلیس بنام ایران ثبت شد.

امیرکبیر اهداف دیگری داشت اما آنطور که می خواست نشد وقتی که امیرکبیر مقتول شد خانواده های قاجار هریک پس از دیگری بلایی سراین مملکت آوردند، ژاپنی که دیرتر از ما اصلاحات را شروع کردند ( ۱۹۸۲ میلادی ) ولی امروز وضع آنها خیلی بهتر از ماست، علتش هم این است که از آن مسیر اولیه منحرف شدیم و اگر امیر بود معلوم بود که چه می کرد و باعث و بانی اکثر این مشکلات و عقب ماندگی ها همین انگلیس است چون امیرکبیرمی خواست دست آنها را کوتاه کند و در مورد قتلش هم همانها محرک اصلی بودند.

دکتر ولایتی در بخش دیگری از سخنانش به دوران پس از امیرکبیر و روی کار آمدن میرزا آقا خان نوری و برگشتن اوضاع مملکت به روزهای قبل از امیرکبیر و از دست رفتن و جدا شدن هرات از ایران پرداخته و بیان داشتند : انقلاب ما در حقیقت ادامۀ خواسته های مرحوم امیرکبیر و قائم مقام بود که هر کدام به یک شکلی از بین رفتند و کسانی سرکار آمدند که وابستۀ خارج بودند حالا هم همچنان این وضعیت در شرایط سیاسی وجود دارد، آنهایی که نمی خواهند ایران ترقی بکند تا ایران قوی نباشد که بحمدالله امروز ایران قوی است و آنها چشم طمع به ایران دارند.

امتیازی داده نشده

ارسال نظر

Image CAPTCHA